به گزارش خبرنگار مهر، در شرایطی که شاخصهای جهانی شفافیت و سلامت اقتصادی، تصویری نگرانکننده از وضعیت ایران ارائه میدهند، نشست علمی «مبارزه با فساد اقتصادی در ایران» با سخنرانی حسن عابدی جعفری، اقتصاددان و وزیر اسبق بازرگانی، فرصتی شد تا بار دیگر ریشههای این معضل دیرپای در نظام تصمیمگیری و اجرایی کشور واکاوی شود.
در این نشست، عابدی جعفری با لحنی تحلیلی و هشدارآمیز، فساد را نه یک اختلال اداری یا مالی، بلکه یک ویروس ذهنی و ساختاری در کالبد اقتصاد ملی دانست؛ پدیدهای که بهزعم او در ایران «سادهانگاشته» شده و همین سادهانگاری نخستین خطای بنیادین در مسیر مبارزه با آن است.
او با نقد رویکردهای رایج، یادآور شد که فعالیتهای کشور در حوزه مبارزه با فساد، تناسبی با ماهیت پیچیده این پدیده ندارد و نتیجهای ملموس نیز به همراه نیاورده است. شاخصهای بینالمللی این ضعف را آشکار کردهاند؛ جاییکه ایران همچنان از ارتقای رتبه در سلامت اقتصادی و جلب اعتماد سرمایهگذاران بازمانده است.
به گفته این اقتصاددان، ریشه اصلی بحران در اغتشاش ذهنی نظام اجرایی نهفته است؛ جاییکه تصمیمگیران، مسئلهای درونی را با درمان بیرونی میجویند.
او تأکید کرد تا زمانیکه «سامان ذهنی» درک فساد شکل نگیرد، «سامان اجرایی» مقابله با آن ناممکن خواهد بود.
این نشست، با محوریت مقایسه فساد با ویروسهای اقتصادی و ذهنی، بازتابی از نگرانی فزاینده جامعه نخبگی ایران نسبت به پیامدهای گسترده فساد بر سرمایهگذاری، اعتماد عمومی، و پیشبینی اقتصادی بود؛ چالشی که اگر همچنان در سطح برخوردهای قضائی باقی بماند، بدون تحول ذهنی و علمی، راه به اصلاح ساختار اقتصادی کشور نخواهد برد.
در ادامه جزئیات سخنان حسن عابدی جعفری در نشست «مبارزه با فساد اقتصادی در ایران» که به همت پژوهشکده پولی و بانکی در دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد خواهد آمد.
گرفتاری ذهنی در جستجوی عملی؛ نقد دیدگاه رایج در درمان بیرونی مسئلهای درونی
عابدی جعفری در ابتدا با تأکید بر اینکه کارهایی که برای مبارزه با فساد انجام میدهیم، تناسبی با این پدیده ندارد، گفت: بهرغم تلاش زیاد، نتیجهی ملموسی حاصل نشده و شاخصهای جهانی نشان میدهند که در همهی عرصههای مبارزه با فساد ما آن چیزی را که انتظار هست به دست نیاوردیم.
وی هشدار داد که با ادامهی همین شیوهی عمل، دستاورد بزرگتری هم حاصل نخواهد شد.
او در ادامه دومین مشکل بنیادی مبارزه با فساد را چنین شرح داد: ما آنچه را که در حوزه ذهنی گرفتاری داریم، در حوزه عمل جستوجو میکنیم.
به روایت او، یکی از همفکرانش گفته است: این اغتشاش و مشکلاتی که در اجرا میبینید مربوط به این است که ذهن مغشوش است و نظم لازم ندارد تا بتواند آنچه را که بروز پیدا میکند به نظم بکشد و در مورد مسئلهی فساد بتواند مبارزه کند.
عابدی جعفری بر لزوم درک ریشه ذهنی و شناختی فساد تأکید کرد و افزود که بدون سامان ذهنی، سامان اجرایی ممکن نیست.
فساد، ویروسی بیمرز در نظام اجرایی ایران
در ادامه، او تمثیلی شیوعمحور را برای تبیین ماهیت فساد بهکار برد و گفت: فساد مانند یک ویروس است.
به گفتهی او، تجربهی کرونا نشان داد که هیچ مرز و حدود و ثغوری برای ویروس وجود ندارد و از همین رو، من که پشت این میکروفون دربارهی فساد صحبت میکنم، شاید جز اولین کسانی باشم که در معرض فساد قرار بگیرم.
او تأکید کرد هیچکس در سطوح اجرایی کشور نباید خود را مبری از این مسئله بداند، زیرا هرچه به مسئله فساد نزدیکتر، احتمال گرفتار شدن بیشتر.
وی در قیاسی هشداردهنده افزود: بسیاری از پزشکان، پرستاران و متخصصان ما که با کووید مبارزه میکردند، خودشان قربانی این ویروس شدند، با همهی مراقبتهایی که میدانستند و انجام میدادند.
عابدی جعفری تأکید کرد که فساد نه لباس میشناسد، نه جنسیت، نه حدود ذهنی، و بر همهی لایههای اجتماع و حکومت اثر میگذارد.
فساد، ویروس کامپیوتریِ ذهن و ساختار اداری؛ از اختلال نرمافزاری تا فلج مدیریتی
او در ادامه، شباهتی میان فساد و ویروس کامپیوتر برقرار کرد و توضیح داد: شما آخرین مدل کامپیوتر رو دارید، همهچیز هم درش در نظر گرفته شده، اما به محض اینکه یک ویروس نفوذ کنه، همهچیز مختل میشود.
به باور او، در ساختار مدیریتی نیز همین منطق برقرار است؛ نوع برنامهریزیها و مدلها موضعیت نداره، فساد که وارد شد، کل سیستم از کار میافته.
این صاحبنظر اقتصادی نتیجه گرفت که برای مقابله با فساد، باید نخست منشأ ذهنی و شناختی آن را شناسایی کرد وگرنه هیچ نظام اجرایی در برابر ویروس فساد پایدار نخواهد ماند.
فساد، بیماری بدخیمِ نظام اداری؛ قیاس فساد با ویروس کووید و نقد فقدان مدل ذهنی تشخیص
در ادامهی دیدگاههای پیشین، صاحبنظر اقتصادی گفت: برای اینکه بحث فساد را در یک دید کلان ما بتوانیم بشناسیم، تا بعد به اجزایش بپردازیم، در مقابلش به جای اینکه دید کلان را داشته باشیم به تکتک اجزا میپردازیم. کما اینکه الان مشغولیم اما نتیجه نمیگیریم.
او تأکید کرد که فساد یک چرخه است و افزود: دو مرحله در حوزه فساد رو میشود از هم تشخیص داد؛ اولین مطلب راجع به شناخت خود این موجود و این پدیده است.
عابدی جعفری، با تمثیلی پزشکی، هشدار داد: تا این ویروس را ما نشناسیم، همه کار میکنیم اما اثر بخشی ما بسیار ضعیف خواهد بود. هیچ پزشکی نمیتواند بدون تشخیص، به مرحله درمان بپردازد.
او با اشاره به تجربه جهانی همهگیری کرونا افزود: هر آدم عامی میفهمد چه اتفاقی افتاده. بنابراین اولین مرحلهای که باید در مدل ذهنی فساد به آن بپردازیم، شناخت خود فساد است. بدون این شناخت، اصلاً نباید وارد مبارزه شویم. چرا که باید بدانیم با چه چیزی میخواهیم مبارزه بکنیم؟
به اعتقاد او، تشخیص مرحلهی اول بحث مبارزه با فساد است و تا زمانی که این پدیده شناسایی نشود، هیچ برنامه اجرایی معنا ندارد.
فساد؛ سرطانِ اداری اجتماعی
وزیر اسبق بازرگانی با گسترش تشبیه خود، فساد را همچون سرطان دانست و گفت: فساد انواع گوناگون دارد و به مانند سرطان یک وقت به لنف میزند، یک وقت استخوان، یک وقت هم تیروئید و سایر نقاط را درگیر میکند.
به باور او، شناخت نوع فساد شرط نخست مقابله است زیرا اگر ندانیم با کدام نوع فساد در حال مبارزه هستیم، نمیتوانیم با آن مقابله کنیم.
وی در ادامه افزود: در گام دوم، باید درجه وخامت این بیماری را تشخیص بدهیم. فساد یک سرماخوردگی نیست که با استراحت و ۲ تا قرص حل بشود. به هیچ وجه. فساد جز بیماریهای بدخیم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اداری و … است.
فسادِ پویا؛ بازیگر شطرنج قدرت و سیاست
عابدی جعفری با لحنی هشدارآمیز تصریح کرد فساد با شما شطرنج بازی میکند و افزود: به محض اینکه شما بخواهید دست ببرید به یک مهره و حرکت بدهید، باید انتظار داشته باشید که مهرههای بعدی در مقابل شما به حرکت درخواهند آمد.
وی با تأکید بر اینکه فساد ایستا نیست، بلکه فعال، پویا و بیمرز است و در هیچ عرصهای توقف ندارد گفت: فکر نکنید اگر امروز با فساد مبارزه کردید، فردا بحث فساد تمام خواهد شد.
شاخصمحوری در شناخت فساد؛ از شاخصهای جهانی تا تشبیه به معاینه بالینی
او در ادامه بر ضرورت سنجش فساد با ابزارهای علمی تأکید کرد و گفت: فساد با وجود همه پیچیدگیها قابل اندازهگیری است. شاخصهای علمی ناظر به همین موضوع وجود دارد؛ دانشمندان دنیا، فسادشناسان دنیا مثل سرطانشناسان، شاخصهای گوناگونی را برای انواع فساد و مراحل مختلفش تدوین کردند و با آن شاخصها میزان فساد را در عرصههای گوناگون میسنجند.
عابدی جعفری با مقایسهای بالینی توضیح داد: پزشک وقتی بالای تخت بیمار میرود، شاخصهای حیاتی مثل درجه تب، تنفس، فشار خون و نبض را نگاه میکند. پس ما هم بدون نگاه کردن به شاخصهای فساد نمیتوانیم ادعا کنیم که میخواهیم با آن مبارزه کنیم.
ادعای مبارزه با فساد بدون شناخت دقیق از ماهیت آن، تداوم بینتیجه را تضمین میکند
وزیر اسبق بازرگانی در ادامهی سخنان خود با اشاره به اهمیت شناخت علمی پدیده فساد تأکید کرد: امروزه در دنیا تمام رشتههای علوم انسانی بدون استثنا به بحث فسادشناسی بهطور علمی مشغولاند.
به گفتهی او، اکنون در دانشکدههای اقتصاد، مالی، حسابداری، مدیریت، جامعهشناسی و علوم اداری، دورههای آموزشی تخصصی ویژهای راجع به چگونگی شناخت فساد تدوین شده و این حوزه به یک امر علمی و آموزشی تبدیل شده است.
فساد؛ مسئلهای علمی، نه شعاری
وی تصریح کرد باید فساد را بهصورت علمی شناخت و افزود: نمیتوان هر فردی به صرف داشتن مسئولیت ادعا کند با فساد مبارزه میکند.
عابدی جعفری گفت: شما وقتی فساد را نمیشناسید چطور با آن مبارزه خواهید کرد؟ آن چیزی را که نمیشناسیم نمیتوانیم با آن مبارزه کنیم، و حاصلش همین میشود که الان هست. این دیدگاه مبتنی بر اصل «شناخت پیش از اقدام» است که در ساختارهای آکادمیک جهان مورد تأکید قرار گرفته است.
شناخت چیستی، چرایی و چگونگی فساد
او در ادامه سه محور اصلی شناخت علمی فساد را معرفی کرد:
۱. چیستی فساد (What is corruption): مرحلهای که در آن باید ماهیت و تعریف دقیق این پدیده شناخته شود.
۲. چرایی فساد (Why corruption occurs): بررسی ریشهها و عوامل زایش فساد در نهادها و ساختارها.
۳. چگونگی بروز فساد (How corruption manifests): شناخت مسیر شکلگیری، گسترش و تثبیت فساد در سطوح اجرایی و اجتماعی.
به باور وی، هر کدام از این سوالات یک دانش عظیم پشتش نهفته است و مطالعهی جدی بر روی آنها انجام میشود.
او افزود: امروز در دانشگاهها و مؤسسات بینالمللی معتبر، دورههای فوقلیسانس مبارزه با فساد تدریس میشود و افراد میآموزند چگونه با فساد مقابله کنند.
پیامدهای فساد؛ فساد مانع سرمایهگذاری و پیشبینی اقتصادی
عابدی جعفری در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: اگر ما چیستی، چرایی و چگونگی فساد را آموختیم، تازه اجزای بخش اول مدل را شناختیم.
به گفتهی او، شناخت پیامدهای فساد از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست در کشوری که درجه فسادش بالاست فعالیت کند.
وی ادامه داد:.قتی فساد وجود دارد، پیشبینی آینده ممکن نیست و همین امر موجب اجتناب از سرمایهگذاری داخلی و خارجی میشود.
وزیر اسبق بازرگانی فساد را ویروسی در بدن اقتصاد نامید که از درون اعتماد، پیشبینی و ثبات را نابود میسازد.
ورود نابهنگام به مبارزه یعنی تشدید فساد
او با هشدار نسبت به اقدامات عجولانه گفت: پیش از شناخت و تشخیص فساد، اجازهی مداخله نداریم؛ اگر دخالت کنیم، قطعاً بدتر میکنیم و بهتر نمیشود.
این صاحبنظر اقتصادی تأکید کرد ناآگاهی نسبت به ساختار فساد نهتنها در کشور ما بلکه در کشورهای دیگر نیز موجب شکست مبارزه با فساد شده است.
مرحله مبارزه؛ پایان شناخت و آغاز اقدام علمی
عابدی جعفری افزود: نکته بعد و مرحله بعد این است که حالا میخواهیم مبارزه با فساد کنیم، این بسیار بسیار مهم است.
وی اینگونه نتیجه گرفت که تنها پس از عبور از مراحل شناخت و تشخیص علمی، امکان ورود مؤثر به عرصهی مبارزه فراهم میشود.
استاد پیشین دانشگاه تهران در بخش پایانی صحبتهای خود بر ضرورت تدوین مدل واحد مبارزه با فساد و اولویتدهی به پیشگیری پیش از نظارت و برخورد تأکید کرد.
شناخت علمی و ساختارمند فساد، کلید آغاز اصلاح
وزیر اسبق بازرگانی، با اشاره به محورهای علمی مبارزه با فساد در کشور گفت: مبارزه با فساد سه مرحله دارد که باید به ترتیب اجرا شود.
به گفته او، «پیشگیری»، نخستین و مهمترین پایه این فرآیند است. این مرحله که در اصطلاح علمی از آن با عنوان اقدامات پیشگیرانه علیه بروز فساد یاد میشود، شامل تدابیری است که باید قبل از شکلگیری فساد اتخاذ شود تا بستر رشد آن خشک و حذف گردد.
عابدی جعفری افزود: در ایران، سازمانهای کلان همچون سازمان مدیریت و برنامهریزی، سازمان امور اداری و استخدامی و مجلس شورای اسلامی، مسئولیت اصلی پیشگیری را بر عهده دارند.
او تأکید کرد که این دستگاهها باید زمینه بروز فساد را از ابتدا از میان بردارند و از وقوع آن جلوگیری کنند.
نظارت؛ الزام حین عمل و مکمل پیشگیری
این اقتصاددان مرحله دوم مبارزه با فساد را «مراقبت و نظارت» دانست و توضیح داد اگر پیشگیری انجام نشود، در حین اجرای برنامهها باید نظارت مؤثر صورت گیرد تا انحراف از اهداف و عملکردها رخ ندهد.
به گفته وی، نظارت تفاوت ماهوی با پیشگیری دارد و نباید جایگزین آن شود.
او تصریح کرد: چنانچه هر دو مرحله پیشگیری و نظارت نادیده گرفته شوند، کشور به مرحله سوم یعنی مقابله و برخورد میرسد. مقابله در واقع استثنا است، نه قاعده. زمانی که پیشگیری و نظارت ضعیف باشند، بخش عمده فسادها شکل میگیرند و نتیجه آن، درگیری کامل دستگاه قضائی با پروندههای فساد خواهد بود.
تمرکز اشتباه بر برخورد؛ نشانه ضعف دو مرحله نخست
به گفته عابدی جعفری، تصویری که امروز از کشور در مبارزه با فساد شکل گرفته، تمرکز سنگین بر مرحله سوم یعنی «برخورد قضائی» است.
او گفت: درصد بسیار بالایی از ظرفیت کشور صرف مقابله با فساد میشود؛ در حالی که باید منابع به پیشگیری اختصاص یابد.
وی نقدی صریح بر وضعیت نظارت در کشور وارد کرد و افزود: آنقدر سازمان نظارتی ساختهایم که خودشان در کار یکدیگر مانع ایجاد میکنند؛ مثل تیم والیبال ششنفرهای که ۱۶۵ نفر در زمین دارد، نتیجهی آن فقط شکست است.
غفلت از پیشگیری؛ برهوت بزرگ ساختار اصلاح
عابدی جعفری فقدان اقدامات جدی در حوزه پیشگیری را «برهوت و بیابانی» خواند و گفت در این بخش تقریباً هیچ حرکت مؤثری از سوی نهادها مشاهده نمیشود.
وی تأکید کرد که نشستهای علمی مربوط به شناخت فساد، باید مبنای ایجاد زیرساخت پیشگیری باشند.
به گفته او، این نشستها برای آشنایی با مفهوم فساد، فرآیندها و مدلهای آن برگزار میشوند تا در ادامه، در قالب دروس دانشگاهی، دورههای آموزشی تخصصی و گرایشهای کارشناسیارشد و دکتری بهصورت علمی اجرا شوند.
هشدار درباره نبود مدل جامع مبارزه با فساد
این استاد پیشین دانشگاه تهران در پایان سخنان خود با اشاره تمثیلی به «داستان اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» در دفتر سوم مثنوی معنوی مولانا، هشدار داد: اگر مسئولان کشور به مدل جامع و متفقالقولی برای مبارزه با فساد دست پیدا نکنند، مثل اکنون هرکدام تنها به بخشی از مسئله خواهند چسبید؛ یکی به پای فیل، دیگری به گوش فیل، و دیگری به خرطوم فیل. تلاش میکنند اما نتیجهای حاصل نمیشود و گاهی وضعیت بدتر از قبل میشود.
او افزود که فقدان مدل کلان، علت اصلی ناهماهنگی میان جلسات اقتصادی، اداری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در زمینه مبارزه با فساد است و تا زمانیکه «نظم ذهنی مسئولان» شکل نگیرد، «نظم عملی در اجرا نیز ایجاد نخواهد شد».
پینوشت.
«داستان اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» در دفتر سوم مثنوی معنوی مولانا
پیل اندر خانهٔ تاریک بود / عرضه را آورده بودندش هُنود
از برای دیدنش مَردم بسی / اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود / اندر آن تاریکیش کف میبِسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد / گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید / آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود / گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست / گفت خود این پیل چون تختی بدست












