سقوط بیت کوین و ارزهای دیجیتال سرمایهگذاران را شوکه کرده است، چراکه بیشتر آنها تصور میکردند بازار گاوی تا اوایل سال ۲۰۲۶ ادامه داشته باشد. حالا صداهای بیشتری میشنویم مبنی بر اینکه بازار صعودی به پایان خود رسیده و در حال ورود به بازار خرسی هستیم.
در این پست، مطلبی از یک نویسنده و تحلیلگر محبوب در وبسایت مدیوم (Medium) را میخوانید که سیگنالهای هشداردهنده مهمی را براساس تجربههای خود به ما گوشزد میکند. این مطلب صرفاً بیانگر دیدگاهها و نظرات شخصی نویسنده است و به هیچ عنوان توصیهای برای خرید، فروش یا سرمایهگذاری در هیچ ارز دیجیتالی نیست. اما این هشدارها را باید جدی بگیرید.
سالهاست که بازارها را زیر نظر دارم، اما اخیراً حس متفاوتی وجود دارد. پیشبینیهای شوم و آخرالزمانی همهجا را فرا گرفته است.
از پوزیشن شورت مایکل بری (سرمایهگذار مشهور فیلم The Big Short) روی انویدیا گرفته تا هشدارهای مداوم درباره سقوط بیت کوین و ترس فزاینده از حباب هوش مصنوعی، هر بار که اخبار مالی را مرور میکنم، با موج جدیدی از وحشت روبرو میشوم. اما این چیزی است که در طول سالها آموختهام: سقوطهای واقعی هرگز سرمایهگذاران باتجربه را غافلگیر نمیکنند.
این بحرانها همیشه سرنخهایی از خود به جای میگذارند و سیگنالهایی ارسال میکنند. در این مقاله، قصد دارم این سیگنالهای کلیدی را با شما به اشتراک بگذارم.
آمار اشتغال در طولانیمدت دروغ نمیگوید. وقتی بازار کار ضعیف میشود، دیر یا زود همه چیز تحت تأثیر قرار میگیرد.
مردم شغل خود را از دست میدهند، هزینههای خود را کاهش میدهند و کسبوکارها آسیب میبینند. این چرخه به سرعت رو به پایین حرکت میکند.
در حال حاضر چه وضعیتی داریم؟ به آرامی شاهد ظهور شکافها هستیم.
چراغ هشدار زرد است، هنوز قرمز نشده. اما باید این شاخص را به دقت زیر نظر داشت.
وقتی شرکتها نمیتوانند پیشبینیهای درآمدی خود را برآورده کنند، وحشت به سرعت گسترش مییابد. سرمایهگذاران نگران میشوند که رکود اقتصادی در حال آغاز است.
اما خبر خوب این است که از میان شرکتهایی که نتایج سهماهه سوم خود را گزارش کردهاند، ۸۲ درصد فراتر از انتظارات عمل کردهاند. این نشاندهنده قدرتی چشمگیر است.
وال استریت در وضعیت بسیار خوبی قرار دارد و ارزشگذاریها کاملاً با رشد درآمدها مطابقت دارند. تا زمانی که این وضعیت تغییر نکند، مهمانی ادامه خواهد داشت. فدرال رزرو نیز رشد ۴ درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) را پیشبینی میکند که برای اقتصادی بزرگ مانند آمریکا، عملکردی فوقالعاده محسوب میشود.
انویدیا به اولین شرکت ۵ تریلیون دلاری تاریخ تبدیل شد. این شرکت تنها در ۲.۵ سال از ارزش ۵۰۰ میلیارد دلاری به این رقم رسید.

این رشد پوچ، بیسابقه و البته لزوماً نشانهای برای سقوط نیست.
ارزشگذاریهای بالا سقوط را تضمین نمیکنند؛ فقط ریسک را به میزان قابل توجهی افزایش میدهند. درآمدها میتوانند همچنان ما را با رشد خود شگفتزده کنند.
نرخ بهره طبق برنامه در حال کاهش است، رشد اقتصادی شتاب میگیرد و شرایط مالی به جای انقباض، در حال تسهیل شدن است.
این چیزی است که شخصاً مرا شگفتزده میکند. بازارها در اوج تاریخی خود قرار دارند، اما ترس به طور کامل بر روانشناسی سرمایهگذاران حاکم است.
هر افت ۱ درصدی باعث وحشت گسترده میشود. شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) چه در بازار سهام و چه در بازار ارزهای دیجیتال، وضعیت «ترس شدید» را نشان میدهد.
این رفتار معمولاً در سقفهای بازار دیده نمیشود. سقفهای واقعی با سرخوشی کورکورانه همراه هستند؛ زمانی که افرادی که معمولاً ثروتمند نمیشوند، ناگهان به سودهای کلان میرسند.
ما در حال بالا رفتن از «دیوار نگرانی» هستیم که از نظر تاریخی، خود سیگنالی صعودی است.
شاخص تکنیکال «هیندنبورگ اومن» (Hindenburg Omen) به تازگی شروع به چشمک زدن کرده است. این شاخص زمانی فعال میشود که تعداد زیادی از سهام به طور همزمان به سقف و کف ۵۲ هفتهای خود میرسند.
در ظاهر، بازار قوی به نظر میرسد، اما در لایههای زیرین، بیثباتی داخلی به آرامی در حال شکلگیری است. این وضعیت را مانند نجوایی در نظر بگیرید که میگوید چیزی در زیر اعداد و ارقام اصلی درست نیست و تمرکز بیش از حد روی سهام شرکتهای بزرگ وجود دارد.
شاخص S&P ۵۰۰ این سیگنال را نشان میدهد. اگرچه این نشانه، یک فاجعه حتمی را تضمین نمیکند، اما قطعاً ارزش زیر نظر گرفتن را دارد.

من همیشه بر این نکته تأکید میکنم: سقفهای بازار با اوج چرخههای تجاری همراستا هستند، نه با شرایطی که در حال حاضر میبینیم.
شاخص مدیران خرید (PMI) بخش تولید ISM که یک شاخص پیشرو برای فعالیتهای اقتصادی است، در حال حاضر حدود ۴۹ است. تولیدکنندگان به سرعت به تغییرات تقاضا واکنش نشان میدهند.
نکته شگفتانگیز اینجاست: این عدد نشان میدهد که فاز انبساط اقتصادی هنوز حتی شروع نشده و ما همچنان در مراحل اولیه هستیم. دستکاریهای دوران کووید و تغییرات سیاستهای پولی، زمانبندی طبیعی چرخهها را به طور قابل توجهی به تأخیر انداخته است.
هر سقف تاریخی بیت کوین با اوج چرخه تجاری همزمان بوده است؛ یعنی زمانی که شاخص PMI به ۶۰ یا ۶۵ رسیده بود، نه عددی مانند ۴۹ که اکنون شاهد آن هستیم.
این به من نکته مهمی را میگوید: بازار صعودی هنوز به سختی شروع شده است.
پاسخ صادقانه این است: بله، سقوط در نهایت اتفاق خواهد افتاد. در طول تاریخ همیشه همینطور بوده است. باید برای آن آماده باشید و حتی آن را به عنوان فرصتی برای خرید در قیمتهای پایینتر بپذیرید. همیشه مقداری پول نقد برای چنین فرصتهایی کنار بگذارید.
اما آیا فردا اتفاق میافتد؟ احتمالاً نه به این زودی.
بر اساس سیگنالهای فعلی، ما احتمالاً یک تا دو سال با سقوط فاصله داریم. سقوط بازار به آرامی و در زیر سطح شکل میگیرد. شکافها به تدریج در دورههای زمانی طولانی ظاهر میشوند و با افزایش تعداد آنها، ترس نیز بیشتر میشود.
بازار کار مقداری ضعف نشان میدهد و تورم اندکی در جهت اشتباه حرکت کرده است، اما هنوز هیچ چیز به طور چشمگیری در حال جهش نیست. اگر فدرال رزرو مسیر خود را معکوس کند و به جای کاهش نرخ بهره، شروع به افزایش آن کند، همه چیز فوراً تغییر خواهد کرد.