عباس عبدی
روزنامه اعتماد
هر روز که میگذرد شکست قاطع قانون فرزندآوری بیش از پیش نمایان میشود و این مساله مهم اجتماعی که با ادامه وضع کنونی آینده مبهمی را برای کشور رقم میزند، اسیر سیاستهای نادرست تعدادی نماینده کرده که درک علمی و واقعی از بحران ندارند و حمایت از این قانون را برای خود هویتی کردهاند.
متاسفانه برخی مسوولان دیگر هم میترسند و جرات اظهارنظر و نقد ندارند و فقط به ذکر آمار و ارقام فرزندآوری بسنده میکنند و حتی کلمهای در این باره نمیگویند که چرا این همه هزینههای کلان برای فرزندآوری نه تنها گامی رو به جلو نبوده، بلکه با سرعت بیشتری در مسیر معکوس اثر گذاشته است.
از همه بدتر اینکه مثل یک غریق که به یک حشیش (گیاه خشک کوچک) آویزان میشود تا نجات پیدا کند، آنان هم شواهد بیربطی را در موفقیتهای خود برمیشمارند و پیاپی با ناله و مویه آمار منفی فرزندآوری را میدهند بدون اینکه کلمهای درباره شکست این قانون بگویند.
در اینجا چند نمونه از این زنجمورههای آماری را مرور میکنیم.
سخنگوی کمیسیون بهداشت گفت: فرزندآوری در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال پیش ۷.۴ درصد کاهش داشته. سه ماهه نخست امسال نیز حکایت از تداوم و حتی تشدید این روند دارد. کاهش ۹ درصدی تولد و کاهش ۸ درصدی ازدواج نسبت به مدت مشابه سال قبل ثبت شده است.
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور نیز گفت: نرخ باروری در ایران به حدود ۱.۶ فرزند رسیده و کشور در آستانه رشد منفی جمعیت قرار دارد. نرخ رشد جمعیت کشور به حدود ششدهم درصد کاهش یافته و بر اساس برآوردها تا سال ۱۴۱۵ به صفر خواهد رسید. در سالهای گذشته تعداد تولدهای سالانه حدود ۱.۶ میلیون نفر بود که بیش از ۶۰۰ هزار کاهش یافته است. اکنون حدود ۱۴ درصد جمعیت کشور را سالمندان بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند و پیشبینی میشود این نسبت طی دو دهه آینده به ۳۳ درصد برسد و فشارهای سنگینی بر نظام اقتصادی، تامین اجتماعی، بیمه و امنیت کشور وارد خواهد کرد.
وی با ابراز امیدواری از رشد تولدهای فرزندان سوم تا پنجم در سالهای اخیر گفت: این افزایش نشان میدهد تابوی فرزندآوری در حال شکستن است. وی کاهش فاصله ازدواج تا تولد فرزند اول را یکی از نکات مثبت در سالهای اخیر دانست و گفت: این فاصله از ۵.۵ سال به حدود ۴.۱۴ سال کاهش یافته که حاکی از تغییر نگرش زوجهای جوان نسبت به فرزندآوری است. وی همچنین از افزایش ۹ درصدی تمایل زوجهای جوان به داشتن فرزند سوم خبر داد و آن را از راهکارهای موثر برای مقابله با کاهش جمعیت عنوان کرد.
مسوول پژوهشگاه جمعیت و خانواده سپاه پاسداران نیز گفت: «فرصت ۱۰ ساله جبران بحران جمعیت به پایان رسیده و ایران شکست راهبردی در این حوزه را تجربه کرده است...نرخ باروری کل از ۶.۲ فرزند در سال ۱۳۶۷، به زیر ۱.۴۶ رسیده و این کاهش سریع، برنامهریزی شده و غیرطبیعی است... دشمن اکنون از ابزارهای قدیمی عبور کرده و بر موضوع زیست جنسی و تغییر جنسیت متمرکز شده است.»
واقعیت این است که تکرار آمار فرزندآوری و آینده جمعیت کشور مثل صحرای کربلا شده که همه در پایان سخن خود گریزی هم به آن زده و روضهای میخوانند. با ادامه سیاستهای کنونی در کشور خیلی زودتر از آنکه فکر میکنند رشد جمعیت به صفر خواهد رسید. آمار داده شده درباره کاهش فاصله ازدواج تا اولین فرزند به احتمال زیاد نادرست است، زیرا در سایت سازمان ثبت احوال چنین چیزی وجود ندارد.
از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، میانگین سن مادر در اولین زایمان تغییر چندانی نکرده و حتی حدود یک ماه هم اضافه شده است. ولی سن اولین ازدواج، حدود ۶ ماه اضافه شده است. پس در نتیجه فرزندآوری و فاصله سنی مادر تغییر چندانی رخ نداده است. احتمالا گوینده میداند که اینها نوعی توجیه است و هیچ کمکی به حل بحران جمعیت نمیکند. متاسفانه دستاندرکاران این قانون یا حتی کارشناسان از بیان حقایق واهمه دارند.
در این میان سرپرست جدید مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت تا حدی متفاوت حرف زده ولی ظاهرا ایشان هم نگران بوده و ناهماهنگ سخن گفته است. وی نیز پس از ذکر داستان کاهش نرخ رشد جمعیت گفت: «در بسیاری از شهرستانهای برخوردار کشور، نرخ رشد جمعیت منفی است؛ در حالی که مناطق کمبرخوردار همچنان باروری بالاتری دارند. این نشان میدهد که مساله، ریشهای فرهنگی دارد و تغییر نگرش جامعه نسبت به خانواده و فرزندآوری ضروری است.»
خوشبختانه وی و در مقام تعدیل این گزاره اظهار داشت که «با وجود نقش محوری فرهنگ، نباید از سایر ابعاد تاثیرگذار بر جمعیت غافل شویم... مطالعات نشان میدهد میانگین تعداد فرزندی که خانوادههای ایرانی تمایل دارند داشته باشند ۲.۵ فرزند است، اما در عمل تنها ۱.۵ فرزند دارند.این شکاف نشان میدهد که شرایط اجتماعی و اقتصادی اجازه تحقق تمایل مردم به فرزندآوری را نمیدهد.»
روشن است که مساله در شرایط کنونی اقتصادی است. ولی چرا به این مساله کمتر اشاره میشود؟ چون بهبود مساله اقتصاد تابع سیاست خارجی و رفع تحریمهاست و تا زمانی که حل نشود هیچ امیدی به کاهش فرزندآوری نباید داشت. ایجاد امید به آینده و رشد اقتصادی پایدار و افزایش اشتغال و بهبود وضع مسکن تنها راه برای افزایش فرزندآوری است.
تذکر مهمی بدهم. اگر این کار زود انجام نشود بعدا هم که محقق شود موجب افزایش فرزندآوری نخواهد شد. مسوولیت کاهش فرزندآوری به عهده کسانی است که در مجلس و رسانهها تقابل منجر به تحریم را تقویت میکنند.