لبنان امروز در نقطه عطفی تاریخی ایستاده است؛ جایی که مسائل امنیتی و کنترل تسلیحات شبهنظامیان به محور اصلی گفتوگوهای داخلی و رایزنیهای بینالمللی تبدیل شده است. فرانسه، کشوری با سابقه قیمومیت بر لبنان از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۳ و نفوذ تاریخی در سیاست، ارتش و دیپلماسی این کشور، اخیرا بار دیگر وارد صحنه شده است و حمایت خود را از ارتش لبنان اعلام کرده است. پاریس تاکید کرده است که ارتش لبنان باید توانایی واقعی برای حفظ امنیت مرزها و اجرای کنترل دولتی بر تسلیحات را داشته باشد، نه اینکه تنها حمایت اخلاقی دریافت کند. این موضعگیری نشان میدهد که فرانسه از نقش نفوذ سنتی خود در لبنان کوتاه آمده و حاضر است تغییرات ملموس و راهبردی در روابط با لبنان ایجاد کند تا دولت بتواند بهتدریج «انحصار سلاح» یا همان بازگرداندن کنترل تسلیحات به دست دولت را عملی کند.
همزمان، گمانهزنیها درباره کمکهای تسلیحاتی و فشار دیپلماتیک فرانسه برای خلع سلاح حزبالله قوت گرفته است. این تحولات نه تنها میتواند معادلات قدرت داخلی لبنان را تغییر دهد، بلکه پیامدهای مهمی برای ثبات منطقهای و نقش بازیگران بینالمللی در خاورمیانه خواهد داشت.
در تازهترین تحول در لبنان، جوزف عون رئیسجمهور این کشور در دیدار با مقامهای فرانسه تاکید کرده است که ارتش لبنان «به پشتیبانی اخلاقی نیاز دارد، ولی این کافی نیست» و افزوده که این نیرو به «تجهیزات و وسایل نظامی» واقعی نیاز دارد تا بتواند نقش خود را در مرزهای جنوبی ایفا کند. بر اساس گزارش پایگاه اماراتی نشنال، او خاطرنشان کرد که ارتش لبنان از زمان آتشبس با اسرائیل تاکنون چندین سرباز خود را در ماموریتهای مرتبط با اجرای طرح انحصار سلاح از دست داده است. این اظهارات در حالی مطرح میشوند که لبنان زیر فشار فزاینده بینالمللی قرار دارد تا گامهای عملی برای خلع سلاح حزبالله بردارد.
سیاست «انحصار سلاح» و راهکار دیپلماتیک
عون در این دیدار پیشنهاد داد که تامین مالی و تجهیزات برای ارتش لبنان باید در اولویت کنفرانسی قرار گیرد که با مشارکت فرانسه، ایالات متحده و کشورهای عربی برگزار خواهد شد. هدف، بازگرداندن اقتدار حکومتی در لبنان است: تحت فشار بینالمللی، این کشور در پی اجرای طرحی است که سلاح شبهنظامیان به ویژه حزبالله را تحت کنترل دولت درآورد. لبنان مدتی است خواستار «انحصار سلاح توسط دولت» شده است. در همین راستا، وزارت خارجه فرانسه نیز اعلام کرده است از تلاشهای لبنان در این زمینه پشتیبانی میکند.
چالشهای عملیاتی پیش رو
با وجود این روند، مسیر خلع سلاح حزبالله پیچیده است. برخی تحلیلگران هشدار دادهاند که ارتش لبنان هنوز اطلاعات مستقلی برای شناسایی انبارهای تسلیحات ندارد و ممکن است به گزارشهای موجود متکی باشد که ممکن است ناقص یا قدیمی باشند. از منظر بینالمللی نیز، کمکهای فرانسه و آمریکا به ارتش لبنان مشروط شده است به تعهد به اجرای کنترل دولتی بر تسلیحات.
حزبالله مخالفت خود با این طرح را اعلام کرده و اینکار را بخشی از پروژهای آمریکایی-اسرائیلی توصیف کرده است؛ این گروه تهدید کرده است که دست از سلاح خود نمیکشد مگر آنکه اسرائیل حملات خود را متوقف کند. از سوی دیگر، عون تاکید کرده است که ورود به جنگ داخلی خط قرمز اوست و اجرای طرح باید از مسیر گفتوگو پیش برود.
سناریوها و پیامدهای راهبردی
۳ سناریوی محتمل برای آینده این طرح وجود دارد: سناریوی اول، پیشرفت تدریجی از مسیر گفتوگو؛ سناریوی دوم، افزایش فشار با پشتیبانی بینالمللی و احتمال تنش نظامی؛ و سناریوی سوم، شکست طرح و تضعیف مشروعیت دولت. مخالفان حزبالله معتقدند اگر طرح موفق شود، این میتواند نقطه عطفی در بازگردانی کنترل دولت بر شبهنظامیان باشد و مشروعیت بینالمللی لبنان را تقویت کند، اما اگر اجرای آن ناقص یا با مقاومت حزبالله مواجه شود، احتمال تشدید تنش یا بحران امنیتی داخلی وجود دارد.
همچنین ادعا میشود از نظر منطقهای، اگر لبنان بتواند توان شبهنظامیان را کاهش دهد، این امر میتواند معادلات قدرت در خاورمیانه را بهویژه در تقابل با اسرائیل و کاهش نفوذ ایران بازتعریف کند.
طرح «انحصار سلاح» لبنان به آزمونی جدی و حیثیتی برای اراده دولت این کشور و تعهد جامعه بینالمللی به امنیت لبنان تبدیل شده است. گزارشهای غربی مدعی هستند اگر این کشور بتواند سلاح حزبالله را محدود کند، نه تنها کنترل دولت بر کشور باز میگردد، بلکه میتواند گامی بزرگ در مسیر صلح و ثبات منطقهای بردارد، اما در مقابل، اجرای ناقص یا شکست طرح میتواند شکافی جدی در ساختار امنیتی لبنان ایجاد کند که پیامدهای آن به مرزهای این کشور محدود نخواهد ماند.










