به گزارش مشرق، آیین رونمایی کتاب «تقویم تاریک» یادداشت روزانه جنگ دوازده روزه اسراییل با ایران، اثر میثم امیری، امشب با حضور بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه، نوروزپور معاون تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهدی قزلی مدیر مدرسه نوشتن، جواد موگویی و نویسنده اثر، در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در ابتدای این برنامه که اجرای آن را سیدحسین حسینی برعهده داشت، سجاد اکبری مدیر فرهنگسرای اندیشه، گفت: امروز به دو دلیل خوشحال هستم. اولا همه میدانیم روایت چقدر مهم است. وقتی اتفاقی سیاسی میافتد، نفس اینکه این اتفاق روایت شود و اثر ادبی منتشر کنیم، خیلی مهم است و از این جهت بابت انتشار این کتاب خوشحالم. دلیل دوم این است که ما در یک نبرد رسانهای هستیم و انتشار این کتاب در این جنگ رسانهای مهم است. آقای امیری به صورت خودجوش لحظه لحظه جنگ را چک میکند و در دل جنگ یک اثر ادبی و تحلیلی مینویسد. امیدوارم امروز میزبان خوبی برای آیین رونمایی این کتاب باشیم.
در جنگ ۱۲ روزه، یک جهانِ فشرده از فداکاریها برای دفاع از ایران بود
در ادامه صادق پژمان مدیر موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر، گفت: ما مقطع مهمی از تاریخ ایران را از سر گذراندهایم. دورهای که مرز کشورمان مورد تهاجم خارجی قرار گرفت. شبیخون رژیم غاصب به تمامیت ارضی کشور و دفاع مردم ایران همراه با رشادتهای قوای نظامی کشور، سرنوشت یک سرزمین را تغییر داد و معنای وطن و غیرت و انسانیت و عزت را در تاریخ بازنویسی کرد. این دوره، یک جهان فشرده از فداکاریها و تصمیمات دشوار و واهمهها و پیروزیها بود و وحدت و قدرت تمدنی و بلوغ ملت ایران را به منصه ظهور رساند. امروز کتابی رونمایی میشود که تلاش میکند نسبتی دقیق از حقیقت و لحظات سرنوشتساز آن ایام ارائه دهد. لحظاتی که اگر ثبت نشود، نه تنها ممکن است فراموش شوند، بلکه ممکن است جای خود را به روایات جعلی دیگران بدهد.
پژمان ادامه داد: این کتاب رخدادنگاری آن روزهاست. ثبت وقایع روزانه همراه با جزئیات و ارائه منابع معتبر، تا نسل امروز و نسل با واقعیات میدانی آن لحظات سرنوشتساز مواجه شوند. رخدادنگاری خط مقدم ما در مقابله با روایات معارض و تحریفهای خارجی است. کتاب بستری غیرقابل تحریف و البته قابل اتکا و ارجاع است. کتاب حافظه تاریخی یک ملت را تضمین میکند و زمان نمیتواند آن را فرسوده کند.
وی در پایان گفت: کتاب «تقویم تاریک» همت خود را بر جمعآوری و ثبت رخدادهای جنگ ۱۲ روزه، با نگاه منصفانه و منابع قابل اعتماد نگاشته است. امید است با همت راویان بازنمایی دقیقی از دفاع ملت ایران در مقابل تجاوز دشمنان برای نسل امروز و آینده ثبت و ضبط شود.

یکی از ضعفهای ما در دفاع مقدس، بیتوجهی به روایتهای مردمی است
سپس جواد موگویی نویسنده و تاریخپژوه، گفت: یکی از ضعفهای ما در جنگ هست ساله این است که روایتهای مردمی نداریم. یعنی ما نمیدانیم روز ۳۱ شهریور ۵۹ کارمندان فرودگاه مهرآباد چه مواجههای با جنگ داشتهاند. یا مردم خرمشهر روز اشغال خرمشهر چه حالی داشتهاند. گزارشهای مطبوعاتی و سندی زیاد است اما خردهروایتهایی که کف جامعه را نشان میدهد نداریم. شما نمیدانید وقتی قطعنامه ۵۹۸ اعلام شد، مردم خوشحال شدند یا ناراحت شدند؛ چه کسانی خوشحال یا ناراحت شدند. چرا مهم است؟ چون بعدها این اتفاقها دچار دستکاری میشود و هر جریانی به نفع خود تحریف میکند. اما این که آن روز پذیرش قطعنامه آن معلم دقیقا چه فکری میکرده، نداریم. این کتاب دریافتهای ارزشمندی درباره جنگ دوازده روزه و از کف جامعه و از زبان معلم و همسایه و دانشآموز و… میدهد.
موگویی ادامه داد: روزی که طهرانچی را زده بودند، من توی کافهای نشسته بودم. دیدم یکی زنگ زد و گفت حاج یونس هم توی ساختمان بوده. من گریهام گرفت و از کافه آمدم بیرون. فردا که دوباره به همین کافه رفتم، صاحب کافه گفت دیروز چی شده بود؟ گفتم یکی از دوستانم شهید شده بود. گفت «قصه این جنگ قشنگ نیست. در دهه شصت وقتی یکی شهید میشد، ما حجله میگذاشتیم و مراسم برگزار میکردیم و خون بچه محلها به جوش میآمد و میرفتند برای جبهه ثبتنام میکردند». میگفت «این جنگ جنگ ما نیست. ما چرا وارد این جنگ شدیم؟ این جنگ مال حماس بود، نه ما». جالب اینکه روز آتشبس دوباره به آنجا رفتم و یکی از حرفهایی که زد این بود که «چرا آتش بس شد؟ ما که داشتیم میزدیم!». این چرخشهایی که بین مردم اتفاق افتاد، روایت نشده است. ما در جنگ هشت ساله اینها را روایت نکردیم. خوبی این کتاب این است که اینها را روز به روز روایت کرده است.
جای روایت شهرهای موشکی از جنگ در این کتاب خالی است
وی افزود: من خودم فکر میکنم یکی از دلایل اصلی چرخشهای سیاسی مردم در این دوازده روزه، تدابیری است که جمهوری اسلامی و وزارت خارجه در ادامه دادن مذاکرات داشتند. اگر این مذاکرات انجام نمیشد، چندسال دیگر میگفتند چرا مذاکره نکردید؟
موگویی با اشاره به ویژگیهای کتاب، گفت: کتاب یک ضعفی دارد که به نظرم به نویسنده برنمیگردد. ضعف به تصمیمگیری نظام برمیگردد. من دوست داشتم این روایتها را از شهرهای موشکی هم بشنویم. آن پاسداری که لانچر را آمده میکرد، به چه فکر میکرد؟ فکر میکرد آسمان اسراییل باز میشود و موشکهای ما رد میشود یا نه؟ به زن و بچهاش فکر میکرد؟ کسانی که در تونل بودند، فکر میکردند زیر تونل دفن میشوند یا بیرون میآیند؟ اینها چیزهایی است که دوست داشتم در کتاب میبود. البته من میدانم که راه بسته است ولی امیدوارم این راه باز شود و بچههای نویسنده این وقایع را روایت کنند.
راهبرد رسانهای کشور باید روایت قدرت جمهوری اسلامی باشد
این نویسنده ادامه داد: در این جنگ، رسانه جزو ارکان اصلی جنگ بود. آقای سید مجید موسوی روز سوم پیش رهبری رفته بودند تا گزارش بدهند؛ آنجا رهبر انقلاب گفته بودند راهبرد رسانهای کشور باید روایت قدرت جمهوری اسلامی باشد. من با مضمون نود درصدی این حرف را میگویم. ایشان گفته بودند «آمریکا و اروپا دروغ میگویند؛ این که زدیم و خواهیم زد کافی نیست، با مردم حرف بزنید و قدرت جمهوری اسلامی را نشان بدهید». این حرفها برای روز سوم جنگ است که خیلیها فکر میکردند در جنگ مغلوب میشویم ولی آقای خامنهای چنین نگاهی به جنگ داشتند.
موگویی در پایان گفت: من چند روز پیش به نزدیک یکی از شهرهای موشکی رفتم و فهمیدم آنجا چه خط مقدمی بوده و چه رشادتهایی در آن رقم خورده است. کاش این روایتهای مردمی از دل پادگانها هم نوشته شود.

با وجود مخالفتها، وسط جنگ خبرنگاران جهانی را به ایران آوردیم
در ادامه محمدرضا نوروزپور معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: از آقای امیری تشکر میکنم که با قلم زیبای خودشان این دوازده روز رنج و جنگ و شجاعت را روایت کردند. از همه دوستانی که در مسیر روایت ایران منسجم و مقتدر دوشادوش هم بودند و کنار نکشیدند، تشکر میکنم. اینها توانستند واقعیت ایران مقتدر در برابر دشمن را به تصویر بکشند. امروز با کسانی مواجه هستیم که امپراطوریهای رسانهای در اختیار دارند و حقیقت را آنطور که میخواهند تصویر میکنند. بر ماست که در مواجهه با چنین دشمن تا دندان مسلحی، روایت دقیق خودمان را داشته باشیم و بتوانیم تصویر درستی از آنچه بر سر ملت ما آمده است، ارائه کنیم.
نوروزپور ادامه داد: کاری که ما در این جنگ برای اولینبار انجام دادیم و البته خیلیها مخالف آن بودند، این بود که ما وسط جنگ خبرنگار خارجی آوردیم؛ آن هم از بیبیسی انگلیسی و رسانههای مطرح. با وجود مخالفتها ایستادیم و برادران در وزارت خارجه هم همراه ما بودند. ضرورت را درک کردند و توانستیم تصویر دقیقی از مظلومیت ملتمان ارائه کنیم.
وی افزود: جای این خردهروایتها در ادبیات ما خالی است. هنوز به رمانها و فیلمها و مستندهای بیشتر نیاز داریم. اولین خاصیت این کتابها این است که روایت را از سطح رسمی و تصمیمگیرندگان به سمت بازماندگان و قربانیان میآورند. دوما بیانشان آنها را از لحاظ حقوق بین الملل به سند و مدرک تبدیل میکند. سومین خاصیتش این است که نمیگذارد جنگ عادی شود. اصلیترین هدف اربابان جنگ، عادیسازی جنگ است. چهارمین خاصیت روایتسازی این است که ما را از روایت دیو بودن رها میکند و نشان میدهد ما هم انسان هستیم. ما دیوی نیستیم که رسانههای غربی تصویر میکنند. پنجمین خاصیت این خردهروایتها این است که حافظه جمعیمان را حفظ میکنیم. یکی از استراتژیهای اسراییل مبارزه با حافظه جمعی است و برای همین است که خبرنگارها را میکشد.
باید روایت بچههای موشکی و امدادی را ثبت و ضبط کنیم
سپس میثم امیری نویسنده کتاب «تقویم تاریک»، درباره نوشتن این کتاب، گفت: اگر یزید میدانست حضرت زینب(س) چنین خطبهای میخواند، او را زودتر از امام حسین(ع) به شهادت میرساند. خطبه حضرت زینب(س) پیروزی ادبیات بر سیاست بود. آن چیزی تبدیل به ادبیات میشود که یک قلب دردمند همراهش باشد. خیلیها رسانه داشتند اما روایتشان ماندگار نشد؛ چون قلب دردمندی نداشتند. این آن لحظهای است که این پیروزی اتفاق میافتد. به همین دلیل است که روایت و ادبیات جنگ مهم است.

امیری ادامه داد: نمیگویم این مسائلی را که درباره جنگ رسانهای میگویند را قبول ندارم، اما من میخواهم درباره ادبیات صحبت کنم و معتقدم ادبیات و قلب دردمند، پیروز است. ما مشکل زیاد داریم اما هیچ نویسندهای در اسراییل نمیتواند این را ماستمالی کند یک کشوری که عضو انپیتی نیست، به یک کشور عضو انپیتی حمله کرد. این قلب دردمند است و خودش را نشان میدهد. بر همین اساس است که من میگویم باطل رفتنی است و قطعا نابود میشود. در چنین فضایی است که آقای شفیعی کدکنی هم میآید و به رسانه ایران اینترنشنال حمله میکند، یا آقای چاوشی یک شب نمیخوابد و باعث میشود علاج را بسازد.
وی افزود: آقای موگویی راست میگوید. باید روایت بچههای موشکی و روایت بچههای امدادی را بگیریم و کار کنیم. من خودم شاهد بودم جایی که امدادگرها داشتند کمک میکردند، موشک عملنکرده وجود داشت و هر آن ممکن بود منفجر شود. همه ما داشتیم دفاع میکردیم. من از مردم شنیدم که اسرائیل به من حمله کرد. و این لحظه ای است که باید از خودمان دفاع کنیم. خیال مان راحت است، چون میدانیم حق با ماست.
روایت سخنگوی وزارت خارجه از صنف کامیونداران در جنگ ۱٢ روزه
در ادامه اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت: به دوستان متولی این کتاب تبریک عرض میکنم. با کلیپهایی که در مراسم پخش شد، به حال و هوای آن دوران رفتم. از فضای این جلسه کنده شدم و به آن ایام رفتم. مهمترین ارزش کار آقای امیری فراهم کردن این امکان است که آیندگان بتوانند آن حس و حال را تجربه کنند. کسانی که این کتاب را میخوانند حس میکنند که ایرانیان در این جنگ دوازده روزه چه حسی داشتند و چه کردند. ترکیبی از نگرانی و خشم و انتقام و در عین حال جدیت برای اینکه بمانند.
بقایی ادامه داد: ما خودمان به خودمان ایمان داشتیم و مطمئن بودیم که برحق هستیم و باید با تمام وجود میایستادیم. من فکر میکنم چیزی که ایران را نگه داشت، همه داشتههایی است که در طی قرون ما را به عنوان ایرانیِ مسلمانِ شیعی شکل داده و همه اینها کمک کرد تا بتوانیم در آن نبرد دوازده روزه در برابر اهریمن مقاووت کنیم. این کتاب باعث میشود وقایع را آنطور که هست برای نسلهای بعدی و حتی برای خودمان روایت کنیم. چون گاهی خودمان هم وقایع و حوادث را یادمان میرود. این نوشتن و ثبت کردن باعث میشود بتوانیم درباره تصمیماتی که در آن فضای زمانی و مکانی گرفته شد منصفانهتر قضاوت کنیم.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: دوستان درباره خرده روایتها پیرامون کسانی که دین خودشان را به کشور ادا کردند، گفتند. من دوست دارم از قشر کامیونداران و جرثقیلداران بگویم. شهید «محمد دالوند» یک کامیوندار معمولی بود که آن روزها حماسه آفرید. دیالوگهایش را که نگاه میکنید، باور نمیکنید که یک آدم عادی بتواند اینقدر حماسی حرف زند و عمل کند.
باید روایت دیپلماسی در جنگ را بنویسیم
وی ادامه داد: ما نباید اجازه بدهیم خفهکشی کنند. صداوسیما را زدند تا صدایمان را قطع کنند. کاری که ما کردیم این بود که با مدیوم خودشان صدای حقانیت مردم ایران را به گوش دنیا رساندیم. تقریبا همه جریانهای رسانهای در آن ایام کمک کردند و به یاری ایران آمدند. با همین همراهیها بود که شبکه بیبیسی جهانی را به آستانه اشرفیه بردیم. آستانه اشرفیه یکی از نمادهای این جنایت دوازده روزه بود؛ جایی که بیست نفر یک جا شهید شدند، چون رژیم میخواست یک دانشمند را ترور کند.
سخنگوی وزارت امور خارجه با با اشاره به تلاشهای این وزارتخانه در ایام جنگ، گفت: نکته آخر من هم درباره دیپلماسی است. وقتی جنگ شروع میشود دیپلماسی قطع میشود ولی ما متوقف نشدیم. ما در هنگامه دیپلماسی مورد حمله قرار گرفتیم و این یک سند روشن از حقانیت و مدارای ملت ایران است. البته زمانی که جنگ به ما تحمیل شد، با تمام توان جنگیدیم و نشان دادیم از جنگ فرار نمیکنیم.
بقایی در پایان بر ضرورت روایت دیپلماسی کشور در ایام جنگ ۱۲ روزه اشاره کرد و گفت: باید روایت دیپلماسی در جنگ را ثبت کنیم. اینکه جمهوری اسلامی ایران در اوج جنگ چگونه از ابزار دیپلماسی استفاده کرد، باید روایت شود. آقای عراقچی به ژنو و عراق سفر کردند و در ادامه هم خطر کردند و به عنوان رابط بین ایران و طرفهای مقابل برای تحقق آتش بس، تلاش کردند. این یکی از مواردی است که شاید نمیشد در این کتاب کوتاه به آن بپردازیم ولی در آینده باید به آن پرداخت.
رونمایی از کتاب «تقویم تاریک»
پایانبخش این مراسم رونمایی از کتاب «تقویم تاریک» بود که توسط اسماعیل بقایی، محمدرضا نوروزپور، مهدی قزلی، جواد موگویی، صادق پژمان، سجاد اکبری و میثم امیری نویسنده اثر، از آن رونمایی شد.











