خبرگزاری مهر- گروه استانها: بیشک پوشش و حجاب نیز در عصر حاضر تابع و مطیع روایتهایی است که رسانه برای بشر تدارک دیده و دیر این میان نبود روایتسازی فرهنگی و جایگزینهای مناسب باعث شده اقشار مختلف به ویژه نوجوانان نوجوانان جذب مدلهای وارداتی شوند.
الگوریتمهای مجازی ترندها را دیکته میکنند و فشار روانی برای همسانسازی ایجاد میشود. راهکار مؤثر، تولید محتوای فاخر، روایتسازی بومی و تقویت صنعت پوشاک داخلی است.
مونا مرادی پژوهشگر و کنشگر فرهنگی و فضای مجازی ظهر دوشنبه در میزگردی که با موضوع نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در خبرگزاری مهر قزوین برگزار شد با بیان اینکه رسانهها با تصویرسازی و الگوسازی، پوشش را به ابزار تأیید اجتماعی تبدیل کردهاند، گفت: نبود روایتسازی فرهنگی و الگوهای جایگزین موجب شده بخش قابلتوجهی از نوجوانان به سمت مدلهای وارداتی جذب شوند. در این فضا الگوریتمها ترندها را دیکته و فشار روانی برای همسانسازی ایجاد میکنند.
وی با اشاره به اینکه مسئله اصلی کشور صرفاً حجاب نیست، افزود: بسیاری از مؤلفههای زیست دینی مانند نماز، روزه، رزق حلال و پرهیز از ربا چون غیرتصویریاند در رسانه دیده نمیشوند اما نقش مهمی در سلامت فرهنگی جامعه دارند. آنچه در حوزه پوشش دیده میشود تنها بخشی از یک منظومه فرهنگیِ گستردهتر است.
صنعت مد، اقتصاد و الگوریتمها؛ پشتصحنه ترندهای پوشش
این پژوهشگر حوزه زنان با توضیح نقش صنعت مد در پیچیدهتر شدن مسئله پوشش گفت: زمانی که پوشش به صنعت اقتصادی تبدیل میشود رسانه از بازنمایی صرف فراتر میرود و به ابزار تولید ثروت تبدیل میشود. شرکتهای بزرگ آرایشی و پوشاک با بهرهگیری از اینفلوئنسرها ترندهای پوششی را طراحی میکنند و انتخاب افراد تحت تأثیر سیاستهای اقتصادی قرار میگیرد.

مرادی پدیده حجاب استایل در فضای مجازی را نمونهای از نفوذ اقتصاد در حوزه پوشش مذهبی دانست و افزود: بسیاری از انتخابهای پوشش دینی نیز محصول چرخه اقتصادی و رسانهای هستند و صرفاً ریشه فرهنگی ندارند.
وی با تأکید بر ضرورت توجه به حسسازی در فضای رسانهای بیان کرد: در کسبوکار یاد میگیریم که باید به مخاطب حس فروخت و حتی اگر محتوا واقعی نباشد، بازنمایی مثبت آن سبب تغییر باور عمومی میشود؛ بهگونهای که تکرار رفتار چند اینفلوئنسر میتواند مخالفان اولیه را نیز به تردید وادارد.
مرادی تغییر ترندهای زیبایی را زمینهساز تزلزل هویت دانست و گفت: وقتی استانداردهای زیبایی ترند میشوند تردید از سطح سلیقه فراتر رفته و به هویت فرد میرسد و فرد نسبت به بدن، خانواده و سبک زندگیاش دچار تردید میشود.
چالش هویت و تضادهای رفتاری در عصر شبکههای اجتماعی
وی همچنین در پاسخ به راهکار مواجهه با این روند اظهار داشت: این زمین بازی متعلق به ما نیست. کسی که با پوشش کامل وارد صنعت مد میشود نیز برای بقا باید در برابر فشارها مقاومت کند. حتی افراد مذهبی هم در مواجهه با محتواهای جذاب تصویری خواستار خرید همان محصول میشوند.
این کارشناس با اشاره به فاصله قواعد فضای مجازی با ارزشهای فرهنگی کشور گفت: برای تغییر روند موجود باید بازتعریف زیبایی، تقویت پلیس درونی و بیرونی و ایجاد تعادل فرهنگی در دستور کار قرار گیرد؛ در غیر این صورت تردیدهای هویتی ادامه خواهد داشت.
وی با انتقاد از برخوردهای نادرست با فعالان حوزه پوشش در فضای مجازی افزود: برخوردهای سلبی، افشای تصاویر خصوصی یا حملات اخلاقی نهتنها اخلاقی نیست بلکه نشان میدهد فهم درستی از قواعد رسانهای نداریم. رقابت بدون تصویر در دنیای امروز امکانپذیر نیست.
مرادی با اشاره به نگاه جهانی رهبران انقلاب اسلامی به مسئله زن بیان کرد: در تحلیل انسان رسانهای باید به بلوغ فکری برسیم. زن ایرانی ارادهمند است همانطور که در دورههای همچون دوره رضا شاه برای پوشش مورد ضربوشتم قرار گرفته یا در اعتراضات پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشته است و بر همین اساس سیاستگذاری فرهنگی باید بر پایه ارادهمندی افراد طراحی شود.

ضعف سیاستگذاری و ضرورت روایتسازی فرهنگیِ کارآمد
وی ادامه داد: افرادی که سبکهای خاص پوشش را ترویج میکنند از نگاه اقتصاد، صرفاً مصرفکنندگان یک محصولاند و اگر محصول جایگزین نداشته باشیم نباید انتظار تغییر سبک زندگی داشته باشیم.
این پژوهشگر، رویکرد غلط برخی نهادهای فرهنگی را مانع تحول دانست و افزود: نهادهای فرهنگی باید به جای جلسات غیراثرگذار، محصول فرهنگی باکیفیت تولید کنند. نمونههای موفق این روند را در آثار دفاع مقدس یا سریالهایی مانند یوسف پیامبر دیدهایم؛ آثاری که مردم با اراده خود انتخاب کردند چون کیفیت داشتند.
مرادی با تأکید بر اینکه تحقیر زنان بهدلیل پوشش، اعتماد عمومی را نسبت به نهادها کاهش میدهد، گفت: مسئله این نیست که چه میگوئیم بلکه مسئله نحوه ارائه است. اگر ارزشهای دینی با کیفیت و جذابیت ارائه شود مردم بهواسطه فطرت خود آن را انتخاب خواهند کرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر سیاستگذاران فرهنگی به اراده مردم احترام بگذارند و بهجای تحمیل، ارائه درست را انتخاب کنند، جامعه مسیر الهی را انتخاب خواهد کرد.
پوشش؛ خروجی اقتصاد احساس و ذائقهسازی مجازی
شاهده طاهری کارشناس فضای مجازی نیز در این میزگرد تخصصی خبرگزاری مهر با موضوع بازنمایی پوشش در رسانهها و شبکههای اجتماعی، با تشریح سازوکارهای اثرگذار بر انتخاب پوشش نسل جدید تأکید کرد: آنچه امروز بهعنوان پوشش اجتماعی دیده میشود، محصول تعامل اقتصاد، الگوریتمهای مجازی، ذائقهسازی و نبود جایگزین فرهنگی است.
طاهری پوشش را پدیدهای ارتباطی و حامل پیام دانست و گفت: پوشش کنشی فردی نیست؛ بلکه در زمره فضاهای بصری قرار میگیرد و قابلیت انتقال معنا دارد. حجاب و پوشش اجتماعی امروز الگویی رسانهمحور است که از طریق سلبریتیها و بازنماییهای هدفمند به جامعه تزریق میشود.
وی افزود: سلبریتیها برای افزایش دیدهشدن و رشد اقتصادی خود از پوشش بهره میبرند. الگوریتمهای فضای مجازی نیز بر اساس جذابیت بصری و میزان تعامل، محتوا را برجسته میکنند و نتیجه این سازوکار شکلگیری روندی از همسانسازی پوشش در مدارس، کلاسها و فضای اجتماعی است.
طاهری نبود مرجع کنترل فرهنگی را یکی از ریشههای بحران پوشش دانست و گفت: محصولات عرضهشده برای نوجوانان ارزان، فراگیر و در دسترساند. نوجوانی که میل به دیدهشدن دارد و جامعه برای او الگوی روشن مشخص نمیکند، طبیعی است که به سمت آنچه در جامعه محبوب و قابل تهیه است گرایش پیدا کند. این روند بهتدریج به عادت و سپس سبک زندگی تبدیل میشود.

نوجوانان، الگوهای ناپایدار و بحران نبود مرجع فرهنگی
وی با اشاره به نقش حباب اطلاعاتی شبکههای اجتماعی در شکلدهی به معیارهای زیبایی افزود: در عصر حقیقتگریزی، افراد کمتر به تفکر عمیق میپردازند و بیشتر به دنبال جذابیت بصری هستند. زمانی که جایگزینی برای ترندهای مجازی وجود ندارد بازتعریف مفهوم زیبایی تنها راه باقیمانده است؛ یعنی انتقال ارزش از ظاهر به زیبایی درونی.
طاهری با استناد به نگاه شهید مطهری درباره تعادل میان پلیس درونی و پلیس بیرونی، گفت: اگر در حوزه پوشش تنها به اقدامات سلبی بسنده شود نتیجهای جز لجاجت ندارد. رسانه، خانواده و نهادهای فرهنگی باید همزمان در تقویت باورهای دینی، کرامت انسانی و بازتعریف مرجع تأیید نقش ایفا کنند.
وی نمونهای از دوگانگی هویتی نوجوانان را نیز بیان کرد و گفت: دانشآموز چادری که در فضای واقعی چهرهای محتاط دارد اما در فضای مجازی با هویتی کاملاً متفاوت و بیحجاب فعالیت میکند، نشاندهنده اثر الگوریتمها، نبود جایگزین فرهنگی و ضعف در انتقال محتوای مبتنی بر خداباوری است و متأسفانه این شکاف از نوجوانان به والدین نیز منتقل شده است.
طاهری تأکید کرد: دیدهشدن در فضای مجازی به یک ذائقه و سبک زندگی تبدیل شده است. ترندها از مدرسه تا خانواده تکرار و تثبیت میشوند و لباسهایی که پیشتر مختص خانه بود امروز در جامعه نرمالسازی شده است و متأسفانه زیست مجازی با واقعیت روزمره ادغام شده و صنعت پوشاک سنتی عملاً دچار تداخل کارکرد شده است.
بازتعریف زیبایی؛ راه عبور از فشار ترندهای مجازی
این کارشناس فضای مجازی با اشاره به فاصله سیاستگذاری فرهنگی با واقعیتهای جامعه گفت: سیاستگذاریهای کوتاهمدت و ناپایدار، همراه با تضاد گفتار و عملکرد مسئولان، موجب سردرگمی اجتماعی شده است. تغییر فرهنگی نیازمند فرآیندی پنج تا بیستساله است و بدون وجود روایت بومی و جایگزین فرهنگی، هیچ محتوایی نهادینه نخواهد شد.
وی تأکید کرد: تا زمانی که صنعت مد و پوشاک داخلی تقویت نشود، نمیتوان انتظار داشت نوجوانان بهسوی پوشش مطلوب سوق پیدا کنند. حتی تهیه یک روسری مناسب نیز برای دانشآموزان دشوار است. اقتصاد، زیباییشناسی و روایتسازی باید همزمان اصلاح شوند.
طاهری روایتسازی را کلید بازتعریف پوشش دانست و ادامه داد: انسانها با روایتها زندگی میکنند. همانگونه که در محرم، روایت نقش محوری دارد، در حوزه پوشش نیز باید روایتسازی دقیق، معتبر و جذاب انجام شود. امروز روایتسازی در این حوزه ضعیف است و برخی از افرادی که روایت میکنند فاقد مرجعیت فرهنگیاند؛ به همین دلیل مخاطب آن را توهین به شعور خود تلقی میکند.
وی در پایان با بیان اینکه جامعه امروز آگاهتر و مطالبهگرتر شده است، افزود: تنها راه عبور از این منگنه فرهنگی، بازتعریف تدریجی پوشش، تقویت تفکر نقادانه در رسانه، تولید جایگزین فرهنگی و ارائه روایتهای قابلقبول برای نسل جدید است. بدون این عناصر، هر ترندی که در فضای مجازی شکل بگیرد، بهسرعت به واقعیت اجتماعی تبدیل خواهد شد.












