استقلال خوزستان در هفته دهم مهمان پرسپولیس بود. تیمی که این فصل را با بازیکنان جوان و با کسر سه امتیاز آغاز کرد اما نتیجه و نمایش خوبی داشت و از هر نظر شایسته تقدیر است. اما در آستانه بازی مهم با پرسپولیس، ناگهان بازیکنان این تیم برای دریافت حق و حقوق خود اعتصاب کردند.
ما بارها مخالفت خود را با این گونه رفتارها نشان دادهایم. اما از آن طرف بازیکن و مربی هم بر اساس دریافتی از فوتبال زندگی خود را تنظیم و مثل همه ما به پول نیاز دارند. پس مدیریت باشگاه استقلال خوزستان باید به موقع به وظایف خود عمل میکرد. مدیریتی که این سالها در اختیار بانک ملی ایران بوده است.
اسمی که برای همه ایرانیها محترم و برای فوتبالیها خاطره ساز است. بانک ملی برای دههها یکی از باشگاههای بازیکن ساز فوتبال ایران بود که ستارههای بسیاری را تحویل تیمهای مختلف ملی داد. تا آغاز لیگ برتر حرفهای در سال ۱۳۸۰ بانک ملی در بالاترین سطح لیگ آزادگان نیز حضور داشت.
اما مدیریتهای سلیقهای باعث شد ریشه این باشگاه قدیمی و محبوب خشک شود. بانک ملی منحل شد و یکی دیگر از تکههای بزرگ تاریخ فوتبال ایران از بین رفت. کلی جوان جنوب شهری که به امید این باشگاه بودند، بیرون ماندند و آسیب های اجتماعی و تبعاتش، بی پایان بود.
با توجه به امکاناتی که این باشگاه دارد و با توجه به پیشینه و اعتبارش، همیشه این امید هست که با یک همت مدیریتی دوباره باشگاه بانک ملی حیات خود را آغاز کند. اما ناگهان خبر آمد که بانک ملی مالکیت استقلال خوزستان را خریده است، از سازندگی تا اسپانسری!
این خیلی خوب است که برندهای بزرگ مالی از ورزش و فوتبال حمایت کنند اما چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. بانک ملی که خود از همه نسبت به داشتن تیم و تیمداری واجبتر است! چرا بجای حل مشکل دیگران، به خودش کمک نمی کند؟
شما از تیم ریشهدار و قدیمی اهواز حمایت میکنید، بسیار خوب اما چرا به دنبال احیای تیم خود نیستید؟ تیمی که از مجید نامجو مطلق تا مهدی مهدوی کیا اسطورههای بزرگی را تحویل تاریخ فوتبال ایران داده است. باز هم میگوییم احیای بانک ملی به منزله زدن زیر تعهدات نسبت به استقلال خوزستان نیست، اتفاقا بحث این است که بانک ملی تعهدات به مراتب بیشتری نسبت به فوتبال دارد.
یکی از این تعهدات، احترام به اسم و اعتبار گذشته اش است، با این اتفاقات فقط اسم بانک ملی خراب می شود!











