به ناطق نوری گفتم تو من را حذف کردی، من هم اجازه نمی‌دهم تو رئیس جمهور شوی! | صحنه‌ای در تلویزیون که باعث اعتراض امام شد

همشهری آنلاین سه شنبه 20 آبان 1404 - 05:49
محمدهاشمی رفسنجانی گفت: رفتن من از صدا و سیما جنبه سیاسی داشت. آقای علی اکبر ناطق نوری بعد از اخوی من رئیس مجلس شد. ایشان دنبال این بود که وقتی دوره آقای هاشمی در سال ۱۳۷۶ تمام می‌شود، رئیس جمهور شود. ولی جناح اصلاح طلب آقای سیدمحمدخاتمی را معرفی کرد و وی موفق شد و آقای ناطق نتوانست رئیس جمهور شود.

به گزارش همشهری‌آنلاین، محمد هاشمی چهارمین مدیرعامل سازمان صدا و سیما می‌گوید: امام بر سر پخش تصویری از بمباران دزفول مرا خواستند و گفتند این صحنه و نوحه چه بود که پخش کردید؟ شما باید حماسه پخش کنید. نباید این‌ها را الان که زمان جنگ است پخش کنید. به آهنگران هم بگویید دیگر این طور نخواند.

محمدهاشمی رفسنجانی در بخش دوم گفت‌وگو با «تاریخ شفاهی ایرنا» به مباحثی چون ساخت سریال‌های تاریخی، مخالفت مردم و بسیاری از علمای مذهبی با پخش موسیقی از صدا و سیما و تذکر تند امام به خاطر پخش یک نوحه از صادق آهنگران می‌پردازد.

گفته می‌شود بودجه صدا و سیما در دوره شما کم بود ولی سریال‌های فاخری چون سربداران، سلطان و شبان، هزار دستان و گرگها در همین دوره ساخته شد...

هاشمی: زمانی که در صدا و سیما بودم، یک هزار و ۵۰۷ اپیزود سریال ساختیم. تاریخ را تقسیم‌بندی کردیم و گفتیم باید به همه این مسائل بپردازیم. تاریخ را به سه بخش صدر اسلام، بین صدر اسلام تا معاصر و تاریخ معاصر قسمت‌بندی کردیم. از صدر اسلام مثلا سریال امام علی(ع)، بین صدر اسلام و معاصر سربداران و از دوره معاصر هم مجموعه کوچک جنگلی را تهیه کردیم. این وسط مقداری برنامه‌های صوتی - تصویری ساختیم که درجه یک نبود و با آن بین برنامه‌ها را پر می‌کردیم. به همان بودجه‌ای که می‌دادند اکتفا می‌کردیم. با همان بودجه باید سازمان را توسعه هم می‌دادیم. لذا من ۱۰ دستگاه فرستنده پرقدرت ۴۰۰ کیلوواتی موج کوتاه از آلمان خریدم. این فرستنده‌ها را در تمام مناطق قرار دادیم. ۷، ۸ تا از آنها را در نوار مرزی گذاشتیم تا صدای ما به بیرون از مرزها نیز برود. صدا و سیما آن زمان موفق بود.

سریال‌ها را هم به الف، ب، ج و د تقسیم‌بندی کردیم. چه در زمان شاه و چه در بعد از انقلاب، این تعداد سریال که در زمان من ساخته شد، در صدا و سیما تولید نشد.

رفتن من از صدا و سیما جنبه سیاسی داشت. آقای علی اکبر ناطق نوری بعد از اخوی من رئیس مجلس شد. ایشان دنبال این بود که وقتی دوره آقای هاشمی در سال ۱۳۷۶ تمام می‌شود، رئیس جمهور شود. ولی جناح اصلاح طلب آقای سیدمحمدخاتمی را معرفی کرد و وی موفق شد و آقای ناطق نتوانست رئیس جمهور شود.

سال ۱۳۷۲ مرا از ریاست صدا و سیما برداشتند. ۲۵ بهمن ماه ۱۳۷۲ آقای علی لاریجانی که وزیر ارشاد بود، رئیس صدا و سیما شد. وی پیش از آن نیز مدتی در صدا و سیما بود. می‌خواستند که ناطق در انتخابات ۱۳۷۶ رئیس جمهور شود. اما من به ناطق گفتم تو من را حذف کردی، من هم اجازه نمی‌دهم تو رئیس جمهور شوی! گفت مگر تو که هستی؟ گفتم من محمد هاشمی هستم.

آقای خاتمی نامزد شد، ما کارگزاران جمع شدیم و از آقای خاتمی پرسیدیم که نظر شما نسبت به دولت آقای هاشمی چیست؟‌ گفت من اگر رئیس جمهور شوم، روز اول دولت من با روز آخر دولت آقای هاشمی هیچ فرقی ندارد.

کارگزاران هم به صحنه آمدند و از آقای خاتمی دفاع کردند و آقای ناطق رای نیاورد. خاتمی ۲۰ میلیون و ناطق ۷ میلیون رای آورد. ناطق هم بعد از آن شکست دیگر هیچ وقت کاندیدا نشد.

چرا ساخت سریال کوچک جنگلی از ناصرتقوایی گرفته شد و به بهروز افخمی سپرده شد؟

ناصر تقوایی نتوانست بسازد. کنار رفت و آقای پورمحمدی که مدیر شبکه بود آقای بهروز افخمی را آورد و با کمک افخمی این سریال را ساختند که سریال خوبی هم شد.

یکی دیگر از سریال های پرطرفدار دوره شما، سربداران بود. من با آقای محمدعلی نجفی، کارگردان این سریال مصاحبه‌ای داشتم. می گفت آقای محمد هاشمی مدیرعامل وقت سازمان به من گفت هر چه بخواهی امکانات به تو می‌دهم یک اپیزود دیگر بساز و در آن قاضی شارح را بکش؛ ولی من قبول نکردم و گفتم قاضی شارح کشتنی نیست، او در تمام تاریخ حضور داشته و حضور دارد...

من نگفتم قاضی شارح را بکشید. نقشی تعیین کننده این سریال قاضی شارح بود. او جمله معروفی داشت که می‌گفت: طغرل مرد جنگ است نه مرد صلح! خاطرم است یکی از استانداران، این دیالوگ قاضی شارح را برداشت و با آن در انتخابات نامزد شد. ولی کسی به او رای نداد و بعد از رای باطله به خواننده زن معروف، هشتم شد.

در زمینه پخش موسیقی با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟ نظر امام در مورد پخش موسیقی از صدا و سیما چه بود؟ ایشان چه نوع موسیقی را حلال و چه موسیقی‌ را حرام می‌دانستند؟

موسیقی یکی از معضلات رادیوتلویزیون بود. متدینین و علما اکثرا به آن اعتراض داشتند. امام هم مصداق نمی‌دادند. به ایشان می‌گفتیم شما نظرتان را بگویید، امام می‌گفتند فقها حکم می‌دهند، کارشناسان و متخصصان باید مصداق پیدا کنند. امام می‌فرمودند موسیقی‌ که متناسب با مجالس لهو و لعب است، حرام است. اما این که این چه نوع موسیقی‌ است، مصداقش را باید کارشناسان و متخصصان بگویند.

این مساله در صدا و سیما خیلی فراگیر و چالش برانگیر شد. آن زمان حکم مدیرعامل سازمان صدا و سیما دوساله بود و باید دوسال دوسال تمدید می‌شد. نزدیک پایان دوره دوساله که می‌شد شورای سرپرستی صدا و سیما خیلی نامه می‌داد که من دیگر مدیر عامل نباشم. مردم هم علیه من اعتراض می‌کردند که دیگر مدیرعامل نباشم. شورای سرپرستی به امام نوشته بودند که ما و امت شهید پرور هر چه می‌گوییم حرام است، رئیس صدا و سیما می‌گوید فتوای امام چیز دیگری است. لذا شما نظر صریحتان را بفرمایید.

آقای محمد محمدی گیلانی که آن زمان عضو فقهای شورای نگهبان و سخنران قبل از خطبه‌های نماز جمعه تهران بود در مراسم نماز جمعه علیه من با ذکر نام، حرف زد. وی گفت: محمد هاشمی! من تو را از قم می‌شناسم. در کوچه ذغالی‌ها با هم همسایه بودیم. تو جوان متدینی بودی. تو که می‌گویی این فتوای امام است،‌ این تحریرالوسیله امام!‌ نظر امام درباره موسیقی اینجاست.

آقای گیلانی همان‌جا مساله را از روی کتاب تحریرالوسیله خواند و گفت ببین! امام گفته‌اند این موسیقی حرام است،‌ تو چه می‌گویی؟!

مردم هم تکبیر گفتند و یک پارچه هم روزنامه کیهان جلوی دانشگاه انداخت که ۱۵ هزار نفر آن‌را امضا کردند. فقط هم موسیقی نبود. مضمون این نوشته این بود که سریال اشک تمساح، اشک مومنین را درآورد. در آن هم موسیقی دارد و ...

فردای آن روز من به امام زنگ زدم و گفتم شما حتما دیروز خطبه‌های نماز جمعه را دیده‌اید و صحبت‌های آقای محمدی گیلانی را هم شنیده‌اید. ایشان در نماز جمعه تحریر الوسیله شما را آورده و به مردم نشان داده است. من اصراری به انجام عملی خلاف نظر شما ندارم و نمی‌خواهم آتش جهنم را برای خود بخرم. شما بفرمایید، من دیگر از صدا و سیما موسیقی پخش نمی‌کنم.

امام گفتند شما مکتوب بنویسید من نظرم را می‌گویم. من هم نامه‌ای خدمت ایشان نوشتم.


یادم است شورای سرپرستی صدا و سیما که آن موقع آقای اسماعیل فردوسی‌پور عضوش بود هم نامه تندی خدمت امام داده بودند که امت شهید پرور از برنامه‌های صدا و سیما ناراحتند.

احمد آقای خمینی به من گفت نامه را خیلی ساده بنویس و به کسی هم حمله مستقیم نکن. من هم یک نامه معمولی نوشتم و موضوع را سوال کردم. امام جواب دادند و نوشتند که برنامه‌های صدا و سیما تقریبا همه‌شان آموزنده است و بدآموزی ندارد. لیکن باید دو نکته را تذکر دهم. یکی این که اجنبی گریم نکند و دوم این که بیننده از روی شهوت نظر نکند.

یعنی این دو تذکر امام هیچ کدام مربوط به خود برنامه‌ها نبود. گریم که قبل از اجرای برنامه‌ها بود. طوری که وقتی خدمت ایشان رفتیم و پرسیدیم که مفهومش چیست، گفتند: من برنامه‌ها را می‌بینیم. چیزهایی که شما قبل و بعد از پخش فیلم و سریال می‌بینید را هم دیده‌ام. شما بازیگر زن دارید ولی گریمور زن ندارید یا بازیگرتان مرد است و گریمورتان زن. یعنی نامحرم زن را گریم می‌کند و این خلاف شرع است. این کار را نکنید.

اما این که بیننده از روی شهوت نظر نکند به تولید و پخش ربطی ندارد. بیننده اگر تحریک می‌شود نگاه نکند. امام مساله را بردند روی مخاطب.

با این نامه امام بسیاری از مسائل حل شد. اخوی بنده هم به نماز جمعه رفت و گفت تا به حال آدم فکر می‌کرد در برنامه‌های صدا و سیما خرده شیشه است ولی الان با نامه‌ای که حضرت امام دادند معلوم شد که مشکلی ندارد.

این حرف درست است که امام فرمودند من برخی از نوشته‌های خودم در تحریرالوسیله را قبول ندارم؟

امام گفتند من الان دیگر همه احکام تحریر الوسیله را قبول ندارم. شما نامه را بنویس، من اعلام نظر می‌کنم.

نظر علما و مراجع تقلید وقت در مورد موسیقی در آن زمان چه بود؟

خیلی متفاوت بود. بعضی از آقایان علما وقتی خدمت آنها می‌رفتیم و از ایشان سوال می‌کردیم، با مدادی که دستشان بود روی میز می‌زدند و می‌گفتند همین صوتی که از این عمل حادث می‌شود، موسیقی و حرام است. برخی دیگر از آقایان هم می‌گفتند اگر می‌خواهی نماز باحال بخوانی، موسیقی بگذار تا سرحال بیایی و بتوانی نماز بخوانی. یعنی نظرات خیلی متفاوت بود. آیت‌الله گلپایگانی حتی با آرم و تیتراژ قبل از خبر مخالف بودند و به آن گوش نمی‌دادند.


ظاهرا سرودی که برای شهید مطهری ساخته شده بود را قرار بود به صورت زنده از حسینیه جماران پخش کنند که نشد؟

بله. سرود «ای مجاهد شهید مطهر» سرودی بود که خیلی گل کرده بود. آقای لولاچی که در آموزش و پرورش بود، گروهی را تشکیل داده بود که مخالف این سرود بودند. آنها در نقاط مختلف تبلیغ می‌کردند که این سرود، حرام است.

آقای لولاچی چه کاره بود؟

یکی از مقلدین امام و دبیر آموزش و پرورش بود. وی دبیر انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش بود. آن زمان معلمین و آموزش و پرورشی‌ها جمع بزرگی بودند. لولاچی ایراد می‌گرفت. اما امام سرود را گوش داده بودند و گفته بودند اشکالی ندارد. قرار شد روز ۱۲ اردیبهشت که روز معلم و شهادت شهیدمطهری بود این سرود را به طور زنده و با وسایل موسیقی در حسیینه جماران اجرا کنند.

دیدیم برخی علما نسبت به آلات موسیقی اشکال دارند و بعضی هم ندارند. از طرفی نظر امام قبل از انقلاب این بود که خرید و فروش آلات موسیقی حرام است. ایشان بعد از انقلاب بود که دیدند سرود می‌سازند و این آلات کار برد دوگانه دارد، لذا گفتند خرید و فروششان اشکالی ندارد. یعنی فتوایشان تغییر کرد. ولی مثلا آقای گلپایگانی همچنان خرید و فروش این آلات را حرام می‌دانستند.

لذا احمدآقای خمینی گفتند اگر آلات موسیقی را به حسینیه جماران بیاورید و نوازنده‌ها بیایند و بخواهند سرود را اجرا کنند، چندان صورت خوشی ندارد. در نهایت قرار شد وقتی امام وارد حسینه جماران می‌شوند و با خانواده شهید مطهری و دیگر شهدا دیدار می‌کند، سرود پخش شود. یعنی قبل از سخنرانی ایشان و نه به صورت زنده. برای آنهایی که آنجا بودند این سرود پخش شود.

همین طور هم شد. سرود با حضور امام و خانواده شهدا پخش شد. این بیانگر این بود که امام اشکالی به خود سرود ندارند. صدا و سیما هم بعدا این برنامه را پخش کرد.

این صحت دارد که امام وقتی آهنگ «این پیروزی خجسته باد» را دیدند که همراه با رقص نور از سیما پخش می شد، به احمدآقا گفتند؛ احمد! این‌ها از این کارها هم بلدند؟!

بله. شب عید یا یک مناسبت شاد بود. رقص نور پخش شده بود و امام هم گفته بودند احمد بیا ببین این‌ها از این کارها هم بلدند.


شما در زمان جنگ مدیرعامل و رئیس سازمان صدا و سیما بودید، نحوه پوشش اخبار جنگ تحمیلی در زمان شما چطور بود و چه محدودیت‌هایی برای انتشار اخبار داشتید؟

یک شورای‌عالی تبلیغات جنگ وجود داشت که مطالبی که قرار بود در خصوص جنگ از رادیوتلویزیون پخش شود را تایید می‌کرد. رئیس آن آقای کمال خرازی بود که آن زمان مدیرعاملی ایرنا را بر عهده داشت. صدا و سیما هم یکی از اعضای این شورا بود. این شورا که نزدیک ۱۰ عضو داشت نوع اخبار و مطالبی که از صدا و سیما باید درباره جنگ پخش شود تصویب می‌کرد. صدا وسیما تعیین نمی‌کرد که چه مطالبی را درباره جنگ پخش بکند یا نکند.

منتهی ما برای جبهه یک رادیو جبهه داشتیم که مرتب راجع به جنگ و مسائل گوناگون برنامه پخش می‌کرد و جنبه آموزشی برای رزمنده‌ها داشت.

یادم است یک صحنه‌ای از جنگ پخش شد که اعتراض امام را به همراه داشت. عراق ۲۰۰ بار دزفول را بمباران کرده بود. در یکی از این بمباران‌ها، سر یک بچه کوچک از بدنش جدا شده بود. این صحنه را فیلمبرداری کرده و قبل از مارش خبر، از سیما پخش کرده بودند. صادق آهنگران هم شعر و نوحه‌ای روی آن خوانده بود که: مادر سرت جدا شد و ...

امام مرا خواستند و گفتند این صحنه چه بود که پخش کردید؟ شما باید حماسه پخش کنید! نباید این‌ها را الان که زمان جنگ است پخش کنید. به آهنگران بگویید دیگر این طور نخواند. این‌ها را هم دیگر پخش نکنید.

آقای آهنگران اما تهران نبود و در جنوب بود. به پسرعمویش که در شبکه دو با ما همکاری می‌کرد گفتیم برو آهنگران را پیدا کن و به تهران بیاور. او هم همین کار را کرد. به آهنگران گفتم امام دستور داده‌اند دیگر این طور مطالب را نخوانید و حماسی بخوانید. این که با حالت زاری و نالان بخوانید امام خیلی موافق نیستند. امام گفتند شما در زمان جنگ باید حماسی بخوانید.

تعداد شهدا و اسرا و مفقودالاثرها را دقیق اعلام می‌کردید یا ملاحظاتی در این زمینه‌ها داشتید؟

ما هر چه که شورای تبلیغات جنگ اعلام می‌کرد را منتشر می‌کردیم. تعیین تعداد با ما نبود بلکه با شورای‌عالی تبلیغات جنگ بود.

جهت جذب نیرو برای جبهه، چه انتظاراتی از صدا و سیما وجود داشت؟

هر وقت به نیرو نیاز داشتند به ما می‌گفتند. ما هم معمولا یک کپشن برنامه یک دقیقه یا دو دقیقه‌ای تهیه و قبل از خبر پخش می‌کردیم. ما معمولا از بیانات امام، مطالبی را می‌گذاشتیم. دو سه روز که این پخش می‌شد سپاه یا ارتش به ما می‌گفتند بس است و ما ظرفیت آموزش نیروی بیش از این را نداریم.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.