سه مطالبه از دبیر شورای‌عالی امنیت‌ ملی/ غرب‌گرایی، الگوی توسعه نیست

الف دوشنبه 26 آبان 1404 - 20:33
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

راه تعامل با آژانس؛ کج‌دار و مریز!

روزنامه قدس نوشت:

در حالی که صبح دیروز، کنفرانس بین‌المللی «حقوق بین‌الملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» با حضور وزیر خارجه و برخی از مقامات و نمایندگان اندیشکده‌های ایران و جهان در حوزه دیپلماسی و سیاست بین‌المللی، در تهران برگزار شد، محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران در بخشی از سخنرانی خود در این نشست با اشاره به موضوع حمله رژیم صهیونیستی به کشورمان به یک واقعیت تکان‌دهنده اشاره کرد: «اولین جایی که اسرائیل بمباران کرد کارخانه‌ای بود که سوخت صفحه‌ای برای رآکتور تهران که یک رآکتور رادیودارو است، تولید می‌کرد؛ اطلاعات این مکان فقط در اختیار آژانس بوده است».

این نه یک ادعای ساده یا سخنانی برای جلب نظر و توجه، که یک اعلان رسمی از مطلع‌ترین فرد مسئول ایرانی در حوزه‌ تخصصی انرژی اتمی است. فارغ از اینکه «رژیم جنایت‌پیشه» تا چه میزان به استیصال و جنون رسیده که برای دست و پا کردن دستاوردی ناظر بر تلاش مستمر خود در بازداشتن جمهوری اسلامی ایران در تبدیل به یک قدرت اتمی، به تأسیسات محافظت نشده‌ای چون مورد مذکور حمله‌ور می‌شود؛ میزان خباثت و خیانت ساختار و عوامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نوع خود بی‌سابقه است. سازمانی بین‌المللی که وظیفه صیانت از امنیت تأسیسات و فرایندهای هسته‌ای صلح‌آمیز اعضا را در دستور کار اولیه خود می‌بیند، اما به ابزاری برای تحمیل و انحصار دانش و قدرت هسته‌ای در جهان تبدیل شده و خیلی اتفاقی، از هر سند و مدرکی که اعضا به شکل داوطلبانه از فعالیت‌های خود در اختیار آن قرار می‌دهند، یک رونوشت را بایگانی کرده و اصلش را به فلسطین اشغالی می‌فرستد!

تا اینجای کار همه چیز برای یک برخورد خشن و سخت مهیاست! در نخستین روزهای تحمیل جنگ اخیر بود که مقامات ارشد سیاسی و امنیتی از ضرورت حساب‌کشی از «گروسی» و سازمان تحت امرش گفتند؛ امری که در میان طیف‌های سیاسی معقول داخلی هم با اقبال و استقبال مواجه شد اما به نظر می‌رسد امروز و چند ماه پس از پایان موقت جنگ، تب مذکور کمی فروکش کرده، در حالی که در فرایندی طبیعی، میزان خباثت و خیانت آژانس به مرور زمان بیشتر عیان شده است. این امر شاید بیش از هر چیز ناشی از یک سیاست اصولی غیراعلامی و جاری در روح جمهوری اسلامی است؛ آمیزه‌ای از صبر، صلاح و تدبیر برای کاهش هزینه‌های محتمل و افزایش بازدهی در کنش‌های آتی! سنتی که که در بسیاری از سیاست‌های اعمالی جمهوری اسلامی ایران در مقیاس‌های مختلف ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی به وضوح قابل مشاهده است و یادآور مثل حکیمانه و معروف ایرانی: «کج‌دار و مریز!».

شاید در برهه کنونی و تا اطلاع ثانوی، همین عضویت «نیم‌بند»، عدم اعلام خروج از ان‌پی‌تی و بازرسانی که تنها به اطلاعات سوخته دسترسی دارند؛ بهترین انتخاب برای مدیریت هزینه‌ها در فضای بین‌المللی باشد و در عین حال لازم است ما؛ عموم مردم، رسانه‌ها و دغدغه‌مندان ضمن رصد دقیق مناسبات بین دستگاه‌های اجرایی کشور و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و جلوگیری از تکرار خوش‌بینی‌های مفرط و اعتمادهای نابجا، به تجربه زیسته و موفقی که عقلای نظام و در رأس آنان رهبر معظم انقلاب در اعمال سیاست «کج‌دار و مریز» داشته‌اند، اعتماد کرده و باذن‌الله، منتظر نتایج و ثمرات آن باشیم.

******

خاتمی می‌خواهد پزشکیان را از قطار اصلاحات پیاده کند

مجتبی زارعی، نماینده مردم تهران در مجلس، در روزنامه صبح‌نو نوشت:

شواهد نشان می‌دهد جناب خاتمی، انجمن مدرسین را مسئول پیاده کردن رئیس‌جمهور از قطار اصلاحات کرده است. انجمن مدرسین ـ جز دو سه نفر از عقلای‌شان ـ در شمار اصلاح‌طلبان سوپر رادیکال قرار می‌گیرند. حالا خاتمی برای نشست آنان پیامی خاص فرستاده است. به نظر من پیام خاتمی دو بُعد نظری و عملی دارد. در بُعد نظری، خاتمی در نامه‌اش از پزشکیان عبور کرده؛ آنجا که او را دعوت می‌کند حقوق و صلاحیت دولت را از نظام پس بگیرد، اما این حرف خطرناک را میان سطور و زیر پوشش «لزوم کمک به دولت پزشکیان» پنهان کرده است. افزون بر این، جناب خاتمی یک حسادت تاریخی ـ راهبردی نسبت به دکتر پزشکیان، رئیس‌جمهور محترم، هم دارد.

پزشکیان، با بی‌اعتنایی به شعارهای رایج خاتمی و اصلاح‌طلبان سوپر ـ که دولت ایده‌آل‌شان بر پایه اصلاحات لیبرال ـ سکولار طراحی می‌شود ـ تأکید داشته و دارد که وامدار فلسفه سیاسی برآمده از نهج‌البلاغه، قوانین منبعث از نظام سیاسی جمهوری اسلامی و سیاست‌های کلی ابلاغی امام خامنه‌ای است. در دولت لیبرال ـ سکولار خاتمی و دولت تکنوکرات ـ لیبرال جناب روحانی، این تفاوت در قالب «حاکمیت دوگانه» تجسّم می‌یافت؛ یعنی در عین حضور در قوه مجریه، ژست اپوزیسیونی هم گرفته می‌شد. حال‌آنکه ساختار در جمهوری اسلامی نه قابل عبور است، نه قابل دور زدن؛ و البته هم صورت مهم است و هم سیرت، و عبور از هر دوی آن‌ها ناممکن است.

خاتمی که در دولت دومش خود به شکار اصلاح‌طلبان سوپر تبدیل شده بود و ساختارشکنان این اردوگاه می‌خواستند او را از قطار اصلاحات پیاده کنند و حتی با پرتاب کفش به سمت او «از خجالتش درآمدند»، امروز می‌خواهد پزشکیان ـ که می‌گوید «اصلاح‌طلبِ اصولگرا» هستم ـ را دچار همان سرنوشت مبهم کند. خاتمی از این ناراحت است که پزشکیان «ساختار» را خط قرمزش اعلام کرده است. از سوی دیگر، پزشکیان و نخبگان سیاسی به‌خوبی می‌دانند خاتمی برای پیروزی او منشاء اثر جدی نبود و جز صدور یک بیانیه موافق، تلاشی از خود نشان نداد. در تحلیل کمیِ آرای انتخابات نیز همه دریافتند که خاتمی در کشاندن مردم به انتخابات چهاردهم، نقش بسیار ضعیفی از خود در سپهر عمومی برجای گذاشت.

******

غرب‌گرایی، الگوی توسعه نیست

روزنامه کیهان نوشت:

 سعید حجاریان، یکی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات طی یاداشتی مدعی شده: «در نظام حکمرانی ما، پس از جنگ تحمیلی، گفتارهایی در حوزه توسعه مطرح شد. ولی از همان دوره نوعی سرگردانی منتهی به تضاد‌ در الگوی توسعه کشور نمایان شد تا جایی‌که از یک‌سو، دولت‌های توسعه‌گرا (آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی) با سدّ ستبر توسعه‌ستیزی روبه‌رو شدند و از سوی دیگر، دولت‌های توسعه‌ستیز (آقایان احمدی‌نژاد و رئیسی) اساساً دولت را از دولت‌بودگی خویش تهی کردند تا جایی‌ که اساساً دولتی متصور نبود که بخواهد متکفل امر توسعه باشد. حاکمیت نه خود از مجرای «دولت‌های هماهنگ» توانست گامی به سوی «تعالی» بردارد، و نه اجازه داد دولت‌های دارای پروژه توسعه، امر «توسعه» را پیش ببرند. نتیجه آنکه مشاهده می‌کنیم دولت چهاردهم عملاً در امر توسعه سپر انداخته و در گفتارش صرفاً متکفل اجرای برنامه هفتم توسعه شده است و در عمل، گرفتار روزمرگی اداره کشور. به دیگر سخن، گفتمان‌ِ توسعه‌ستیزِ یوتوپیایی در سطح کلان باعث شد عینیت توسعه از بین برود و عرصه بر کاغذبازی‌هایِ سنجش‌ناپذیر در قالب اسناد بالادستی بر الگوی اداره امور عمومی کشور فراخ شود. زنگ خطر اما زمانی به صدا درمی‌آید که دولت علاوه‌بر مسئولیت‌ناپذیری (ارادی یا قهری) در حوزه توسعه همه‌جانبه از ایفای کارویژه‌های اساسی خود بازبماند».

یادداشت حجاریان نوعی وارونه‌نویسی در روایت تاریخی است. در واقع طیف متبوع وی همان‌هایی بودند که نه برنامه درون‌زای واقعی برای توسعه و پیشرفت کشور داشتند و نه اجازه دادند دولت‌های دارای انگیزه و اهتمام در این عرصه، برنامه خود را بدون مانع‌تراشی و کارشکنی پیش ببرند. دولت‌های هاشمی و روحانی همان دولت‌هایی هستند که بدترین رکورد‌های تورمی (۴۹/۶ و ۴۵ درصد) را به یادگار گذاشتند و بستر ناامنی و بی‌ثباتی اقتصادی و آشوب‌افکنی دشمن را فراهم کردند. دولت خاتمی همچنان بر سیاست‌زدگی و بی‌اعتنایی به اویت‌های اقتصادی مردم اصرار داشت که مردم، پاسخش را با عدم همراهی با خط استعفا و تحصن در مجلس ششم، و همچنین رای به احمدی‌نژاد در سال‌های ۸۴ و ۸۸ (با وجود نامزدی کسانی چون هاشمی رفسنجانی، کروبی، معین، مهرعلیزاده و موسوی) دادند. گسترش بی‌عدالتی و شکاف طبقاتی (ضریب‌جینی) به شهادت آمار موجود، از یادگاری‌های همان دولت‌هایی است که حجاریان به غلط آنها را دولت‌های توسعه‌محور می‌نامد.

نکته دیگر، اعتراف حجاریان به برنامه‌ستیزی است. و حال آن که لاف توسعه بدون اهتمام به برنامه مصوب و مدون قانونی، ادعایی آرزواندیشانه و هپروتی خواهد بود؛ همچنان که دوسوم احکام برنامه ششم اجرائی نشد و معدل رشد اقتصادی نزدیک به صفر ظرف هشت سال به ثبت رسید. همچنان که رشد اقتصادی در دولت فعلی نیز منفی بوده است. این رقم در دولت شهید رئیسی سه تا پنج درصد بود. در واقع می‌توان گفت غربگرایی محض، تسلیم‌طلبی و مذاکره‌زدگی افراطی بدون هیچ برنامه اقتصادی روشن، هرگز نمی‌تواند الگوی توسعه باشد و صرفاً برنامه طفیلی‌گری و فرصت‌سوزی محسوب می‌شود.

******

درباره شایعات استعفای پزشکیان و عارف

سایت جهان‌نیوز نوشت:

از ابتدای شروع دولت تاکنون بارها شایعه استعفای رئیس جمهور منتشر شده است؛ ماجرایی که حتی بعضا بدون انتشار گسترده شایعه در اقدامی مشکوک و قابل تامل توسط تیم رسانه‌ای دولت تکذیب و عملا اصل شایعه و تکذیب آن به طور جدی به گوش همه مردم رسید! جدای از بحث شایعات، در طول ۱۵ ماه گذشته بارها رسانه های اصلاح طلب به رئیس جمهور پیشنهاد استعفا داده‌اند. البته که ریشه این پیشنهاد به ادبیات و مواضع آقای رئیس جمهور در زمان تبلیغات انتخاباتی باز می‌گردد. در تازه ترین مورد هم شایعه استعفای عارف، معاون اول رئیس جمهور توسط یک رسانه اصلاح طلب مطرح شده است که آن هم توسط رئیس شورای اطلاع رسانی دولت تکذیب گشت.  جالب اینجاست که در انتشار و تکذیب و پیشنهادهای استعفا، رسانه‌های منتقد دولت نقشی نداشته‌اند.

ضعف شورای اطلاع‌رسانی دولت در تعامل حرفه‌ای با رسانه‌ها، فضای لازم را برای رشد شایعات و بزرگ‌نمایی حاشیه‌ها فراهم کرده است. سکوت‌های طولانی، تکذیب‌های مبهم، نبود روایت دقیق از تصمیمات دولت و حتی چنددستگی آشکار در اطلاع‌رسانی، باعث شده هر موج رسانه‌ای چند برابر اثر واقعی خود دیده شود؛ وضعیتی که علاوه بر تضعیف دولت، اعتماد عمومی را نیز هدف قرار می‌دهد.

اما فراتر از منشأ شایعات، نکته‌ای کلیدی خطاب به شخص رئیس‌جمهور مطرح است: اکنون یک سال از دوران مسئولیت شما گذشته است. این حجم از حاشیه‌ها و طرح مکرر بحث استعفا، آن هم در سال اول دولت، نباید اساساً وجود داشته باشد؛ به‌ویژه وقتی اختلافات درون‌ساختاری دولت از سوی برخی منابع، یکی از عوامل شکل‌گیری این حواشی عنوان می‌شود. رئیس‌جمهور باید بداند اگر کسانی امروز از داخل دولت برای او تصمیم‌سازی می‌کنند یا برخی افراد نزدیک با سهم‌خواهی و ایجاد حاشیه سعی در اعمال فشار دارند، زمان آن رسیده که بی‌ملاحظه و... بی‌تعارف تصمیم‌گیری شود.

صراحتاً باید گفت که هر مقامی را که کارآمد نیست، عزل کنید؛ بی‌توجه به اینکه از چه جناحی آمده یا چه نسبتی با ستادهای انتخاباتی گذشته دارد. به هیچ گروهی، حتی آن‌هایی که تصور می‌کنید به‌خاطر انتخابات حقی بر گردن شما دارند، اجازه اعمال فشار ندهید. اقتدار دولت از همین نقطه آغاز می‌شود.

******

هیچ نگرانی بابت تهدیدات علیه کشور نداریم/ نیروهای مسلح در حال قدرت‌سازی و نوآوری هستند

سردار علی‌محمد نائینی، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری مهر، درباره جنگ ۱۲ روزه آمریکا و رژیم‌صهیونیستی با ایران گفت و گویی را انجام داده که بخش‌هایی از اظهارات وی به شرح زیر است:

* این جنگ، ماهیتاً کاملاً متفاوت از جنگ هشت ساله بود. جنگ تحمیلی، یک جنگ زمینی کلاسیک با هدف تصرف سرزمین و اشغال خوزستان بود. اما جنگ ۱۲ روزه، یک «جنگ فناورانه، موشکی و هوایی» تمام‌عیار بود. یک جنگ ترکیبی (Hybrid Warfare) که در آن، عملیات سایبری (چه آفند و چه پدافند)، جنگ رسانه‌ای و جنگ شناختی، مولفه‌هایی بسیار جدی و تعیین‌کننده بودند. اینها پدیده‌های جنگ‌های نوین و نامتقارن هستند. در جنگ‌های گذشته، قدرت تخریب فیزیکی و تلفات انسانی ملاک بود، اما در این جنگ، «فناوری، غافلگیری، زمان، جغرافیای عمل و ابتکار عمل» عوامل اصلی تعیین‌کننده بودند. 

*‌ بلافاصله پس از حمله غافلگیرکننده دشمن که با شهادت تعدادی از فرماندهانمان در قرارگاه‌های عملیاتی و ستادها همراه شد، چرخه فرماندهی به سرعت احیا و آرایش کامل نیروهایمان برای پاسخ، در کمتر از یک ساعت انجام شد. برای مثال، یگان‌های عملیاتی هوافضا تنها با ۱۲ ساعت تأخیر (به دلیل انتصابات جدید) و در حالی که صددرصد آماده بودند، عملیات موشکی تاریخی خود را انجام دادند. این آمادگی، حاصل سال‌ها مجاهدت و قدرت‌سازی این فرماندهان بود.

* نقش مقام معظم رهبری، فراتر از یک فرمانده کل قوای معمولی بود؛ نقشی «بی‌بدیل و تاریخی» که تنها با نقش انبیا و ائمه اطهار (ع) قابل قیاس است. ایشان در همان لحظات اولیه حمله سنگین دشمن که برای فروپاشی سیستم طراحی شده بود، با مدیریت شوک ناشی از آن، فرمودند: «این دشمن بیچاره خواهد شد.» این کلام، مانند نوری در تاریکی، اعتماد به نفس و آرامش را به کل سیستم تزریق کرد.

* ما هیچ نگرانی از بابت تهدیدات نداریم. نیروهای مسلح، روزبه‌روز در حال قدرت‌سازی و نوآوری هستند. ما غیر از آمادگی، به چیزی فکر نمی‌کنیم. تمام اجزای نیروی مسلح در حال مجاهدت برای ارائه پاسخی هستند که در تاکتیک، فناوری و روش، کاملاً نوآورانه و فراتر از جنگ ۱۲ روزه باشد.

* به نظر بنده، دشمن «حالا حالا شرایط جنگ ندارد». اصلی‌ترین مانع برای دشمن، همین توانایی‌های روزافزون و قابلیت‌های جدید نیروهای مسلح ماست که اجازه هیچ تصمیم جدیدی به او نمی‌دهد. آنچه درباره جنگ جدید مطرح می‌شود، بیشتر جنبه «عملیات روانی» دارد تا میدان واقعی. اما اگر دشمن دست به حماقت دیگری بزند، پاسخی به مراتب قاطع‌تر و پشیمان‌کننده‌تر دریافت خواهد کرد. ما حتی برای جنگ پیچیده‌تر نیز آماده‌ایم.

******

سه مطالبه از دبیر شورای‌عالی امنیت‌ ملی

روزنامه فرهیختگان نوشت:

۱۰۰ روز پس از نشستن علی لاریجانی بر صندلی دبیری شورای‌عالی امنیت ملی فرصت خوبی است تا پس از مرور عملکرد او مهم‌ترین مطالباتی را که در فضای پساجنگ باید روی میز دبیرخانه قرار گیرد نیز مطرح کرد. در پی وقوع جنگ ۱۲روزه اخیر که بحران‌آفرینی در حوزه‌های متعدد دفاعی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هدف قرار داده بود ابهامات و انتظارات متعددی در میان بخش‌هایی از جامعه و افکار عمومی شکل گرفته است. این جنگ نه تنها توان نظامی کشور را مورد آزمون قرار داد، بلکه ضرورت تقویت انسجام ملی، بازسازی ظرفیت‌های رزمی و مدیریت فضای رسانه‌ای را برجسته ساخت. در رویکرد مورد مطالبه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی هشدار نسبت به حفظ همبستگی ملی، تأکید بر تقویت نیرو‌های مسلح و دعوت از اصحاب رسانه برای جلوگیری از دوقطبی‌سازی کاذب، مشاهده می‌شود. بااین‌حال، انتظارات و مطالباتی در این‌باره وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است. 

۱- اطمینان‌بخشی به افکار عمومی در خصوص بازسازی توان رزم هوایی و پدافندی

یکی از ابهامات برجسته‌ای که در جریان جنگ ۱۲روزه برای بخشی از جامعه ایجاد شد، مربوط به توان پدافندی و نبرد هوایی جمهوری اسلامی ایران بود. در این راستا، انتظار می‌رود دبیر شورای عالی امنیت ملی نقش فعال‌تری در زمینه اطمینان‌بخشی به افکار عمومی ایفا کند. در این راستا بازتاب بازسازی توان رزم هوایی ایران، ازجمله اقدامات انجام‌شده برای تقویت سامانه‌های پدافندی، ارتقای ناوگان هوایی و بازسازی زیرساخت‌های آسیب‌دیده، ضروری است. این فعالیت‌ها می‌تواند از طریق اطلاع‌رسانی شفاف، انتشار گزارش‌های رسمی و بهره‌گیری از کانال‌های ارتباطی معتبر صورت پذیرد تا ابهامات موجود مرتفع گردیده و اعتماد عمومی تقویت شود. 

۲- مدیریت فضای دوقطبی در سیاست داخلی و حفظ انسجام ملی

انتظار دیگری که در سیاست داخلی مطرح است، مدیریت مؤثر فضای دوقطبی و جلوگیری از جدال‌های غیرضروری میان جریان‌های سیاسی است. علی‌رغم تلاش‌های انجام‌شده توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی، این فضا همچنان نیاز به مدیریت دارد. لاریجانی چندین‌بار تأکید داشت در شرایط فعلی باید از «اختلافات» عبور کرد و برای «تقویت انسجام ملی» تلاش نمود. بااین‌حال، به نظر می‌رسد این هشدار‌ها چندان جدی گرفته نشده است.

۳- بازگرداندن مرجعیت رسانه‌ای به داخل کشور

بحث بازگرداندن مرجعیت رسانه‌ای به داخل کشور که پس از تحمیل جنگ ۱۲روزه اهمیت دوچندان یافته، همچنان به‌عنوان یک مسئله حل‌نشده باقی مانده است. دراین‌خصوص، ابهاماتی وجود دارد که چه اقداماتی تاکنون انجام شده یا در حال انجام است. انتظار می‌رود دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در این زمینه رویکرد‌های خود را در بین اصحاب رسانه که از آن‌ها توقع سدکردن مسیر دوقطبی‌ها را دارد، تشریح کند. برای آینده نیاز به برنامه‌ریزی برای تقویت تولید محتوای داخلی با هدف کاهش رغبت مخاطب به رسانه‌های خارجی، وجود دارد.

******

زیدآبادی هم خواستار ترمیم کابینه شد

احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب در روزنامه هم‌میهن نوشت:

کسانی که در انتخابات سال گذشته به آقای دکتر پزشکیان رأی دادند، چه از رأی خود نادم و پشیمان و چه نسبت به آن خوشحال و راضی باشند، در مقام عمل خیلی توفیری نمی‌کند. به هر حال، آقای پزشکیان با تمام قوت و ضعف‌هایی که از او می‌شناسیم، در ساختمان پاستور نشسته است و زمام امور بخشی از بوروکراسی کشور را به دست دارد.

درخواست برای استعفاء یا کناره‌گیری او از قدرت، عملاً بیهوده است چون چنین تصمیمی خارج از دایره اقتدار اوست و اجازه چنین کاری را پیدا نخواهد کرد. این موضوع در همان زمان تبلیغات انتخاباتی هم توسط نگارنده مطرح شد اما در آن هیاهو اصلاً توجهی به خود جلب نکرد. به‌رغم سرخوردگی بسیاری از مردم از عملکرد دولت آقای پزشکیان، به نظر نگارنده، هنوز سوت پایان بازی سیاست در ایران به صدا درنیامده و همچنان امکان نقش‌آفرینی بهتر رئیس‌جمهور در ماه‌های پیش رو وجود دارد. از این جهت، اظهار ندامت و پشیمانی از رأی دادن به آقای پزشکیان علاوه بر آنکه اثری ندارد، زودهنگام هم هست و نیاز به صبر و تحمل بیشتری دارد.

به نظرم آقای پزشکیان باید از همان ابتدای کار، همکارانش را در دولت برای مدت مشخصی مثلاً یک سال انتخاب می‌کرد و ادامه کار آنان را به بررسی کارنامه آنها مشروط می‌ساخت. اکنون بعد از گذشت بیش از یک سال از تشکیل کابینه، ضعف و قوت هر کدام از وزیران آشکار شده است. برخی وزرا از ابتدا هم سابقه غیرقابل دفاعی داشتند و برخی دیگر هم توزرد از کار درآمدند. بنابراین ادامه حضور هر دو دسته در کابینه هیچ توجیهی ندارد. طبعاً می‌توان از آنها نام برد اما این موضوع منوط به تصمیم آقای پزشکیان برای ترمیم کابینه است. به هر حال، اکنون زمانِ ترمیم اساسی کابینه است. این خود نشاط و تحرکی تازه گرچه محدود و کوتاه‌مدت به فضای سرخورده و فسرده موجود سیاسی می‌دهد. بعد از آن هم خدا بزرگ است!

******

نکته مهم سخنان عراقچی درباره مذاکره با آمریکا/ ابتکار مذاکراتی می‌تواند گره گفت‌ و‌ گو با آمریکا را باز کند؟

سایت تابناک نوشت:

عباس عراقچی وزیر خارجه ایران روز یک شنبه ۲۵ آبان در حاشیه کنفرانس بین‌المللی حقوق بین‌الملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه در جمع خبرنگاران گفت: «ما ابتکاراتی در حوزه مذاکرات داریم، اما به شرطی که این اقدامات در جهت منافع و حفظ حقوق مردم ایران باشد. در شرایطی که طرف مقابل اصرار دارد مذاکراتی را پیش ببرد که حقوق مردم ایران پایمال شود و درخواست‌های زیاده‌خواهانه داشته باشد، هیچ فرد ایرانی حاضر به همراهی با چنین پیشنهاداتی نخواهد بود».

وی در خصوص این موضوع که آیا ایران برای مذاکره با ایالات متحده نقشه جدید دارد، گفت: «من نگفتم که یک پلن جدید داریم؛ صحبت من کاملاً روشن است. جمهوری اسلامی ایران همواره طرفدار دیپلماسی و مذاکره بوده، اما مذاکراتی که منصفانه، مبتنی بر راهبرد و بر اساس منافع متقابل باشد و عادلانه و شرافتمندانه برگزار شود. رویکرد فعلی دولت آمریکا به هیچ وجه نشان‌دهنده آمادگی برای مذاکره‌ای برابر و منصفانه به منظور دستیابی به منافع متقابل نیست».

این سخن عراقچی شاید در نوع خود در خصوص مذاکرات جدید باشد. اهمیت این موضوع در آن است که ایران شرایط خود برای مذاکره را ترسیم کرده است. از طرف دیگر آمریکا نیز شرایط خود را برای مذاکرات تعیین کرده لذا وقتی صحبت از «ابتکار مذاکراتی» می‌شود یعنی ابتکار عملی متفاوت که می‌تواند گره مذاکرات را باز کند.

نکته دیگر سخن عراقچی این است که ایران اعلام می کند «پلن جدید» ندارد. اما چرا وزیر خارجه ایران بر نداشتن «پلن جدید» تأکید دارد؟ «پلن جدید» می‌تواند «پلن B» را به ذهن متبادر کند. یعنی ایران در صورت عدم موفقیت در پیشبردن «پلن A» حاضر می‌شود روی «پلن B» خود مذاکره کند.

در حالی که عراقچی بر همان پلن اولیه و اصولی ایران تاکید دارد. حتی وقتی از «ابتکار مذاکراتی» سخن می‌گوید تاکید دارد که «به شرطی که این اقدامات در جهت منافع و حفظ حقوق مردم ایران باشد.» بر این اساس میزان انعطاف در «ابتکار جدید» را مشخص می‌سازد. اما به هر جهت این ابتکار تا اندازه‌ای مهم است که وزیر خارجه از آن سخن می‌گوید.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.