در بحبوحه سفر رئیس جمهور قزاقستان به آمریکا، شاهد پیوستن این کشور به پیمان ابراهیم بودیم. پیمانی که عادیسازی روابط کشورها (به طور خاص کشورهای عربی و اسلامی) با رژیم اشغالگر قدس را در دستورکار دارد. تنها اندکی پس از رویداد مذکور، بسیاری از ناظران و تحلیلگران آن را یک شویِ بی معنا از سوی رئیس جمهور آمریکا توصیف کردند که هیچ آورده ای را برای وی و رژیم اشغالگر قدس ندارد. منتقدان به طور خاص این موضوع را مطرح می کنند که قزاقستان چندین دهه است که با اسرائیل روابط رسمی سیاسی و دیپلماتیک دارد. اینکه اکنون گفته شود که دولت این کشور اقدام به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی کرده، بیش از همه شبیه به یک لطیفه است.
این اقدام ترامپ نشان از آن دارد که او سعی داشته با یک حرکت جنجالی، جانی تازه در پیمان ابراهیم بدمد. در عین حال، اینکه ترامپ، قزاقستان را جلو انداخته نشان می دهد که وی در رابطه با افزایش اعضای پیمان ابراهیم با چالش ها و محدودیت های قابل توجهی رو به رو است و الا تردیدی نیست که ترجیح وی انتخاب کشوری بجای قزاقستان بود که عضویت آن در پیمان ابراهیم، یک پیروزی معنادار را برای او و اسرائیل به ذهن متبادر می کرد. عضویت قزاقستان در پیمان ابراهیم، بیش از آنکه یک موفقیت برای بازیگران مذکور باشد، بنبست های پنهان آن ها را پیش چشم جهانیان قرار داده است.
مساله دیگر اینکه ترامپ به شدت از فقدان دستاوردهای قابل اتکا در حوزه سیاست خارجی آمریکا در قالب دولت جدیدش رنج می برد. او علیه ونزوئلا، ایران، چین و روسیه، رجزخوانی های زیادی کرده و می کند اما در تمامی موارد، به هیچ دستاورد ملموسی که بتواند به آن افتخار کند نرسیده است. حتی در داخل آمریکا جنس سیاست وی در قبال بازیگران مذکور را به سخره می گیرند.
حال او که دست هایش در حوزه سیاست خارجی آمریکا خالی است، با خرج کردن کارت هایی نظیر عضویت قزاقستان در پیمان ابراهیم، سعی دارد خودش را رئیس جمهوری موفق در عرصه سیاست خارجی آمریکا معرفی کند. جالب اینکه با این قبیل اقدامات بر آن است تا به زعم خود موقعیت اسرائیل را تقویت و آن را از انزوا خارج و زمینه را برای ایجاد خاورمیانه جدید فراهم کند! گویی وی در نگاه به معادلات غرب آسیا و پیمان ابراهیم، صرفا به چند حاکم دستنشانده در کشورهای عربی چشم دارد و فکر می کند که آن ها می توانند بدون توجه به افکار عمومی خود و جهان دست به عادی سازی روابط با اسرائیل بدون هرگونه تبعاتی بزنند.
همین جنس سادهانگارانه نگاه ترامپ به مسائل بینالمللی سبب شده تا آمریکایی ها در دوره های زمانی مختلف با شوک های قابلتوجهی در قالب رویدادهای گونگون رو به رو شوند و به دست خود وارد بحران هایی شوند که توان خروج از آنها را ندارند.