همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: او معماری را در ایتالیا آموخته بود، اما بعد به ایران برگشت و خیلی اتفاقی در طعم گیلاس عباس کیارستمی بازی کرد. خلاف آنچه گفته میشود، اما طعم گیلاس اولین فیلم او نبود. او پیش از آن به واسطه آشنایی که محمد نیکبین، همسر تهمینه میلانی داشت در سال ۱۳۷۳ در فیلم «کاکادو» به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرده بود. اما واقعیت این است که طعم گیلاس بر خلاف ریتم و جریان فیلم چنان پرهیمنه و هیاهو بود و چنان در سینمای ایران و جهان درخشید که کسی فیلم قبلی ارشادی را به یاد ندارد و تمایل جمعی به این است که اولین فیم او شناخته شود. نقش آقای بدیعی آنقدر بر او خوش نشست که بعدتر سیلی از نقش شخصیتهای روشنفکر به او پیشنهاد میشد. از جمله درخت گلابی داریوش مهرجویی. خودش گفته است: «وقتی فیلم دومم عشق گمشده و بعد درخت گلابی را کار کردم، نقشها کلیشهای بود. بیشتر کسانی که به من کار میداند یک شخص روشنفکر بود. یا دکتر یا مهندس. بیشتر نقشها همین شکل بود.»
در ذهنهای تماشاگر هم البته همین اتفاق افتاده است. او در ۶۵ فیلم و ۲۰ سریال در نقشهای متفاوت بازی کرده است تا تبدیل به کلیشه نشود، اما همچنان هم با طعم گیلاس و درخت گلابی به یاد آورده میشود.
طعم گیلاس
اولین تصویر به یادماندنی همایون ارشادی در سینما، مرد به آخر رسیدهای بود سوار بر ماشین با گوری آماده و ۲۰ بیل خاک کنارش که دنبال دفن کنندهاش میگشت. هیچ اشارهای به گذشته این مرد نمیشود. هیچ دلیلی هم برای تصمیم قاطعش به خودکشی نمییابید. اما چشمهایش را که نگاه کنید، عمق یأسش را میبینید. ارشادی در باره بازی در این فیلم گفته: «یک روز پشت چراغ قرمز یکی از خیابانهای تهران منتظر بودم که دیدم کسی به شیشه پنجره خودروام میزند. سرم را برگرداندم و متوجه شدم که او عباس کیارستمی است. گفت من میخواهم یک فیلم بسازم و دوست دارم شما هم در این فیلم باشید.»
او بر خلاف بازیگران فیلمهای کیارستمیکه معمولا همان یک فیلم را بازی میکنند مثل کورش افشار فیلم «گزارش»، کودکان فیلم خانه دوست کجاست و بازیگران محلی زیر درختان زیتون و زندگی و دیگر هیچ تبدیل به بازیگر شد و آن را به شکل حرفهای ادامه داد. او گفته است: «تمام سینما را مدیون کیارستمی هستم که با او وارد سینما شدم. ماندنم در سینما هم با فیلم کیارستمی بود. من با طعم گیلاس وارد سینما شدم و اصلا انتظار نداشتم در سینما باقی بمانم. چون کیارستمی با هر نابازیگری کار میکرد بعدش ادامه نمیداد. من هم فکر میکردم که همان یک فیلم هست و تمام میشود.» اما بعد درخت گلابی پیش آمد که او را به عنوان یک بازیگر تثبیت کرد.
درخت گلابی
درخت گلابی داستان نویسنده میانسالی است که حالا مدتهاست نتوانسته کتاب جدیدی بنویسد. باغ دماوند که نوجوانیاش در آن گذشته پناهگاهی میشود تا شاید بتواند ایده نابی برای یک کتاب بیابد. همین باغ خاطره عشق نافرجامش به میم را زنده میکند.
محمود شایان درخت گلابی مثل حمیدهامون روشنفکری به بنبست رسیده است. هر چند هیچوقت با حمید هامون قابل مقایسه نیست و اتفاقا هربار که در باره درخت گلابی بحث میشود بیشتر نوستالژی نوجوانی و دو نوجوان فیلم یادآوری میشود تا شخصیت محمود شایان. اما به هر حال نقش این نویسنده چنان روی همایون ارشادی مینشیند که تا مدتها بعد همین شخصیت روشنفکر مدام به او پیشنهاد میشود.
فیلمهایی که خارج از ایران کار کرد
همایون ارشادی یکی از معدود بازیگران ایرانی بود که در فیلمهای غیرایرانی هم بازی کرد. او اولین بار سال ۲۰۰۷ با «بادبادک باز» که بر اساس رمان معروف خالد حسینی به همین اسم ساخته شده این تجربه را به دست آورد. او در باره دعوتش به این فیلم گفته: «سال ۸۵ بود که به من تلفن زدند و گفتند خانمی به اسم «کیت داوت» از لندن میخواهد با من صحبت کند. وقتی با او تماس گرفتم خانم «داوت» به من گفت «طعم گیلاس» را دیدهاند و از بازی من خوششان آمده و برای فیلمی در نظر گرفته شدهام. اثری که قرار بود «مارک فورستر» آن را بسازد.»
بعد از آن هم ارشادی بین سالهای ۲۰۹۹ تا ۲۰۱۶ در فیلمهای آگور، سی دقیقه پس از نیمهشب، تحتتعقیبترین مرد، آرمانشهر، علی و نینو و آخرین سکنه حضور پیدا کرد و با
فیلیپ سیمورهافمن و ویلم دفو همبازی شد.












