آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات، دو کلیدواژه ای بوده اند که دولت های غربی همواره بر آن ها تاکید داشته اند و سعی داشته اند خود را به مثابه نمونه های متعالی تعهد به آن ها به جهانیان معرفی کنند. در واقع، جهان غرب و گفتمان رسانه ای آن سعی داشته تا دو اصل مذکور را یکی از پیشفرض ها و مفروضات ابتدایی در جنس فعالیت رسانه ای و حکمرانی خود معرفی کند.
با این همه، گاه و بیگاه شاهد افشای واقعیت هایی هستیم که نشان می دهند این قبیل روایتسازیها در مورد غرب چندان هم مطابق با ادعاها نیست. در این چهارچوب، به تازگی وبگاه معتبر "اینترسپت" در گزارشی تحقیقی و مستند به این مساله اشاره کرده که یوتیوب تاکنون بیش از 700 ویدئو از مستندات نقض حقوق بشر توسط صهیونیست ها را در سکوت کامل از بین برده و حذف کرده است. این سرویس همچنین حساب کاربری سه گروه حامی ملت فلسطین را نیز مسدود کرده است. رویدادی که در نوع خود با 3 پیام مهم همراه است.
اول اینکه ادعای رسانه های مستقل در غرب، یک دروغ بزرگ است و این رسانه ها و سکوهای اجتماعی را نباید جدای از سیاست رسمی دولت های غربی در قالب معادلات بین المللی ادراک کرد. در حقیقت، باید به ورای جوسازیهای تبلیغاتی آن ها حرکت کرد و حقایقی را دید که در حالت عادی، جریان های سیاسی و رسانه ای غربی هر تلاشی می کنند تا آن ها مخفی بمانند و پیش چشم همگان قرار نگیرند. در این میان، اسرائیل که یکی از خطوط قرمز جهان غرب است، در واقع خط قرمز رسانه ها و سکوهای مجازی غربی نیز است و آن ها برای حراست از منافع این رژیم، دست به هر اقدامی می زنند.
دوم اینکه افشاگری هایی از این دست تا حد زیادی ضربه ای جدی به گفتمان و هژمونی غربی در محیط بینالمللی هستند. از یاد نبریم که بخش اعظم هژمونی ادعایی غرب در جهان، مبتنی بر مسائل رسانه ای و قدرت نرم است. اینکه جهانیان به عینه میبینند که این رسانه ها با رویکردهای غیرحرفه ای حاضرند به راحتی روی حقایق را بپوشانند، خود در مقام یک کاتالیزور در مسیر افول هژمونی جهان غرب ایفای نقش می کند.
و نکته سوم اینکه این قبیل اقدامات مغرضانه از سوی رسانهها و سکوهای مجازی غربی، بار دیگر این واقعیت را مورد اشاره قرار می دهد که در جهان کنونی، باید نگاهی ترکیبی و چندبُعدی را به مقوله قدرت داشت. مساله ای که تاکنون بارها و بارها مورد اشاره مقام معظم رهبری نیز بوده است. به بیان سادهتر، در جهان کنونی، اگر بنا داریم قدرتمندتر شویم، باید سرمایهگذاری های قابل توجهی را روی ابعاد ترکیبی قدرت انجام دهیم. ارائه بدیل و گزینه های آلترناتیوِ موثر در مقابل رویه های مغرضانه رسانه ها و سکوهای مجازی غربی و افشاگری از اقدامات ضدانسانی آن ها، خود بایستی به مثابه جلوه ای از جنگ ترکیبی علیه غرب و صهیونیست ها ادراک شود. موضوعی که بیتوجهی به آن و یا غفلت از آن، می تواند خسارت های جدی را روی دست کشورمان و البته بلوک کشورهای آزاده و مستقل دنیا قرار دهد.