به گزارش مشرق، تحرکات و تولیدات شبکه TRT در ۱۵ سال اخیر شرح دقیق مانیفست اردوغان و دوستان است. تحرکاتی که منطقاً به ساخت سریالی چون «تشکیلات» منتج میشود.
پنج مسئله مهم در ساخته شدن چنین سریالی وجود دارد. اول، ترکیه نیاز دارد به جامعه ۸۵ میلیونی خود و البته مردم منطقه بقبولاند که قدرت اصلی پهنه جغرافیایی غرب آسیا و شرق اروپاست و باقی رقبا را سانسور کند. دوم، حزب عدالت و توسعه (حزب اردوغان) به دلیل تغییرات و تحرکات منطقهای این احساس را کرده که باید مفهوم دولت ترکیه و اهمیت گاورمنت و دولت مرکزی، تمامیت ارضی و هزینههای نظامی را برای مردم جا بیندازد و اطمینان مردم نسبت به مأموران حاکمیتی را ترمیم کند.
سوم، ساکنان کاخ ریاستجمهوری ترکیه برای اجرای پانترکیسم، چارهای برای خودشان ندیدند جز بیگانههراسی و جاانداختن منطق این امر بین مردم. چهارم، صحبت درباره آمریکا برای ترکها همچنان تابو است و دشمن اصلی و پشت پرده همه اتفاقات همچنان اسرائیل دانسته میشود. نکته پنجم (و شاید مهمترین نکته)؛ برای ساختن یک اثر استراتژیک سیاسی چندان نیاز به اعمال شاقه نیست و صرفاً با گرتهبرداری از الگوهای تکراری و مؤلفههای کلیشهای سریالهای جاسوسی، امکان ساخت اثری وجود دارد که بتواند بازتولید منطق دیپلماسی یک کشور را فراهم کند.

این پنج نکته روی کاغذ، «تشکیلات» را میسازد. سریالی که میتوان به آن گفت مهمترین اثر استراتژیک دولت ترکیه در چند سال گذشته. مسئله اصلی این است که «تشکیلات» نه توسط شبکههای فرعی و سرگرمی، بلکه از طریق خود کانال TRT منتشر میشود. همان کانالی که حدود یک سال قبل بخش فارسی خود را راهاندازی کرد تا نشان دهد مخاطب ایرانی هم مثل عربزبانها (TRT عربی ۱۵ سالی میشود که راه افتاده)
برای اردوغان و گروه حکمران بر ترکیه اهمیت دارد، چرا؟ چون قدرت رقیب است. نکته جالب توجه اینجاست که برخلاف آنکه دستگاه رسانهای دولت اردوغان با راهاندازی TRT فارسی نشان داده که ایران برایش اهمیت دارد؛ اما نکته اینجاست که در مهمترین محصول این شبکه، چندان خبری از ایران نیست و هنگام نامبردن از کشورهای اثرگذار بر سوریه حرفی از ایران نمیشود.
ایران در جهان سریال «تشکیلات»، یک کشور حاشیهای است و نه بیشتر. از آن جالبتر عربستان هم چنین کارکردی دارد. عربها از اساس یا مزدورند یا یک جامعه حاشیهای که نیاز دارند به ترکها تکیه کنند. پس در چنین منطقی از اساس عربستانی هم وجود ندارد که بتواند خودش را بهعنوان قدرت منطقهای پیش بیندازد. در چنین شرایطی ترکیه تنها پناه مردم خودش و کشورهای مسلمان میشود.
از طرفی «تشکیلات» به طور مشخص حامل نگاه حزب عدالت و توسعه به جهان است و عینکش همان عینک اردوغان به قضایاست. همانطور که گروه قهرمان داستان در ترکیه دائماً از وظیفه در دفاع از ملت و ملیت دم میزنند، در خارج از مرزها هم جلوی کشیدن حجاب از سر زن مسلمان در آلمان را میگیرند و یک عملیات را به خطر میاندازند تا فلان دختر سوری که آسم دارد، دم و بازدمش به خطر نیفتد.
در چنین داستان فانتزیای اصولاً قرار نیست ما اسلحه نیروهای پ.ک.ک را بالای سر همان دختر سوری ببینیم و دست ساکنان کاخ آقسارای و تروریستها پنهان میماند. شاید اینجا سؤال پیش بیاید که ترکهایی که تا این میزان روی زن مسلمان غیرت دارند چطور همسر رئیسجمهورشان در اجلاس شرمالشیخ در مقابل ملاحت ترامپ قرار میگیرد و اردوغان فرایند در و دروازهسازی گوش را برای صحبتهایش به کار میبندد.

بااینهمه، تحرکات اسرائیلیها در منطقه و تهدیدهای جریان راستگرای رژیم صهیونیستی، تورم شدید و گرایش جامعه جوان ترکیه به دیگر احزاب باعث شده، ترجیعبند تمام دیالوگها در سریال تشکیلات متمرکز روی لفظ تمامیت ارضی و اهمیت دولت مرکزی باشد و قهرمانهای اصلی قصه از طیفهای مختلف جامعه ترک انتخاب شود تا اردوغان بیحمایت از جامعه جوان نماند. از طرفی جامعه جوان سر هزینههای نظامی اردوغان باید اقناع شوند و به همین دلیل قصه اصلی تشکیلات درباره توان پهپادی ترکهاست. توانی که بهقدری قابلتوجه است که باعث شده عدهای اجیر شوند تا جلوی صنعت پهپادی ترکها را بگیرند و دانشمندانشان ترور شوند.
ترکها در «تشکیلات» به طور مشخصی نقشهایی را بلند کرده و مال خود میکنند که از اساس برای ما بوده. کشوری که سویه اصلی تحریمها در منطقه بوده به گواه آمار ایران است و این ما بودیم که دانشمندانمان ترور شدند، حالا ترکیه در تلاش است همین نقش را مال خود کند. «تشکیلات» بر همین اساس نهتنها سانسور میکند، بلکه تلاش بدون مرزی در مصادره هم به کار میبندد.

شاید عجیب به نظر برسد؛ اما آن مؤلفههای سیاست خارجیای که سالها در ایران توسط عدهای مذموم شناخته میشد حالا بدل به نکات غرورآمیز سریال ترک شده و بامزهترش آنجاست که برخی دیالوگهای بین سریال «گاندو» و «تشکیلات» با هم اشتراکاتی جدی دارد (ارجاع به دیالوگهای رویارویی آقامحمد «گاندو» با مایکل هاشمیان و زهراخانم «تشکیلات» با جاسوس فرانسوی). ترکها در تشکیلات هیچ دوستی ندارند و در برابر تمام جهان قرار گرفتهاند. از چین گرفته تا اسرائیل، دشمنانشان هستند. تنها صحبت از آمریکا به میان نمیآید و خطوط ممنوعه بلندپروازیهای ترکها، درست همینجا مشخص میشود. در «تشکیلات» خبری از آمریکا نیست. دعوا عمدتاً دعوای ترکها با اروپاییها و اسرائیل است و در چنین دعوای صوریای ایالات متحده بدل به خطقرمز ترکها میشود.
با تمام این تفاسیر «تشکیلات» در ۶ فصل و با ۱۵۵ قسمت ساخته شده است. سریالی که علیرغم تمام مانورهای بیچون و چرایش درباره امر ملی و اسطورهسازی از انسان ترکیهای، یک اتفاق جالب برای تاریخ خواهد بود، چرا؟ چون اگر روزگاری کسی از شما پرسید اردوغان چه آرزوهایی را در ذهنش میپروراند، میتوانید چند قسمت از همین نسخه ترکیهای گاندو را برایش پخش کنید تا با تخیلات یک سیاستمدار پانترک آشنا شود و ببیند چطور میتوان یکی از قدرتهای منطقه را تبدیل به قدرت اول جهان کرد!

ایگوی متورم اردوغانیسم
سریال «تشکیلات» را اگر از دور ببینید، با آن موسیقی حماسی، شعارهای ملی و مردانی که از شدت جدیت حتی پلک هم نمیزنند، ممکن است گمان کنید با تریلری جاسوسی و پیچیده روبهرو هستید. اثری درباره مأموران اطلاعاتی که جانشان را کف دست گذاشتهاند تا از وطن محافظت کنند. اما کافی است ۱۰ دقیقه صبر کنید تا متوجه شوید با چیزی طرفید شبیه به نسخهای کشدار از تیزر تبلیغاتی سازمان امنیت ترکیه؛ فقط با کمی نورپردازی پرزرقوبرق و انبوهی دیالوگ که انگار از دفتر روابطعمومی دولت بیرون آمدهاند. در تشکیلات، هر کاراکتر نه یک انسان، بلکه یک شعار متحرک است.
مردانش نمیخندند چون «وطن هنوز در خطر است». دشمن هم همیشه همان مرد کتوشلواری ناشناسی به حساب میآید که معلوم نیست از کدام کشور آمده، اما حتماً از همانجاست که با ارزشهای ما دشمنی دارد. در واقع، جهان سریال طوری طراحی شده که هیچچیز خاکستریای در آن وجود ندارد. در این موقعیت قهرمانان تماماً سفید و خائنان و قطبهای منفی به شکلی کاریکاتوری تمام سیاه هستند. مخاطب نیز در این موقعیت لاجرم باید در صف قهرمانان قرار بگیرد بیآنکه جرئت پرسیدن سؤال را به ذهن خود راه دهد. کارگردانی هم به همان اندازه شعاری است.
دوربین دائم در حال چرخیدن، دویدن، زوم کردن و انفجار در رفتوبرگشت است؛ انگار هر لحظه منتظر است تا کسی فریاد بزند: «برای وطن، برای ترکیه!» تا صحنه بعدی آغاز شود. اگر در دنیای واقعی انفجار یک حادثه است، در «تشکیلات» انفجار حکم نقطهگذاری دارد؛ هر جملهای باید با صدای بمبی پایان یابد تا مخاطب مطمئن شود هنوز در حال تماشای اکشن است. تدوینگر سریال ظاهراً یا از بیشفعالی رنج میبرد یا از اعتیاد به شنیدن و دیدن مارش نظامی؛ هر صحنه سه ثانیه بیشتر دوام نمیآورد و حتی وقتی قهرمان چای مینوشد، موسیقی پسزمینه چنان ملتهب است که انگار دارد بمب خنثی میکند.

بازی آدمکهای درون قاب نیز چیزی بین رقص در پیست پاتیناژ با لباس مراسم ترحیم است. قهرمانها با چهرههایی منجمد و نگاهی که گویا همزمان درگیر رنج ملت، حفاظت از مرزها و عشق ناکام هستند، هر جمله را با لحن حماسی ادا میکنند؛ گویی نه در دیالوگ، بلکه در مراسم سوگنامه برای خود کشور حضور دارند. اگر کسی لبخند بزند باید بداند که در لحظهای بعد از قاب حذف خواهد شد، چون در جهان «تشکیلات»، فقط کسانی زنده میمانند که هرگز نخندند. روایت هم در ظاهر پرحادثه است، اما در باطن هیچ حادثهای رخ نمیدهد. هر قسمت دقیقاً همان چیزی است که قسمت قبل بود، فقط با دشمنی جدید و انفجاری تازه. فیلمنامهنویس احتمالاً به این نتیجه رسیده که درام یعنی فریادزدن مکرر این نکته که «ملت در خطر است» و مخاطب هم باید با احساس وظیفه، قسمت بعد را تماشا کند.
نتیجه، چیزی شبیه سریالهای آموزشی دوران جنگ سرد شده؛ فقط اینبار بازیگران خوشچهره و با لباسهای اتوکشیدهتر جلوی دوربین حاضر شدهاند. از نظر فنی، «تشکیلات» از کمپولی یا بیاستعدادی نمیسوزد؛ مشکل اصلیاش اعتماد به ایگوی متورم اردوغان و دوستانش در حزب عدالت و توسعه است که هیچ پشتوانهای ندارد. همه چیز در ظاهر حرفهای و پرخرج است، اما در عمقش هیچ ایدهای در پس آن میزانسن پُرزرقوبرق وجود ندارد. سازندگان گمان کردهاند وطنپرستی خودش بهتنهایی میتواند بستر یک درام سروشکلدار را بدون نیاز به شخصیتپردازی و ایجاد انگیزه و کشمکش پدید بیاورد، اما این مهم رقم نمیخورد؛ چون شعار همه چیز را در خود حَل کرده و از میان برمیدارد.
هیچکس در این سریال واقعاً درد نمیکشد، چون قهرمان بودن در این جهان درد ندارد، بلکه فقط افتخار دارد. طنز تلخ ماجرا اینجاست که «تشکیلات»، با وجود ژست ضد غربیاش، دقیقاً تقلیدی از ساختار همان محصولات غربی است که از آنها انتقاد میکند. از طراحی صحنه گرفته تا فیگور قطبهای مثبت و منفی ماجرا، پیدا و پنهان «تشکیلات» عاریهای است و بوی کهنگی میدهد.
قهرمانها در حالی وارد اتاق عملیات میشوند که نور آبی روی چهرهشان افتاده و مانیتورهای پشت سرشان پر از نقشههای دیجیتالیاند؛ همان تصویری که در دهها فیلم هالیوودی دیدهایم و اینجا فقط پرچم ترکیه در گوشه قاب جایگزین آنها شده است. اما شاید بزرگترین گناه «تشکیلات» در این باشد که خودش را بیش از اندازه جدی میگیرد. هیچ لحظهای برای شوخی، برای مکث، یا برای انسان بودن باقی نمیگذارد. حتی وقتی شخصیتها خستهاند، خستگیشان هم حماسی است. وقتی عشق میورزند، عشقشان در خدمت وطن است. وقتی میمیرند، با لبخند ملیگرایانهای میمیرند که انگار از قبل آن را تمرین کردهاند. این سریال نمیفهمد که وطن، بدون انسان، فقط نامی روی نقشه جغرافیاست و سینما، بدون تناقض تنها یک تبلیغ خشکوخالی قلمداد میشود.
در پایان، «تشکیلات» را میتوان آیینهای دانست از تلویزیونی که هنوز خیال میکند با تکرار شعار میتواند احساسات را برانگیخته کند. اثری که آنقدر میخواهد مهم باشد که از درک سادهترین چیزها بازمانده: اینکه تماشاگر امروز، حتی اگر عاشق وطن باشد، از تماشای قهرمانان کارتونی خسته شده است. شاید تنها دستاورد واقعی «تشکیلات» این باشد که به ما یادآوری میکند وطنپرستی وقتی بیش از حد نمایشی شود، به تئاتری بیجان و مصرفی بدل میشود! در این میدان پر از فریاد و پرچم، تنها چیزی که بیصدا میمیرد، حقیقت است؛ همان حقیقتی که سریال، با تمام پرهزینهبودنش، از روبهروشدن با آن میترسد؛ اما رویکرد ترکها شاید چیزی به سینمای این روزهای ما بیاموزد! آنها با وجود ناشیگری در این زمینه متوجه شدهاند که در جهان امروز باید احساسات ملیگرایانه را در هر عرصهای احیا کرد. آنها با اینکه از پس چنین سوژهای برنیامدهاند؛ اما شاید بتوانند جرقهای در ذهن اهالی سینمای ایران ایجاد کنند؛ ایرانی که ترکها بهکلی از سریال حذف کردهاند بهمراتب، تمدن و تاریخ وسیعتری دارد.
پس باید بپرسیم که چرا جای چنین سوژههایی در سینمای ما تا این حد دستکم گرفته شده است؟ سینما، تلویزیون و پلتفرمهای ما میتوانند با ساخت آثار متنوع هویت ایرانی، اسلامی و انقلابی ایران را در میان مخاطبان بالقوه منطقهای و حتی جهانی زنده کنند. آثاری نظیر «یوسف پیامبر»، «مختارنامه»، «مردان آنجلس»، «امام علی (ع)» و... نمونههای ازایندست به حساب میآیند، با این تفاوت که ما هنوز در ژانر جاسوسی بهجز نمونههای موفق و شکستخوردهای نظیر «روز شیطان» و «تعبیر وارونه یک رؤیا» - که آنها نیز مخاطبان هدف داخلی دارند - کار شاخص و مهمی در این زمینه که بتواند چشم به بیرون از مرزهای ایران داشته باشد، ارائه نکردهایم.

«تشکیلات»؛ کمی درام، خیلی کمدی!
«تشکیلات» را میتوان یکی از جاهطلبانهترین پروژههای تلویزیونی ترکیه دانست؛ سریالی که با ظاهری اکشن و پرزرقوبرق، درواقع میکوشد تصویری از قدرت و اقتدار نیروهای اطلاعاتی - امنیتی ترکیه را به رخ بکشد؛ اما آنچه در عمل شکل میگیرد بیش از آنکه همین باشد، نوعی نمایش خامدستانه از ناسیونالیسم برگرفته از پانترکیسم اردوغانی است. در حین تماشای سریال شاید از خود بپرسید آیا این سریال بازنمایی آمال و آرزوهای رجب طیب اردوغان است یا نه؟ این اثر که در سالهای اخیر مخاطبان وسیعی پیدا کرده، دقیقاً در همان نقطهای شکست میخورد که ادعای بزرگش را مطرح میکند: تبدیل مأموران امنیتی به قهرمانان اسطورهای، بیآنکه انسانیت و پیچیدگی درونی آنان را به تصویر بکشد.
از همان آغاز، «تشکیلات» بهجای معرفی جهان داستان، مستقیماً وارد فضای شعاری خود میشود. شخصیتها نه بهعنوان انسانهای دارای ابعاد روحی و روانی، بلکه به منزله نمادهایی از «وظیفه» و «فداکاری» معرفی میشوند. مأمورانش در هر صحنه با چنان وقار اغراقآمیزی حرکت میکنند که گویی حضورشان بهنوعی بیانیه ملی است. در گفتوگوها، هر جمله بهگونهای نوشته شده تا یادآور سوگند خدمت به وطن باشد و اگر از بطن صحنهها، حس طبیعی و صادقانهای بیرون بیاید، معمولاً در لحظه بعد با موسیقی حماسی و تدوینی افتضاح، حسزدایی اتفاق میافتد.
سریال بهوضوح میخواهد چهرهای آرمانی از دستگاه اطلاعاتی ترکیه ارائه دهد؛ تصویری که در آن اشتباه، تردید یا ضعف جایی ندارد. این میل به بینقصنمایی، هرچند در سطح شعار جذاب است؛ اما در منطق درام، نتیجهای معکوس دارد، چون وقتی شخصیتها همیشه درست عمل میکنند و هر شکست را به گردن «دشمن نفوذی» میاندازند، تماشاگر دیگر هیچ ارتباط عاطفی واقعی با آنان برقرار نمیکند. همه چیز به نمایشنامهای پیشبینیپذیر تبدیل میشود که در آن هیچ حادثهای ظرفیت غافلگیری ندارد و هیچ انسانی مجال لغزش پیدا نمیکند.
طنز پنهان «تشکیلات» در همین جدیت بیش از اندازه آن نهفته است. سریال آنقدر بر فداکاری، وطنپرستی و «جاندادن برای کشور» تأکید میکند که خود به کمدی ناخواسته بدل میشود. لحظههایی وجود دارد که قهرمان، در میان شعلهها یا انفجارها، سخنانی ایراد میکند که بیشتر شبیه تیتر روزنامهاند تا گفتوگوی یک انسان در وضعیت مرگ و زندگی. فقط چنین چیزی را در سینمای هند میتوان مشاهده کرد. انگار هدف اصلی، انتقال پیام است نه خلق موقعیت دراماتیک.
درنتیجه، قهرمانان نه در بستر واقعیت، بلکه در چهارچوبی نمادین زندگی میکنند؛ آدمهایی از جنس ایدئولوژی، نه از گوشت، پوست و استخوان. در این میان، جای خالی روایت انسانی بیش از هر چیز احساس میشود. عشق، رفاقت، ترس یا حتی اندوه، اگر هم باشند، صرفاً در خدمت شعار قرار میگیرند. زنها معمولاً نقش حاشیهای دارند؛ یا همکارانی وفادار که در لحظات بحرانی اشک میریزند یا چهرههایی تهدیدآمیز که باید از میان برداشته شوند. روابط میان شخصیتها مکانیکی است، گویی احساسات نیز تابع دستور سازمانیاند.
از همین رو، مرگ در «تشکیلات» نه واقعهای تراژیک، بلکه بخشی از سازوکار اداری قهرمانسازی است: یکی میمیرد تا دیگری بتواند جملهای حماسیتر بگوید. از نظر فنی، سریال گاهی به استانداردهای بالایی نزدیک میشود. طراحی صحنهها و جلوههای بصری در مقایسه با تولیدات تلویزیونی منطقه، چشمگیر است؛ اما این ظواهر نتوانستهاند ضعف بنیادین در روایت و شخصیتپردازی را پنهان کنند.
کارگردانی مدام درگیر ساختن نماهای سنگین و معنادار از چهرههای جدی است. نماهایی که بهجای القای عمق، بهنوعی خودنمایی تصویری بدل میشوند. در سطح تماتیک، «تشکیلات» نمونهای تمامعیار از درامی است که میان تبلیغ سیاسی و روایت داستانی گرفتار شده است. از یکسو میخواهد هیجان و تعلیق ایجاد کند، از سوی دیگر نمیتواند مرزهای انتقاد یا شک را بپذیرد. به همین دلیل مسیر داستانی به تکرار میافتد: مأموران به عملیات میروند، دشمنان شناسایی میشوند، یکی از افراد قربانی میشود و در پایان، جملهای پرطمطراق درباره میهن ادا میشود. همه چیز با همان ریتم، همان زبان و همان ادبیات رسمی پیش میرود؛ چنانکه گویی کل سریال در یک جهان بسته و ازپیشتعیینشده اتفاق میافتد.
حتی «دشمنان» سریال نیز از کلیشه فراتر نمیروند: چهرههایی در سایه، با کتوشلوار تیره که نقشه نابودی ترکیه را روی لپتاپ طراحی میکنند. هرچند هدف از این تصویرسازی، نمایش خطرات جهانی است؛ اما درنهایت بهنوعی سادهسازی جهان میانجامد. جهانی که در آن خیر مطلق و شر مطلق بهروشنی از هم جدا شدهاند و هیچ منطقه خاکستری وجود ندارد. این دوگانهسازی، اگرچه برای ساخت اکشن مناسب است؛ اما در قالب درام جدی، تنها به بیاعتباری واقعیت منجر میشود.
در پایان، «تشکیلات» بیش از آنکه درباره مأموریتهای اطلاعاتی باشد، درباره تمایل یک ملت به دیدن خود در نقش قهرمان است. سریالی است که با اطمینان و صلابتی مثالزدنی، تصویری از خودبسندگی و توان ملی ارائه میدهد؛ اما در این مسیر، پیچیدگی انسان و حقیقت زندگی را قربانی میکند. تماشاگر پس از چند قسمت درمییابد که آنچه میبیند، نه یک داستان زنده، بلکه نوعی بازنمایی تبلیغاتی است که لباس درام بر تن کرده و شاید درست در همین نقطه، «تشکیلات» از مرز جدیت عبور میکند و به اثری بدل میشود که تنها از شدت باور به خود، ناخواسته به طنزی سرد و تلخ تبدیل میشود.
از زاویهدید جانفداهای ترکیه
مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: در دقایق ابتدایی سریال، پس از آنکه کودکی، خانوادهاش را در آتشی که نازیها به پا کردهاند از دست میدهد، صدایی شنیده میشود که میگوید: «از حالا به بعد، پدر و مادر تو، جمهوری ترکیه است.» دستی که برای کمک به او دراز میشود، انگشتری با طرح پرچم ترکیه بر انگشت دارد؛ دستی که بعدها، در بزرگسالی آن پسر هم همچنان حضور دارد و نمادی از تداوم وفاداری و تعلق به وطن است. داستان سریال «تشکیلات» از همینجا آغاز میشود؛ روایتی درباره تیمی مخفی از مأموران اطلاعاتی که پس از یک حمله تروریستی به کارخانه تولید پهپاد تشکیل میشوند.
اعضای این تیم برای حفظ امنیت ملی، باید بهصورت رسمی «مرده» اعلام شوند و هویت خود را از خانواده و نزدیکانشان پنهان کنند. در واقع، آنها برای زنده نگهداشتن کشور، باید از زندگی خود بگذرند. اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، «تشکیلات» از نظر فرم و ساختار، ترکیبی است از سینمای هندی، ترکی و تلاشی برای شبیه شدن به مدل آمریکایی. تلاشی که در خیلی از صحنهها، بیشتر شبیه تقلید است تا الهام و همین باعث میشود سریال در برخی لحظات از باورپذیری فاصله بگیرد.
اما وقتی از ظاهر فیلم و جزئیات فنی عبور کنیم و نگاهی فراتر از فرم داشته باشیم، هدف اصلی سازندگان روشنتر میشود؛ تأکید بر ارزش و اهمیت ترکیه بهعنوان یک کشور قدرتمند. در دنیای این سریال، ترکیه سرزمینی است که قهرمانانش حاضرند برایش جان بدهند؛ مفهومی که در هر نقطهای از جهان قابلدرک است، اما در «تشکیلات» از زاویه دید ترکی روایت میشود و این حس را به بیننده میدهد که ترکیه، باوجود دشمنان زیادی که دارد، اما همیشه پیروز و پایدار است. این حس همراه با چند ویژگی است که در ادامه به این موارد میپردازیم.
۱- پیوند خانواده و وطن
تشکیل گروه هشتنفره مأموران، یکی از محورهای اصلی داستان است. هر یک از اعضا هویتی مشخص و شخصیتی متفاوت دارد؛ از مهارتهای نظامی گرفته تا ویژگیهایی که در پیشبرد عملیات نقش دارد. همین تنوع باعث میشود مخاطب بتواند با آنها ارتباط برقرار کند و حس کند با آدمهایی نسبتاً واقعی روبهرو است. از طرفی دیگر، عبارت «وطن، خانواده است» جملهای است که با دانستن آن رفتار هرکدام از ۸ نفر گروه معنادار میشود.
آنها با وجود داشتن خانواده و تعلقات شخصی، آمادهاند برای پیروزی کشورشان از همه این وابستگیها بگذرند. با این حال، سریال در پرداخت این گروه گاهی به ورطه کلیشه میافتد. مأمورانی که هیچوقت شکست نمیخورند، در سختترین شرایط به شکل ناگهانی راهحل پیدا میکنند و حتی گاهی با اتفاقاتی غیرواقعی از مهلکه نجات مییابند. این ویژگی هرچند از باورپذیری روایت کم میکند، اما در عوض پیام مورد نظر سریال را تقویت میکند؛ ترکیه و قهرمانانش، حتی در بدترین شرایط، باز هم راهی برای پیروزی پیدا میکنند.
۲- ترکیهایبودن حتی در جزئیات
برخلاف تصوری که معمولاً از سریالهای ترکی داریم (روابط آشفته، قصههای عاشقانه و تصاویر مکرر از پرچم در پایان هر سکانس) «تشکیلات» شکل متفاوتی از ترکیهایبودن را نشان میدهد. این بار نشانههای ملیگرایی و هویت ترکی، نه بهصورت نمایشی و اغراقشده، بلکه در جزئیات تکرارشونده دیده میشود. از انگشتری با طرح پرچم ترکیه که بارها در طول هر قسمت به چشم میخورد، تا نوع غذایی که مأموران در خارج از ترکیه میخورند و تأکید بر ذبح حلال و پاکی و...؛ جزئیاتی که در ظاهر سادهاند؛ اما در مجموع به بیننده یادآوری میکنند که با قهرمانانی از دل ترکیه مسلمان و ملیگرا طرف است.
بااینحال، نکته جالب اینجاست که در سریال، نشانهای از رفتار یا باور دینی مستقیم دیده نمیشود. هویت دینی این افراد در حد اشاره باقی میماند و در واقع، اسلام در «تشکیلات» نه بهعنوان یک اعتقاد شخصی، بلکه بهعنوان بخشی از هویت ملی به تصویر کشیده میشود.
وقتی این رویکرد را در بستر شبکه پخشکننده سریال بررسی کنیم، معنا و هدف آن روشنتر میشود. شبکهای که «تشکیلات» را پخش میکند، در کنداکتور خود مجموعههای تاریخی پرطرفداری مانند سریالهای مربوط به دوران عثمانی را هم دارد؛ آثاری که به شکل مستقیم و غیرمستقیم، امپراتوری عثمانی را نماد شکوه، قدرت و عظمت ازدسترفته معرفی میکنند. در چنین فضایی، «تشکیلات» در امتداد همان مسیر حرکت میکند؛ تلاشی برای ساختن تصویری از ترکیه شکستناپذیر، مقتدر و صاحب رسالت تاریخی.











