خبرگزاری مهر، گروه استانها: در سالهای اخیر پویشهای فرهنگی و اجتماعی متعددی در سطح ملی شکل گرفتهاند که با استفاده از نمادسازی تاریخی و بازخوانی خاطره جمعی، تلاش میکنند همبستگی اجتماعی، هویت ملی و سرمایه فرهنگی جامعه را تقویت کنند. یکی از این پویشها، «در مقابل ایران دوباره زانو میزنید» است که با تمرکز بر بازنمایی مقاومت تاریخی و نصب نمادهای بصری در فضاهای عمومی، نسلهای مختلف جامعه را به مشارکت فعال در تجربه فرهنگی و تاریخی دعوت میکند.
از منظر جامعهشناسی فرهنگی، چنین اقدامات نمادین تنها نمایش تاریخ نیستند؛ بلکه فرآیندی هستند برای تثبیت روایتهای جمعی، ایجاد حس تعلق و بازتولید هویت ملی، به ویژه در میان نسل جوان که با روایتهای مستقیم تاریخی فاصله دارند.
با توجه به اهمیت اجتماعی و فرهنگی این پویش، گفتگوی پیش رو با پیمان عین القضاتی، دکترای جامعهشناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه، تلاشی است برای بررسی دقیق کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی این حرکت نمادین، اثرات آن بر حافظه جمعی و نسل جوان، و پیامدهای مثبت و چالشهای احتمالی که در مسیر شکلدهی به هویت جمعی ممکن است ظهور کنند.
این گفتگو فرصتی است تا پویش مورد نظر از منظر علمی و جامعهشناسانه تحلیل شود و اهمیت آن در تجربه فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی روشن گردد.

لطفاً توضیح دهید که از منظر جامعهشناسی فرهنگی، پویشهای نمادین مانند «در مقابل ایران دوباره زانو میزنید» چه معنایی دارند و چه کارکردهایی برای جامعه ایجاد میکنند.
پویشهایی که با نمادهای تاریخی و بازنمایی فرهنگی طراحی میشوند، بهطور عمده نقش تقویت هویت جمعی و حس تعلق ملی را ایفا میکنند. بازنمایی تاریخ و تصاویر نمادین مقاومت و شجاعت، امکان انتقال مفاهیم پیچیده تاریخی را به شیوهای ملموس فراهم میکند و این گونه پویشها معمولاً به دو شکل اثرگذار هستند؛ نخست، ایجاد انسجام اجتماعی و شکلدهی به احساس «ما» در میان گروههای مختلف، و دوم تثبیت روایت غالب تاریخی که جامعه از گذشته و فرهنگ خود ارائه میدهد.
نمادها و روایتهای تصویری باعث میشوند حافظه جمعی جامعه تقویت شود و مفاهیم فرهنگی و تاریخی به شکل قابل فهم و فراگیر منتقل گردند.
مخاطب اصلی چنین پویشهایی چه کسانی هستند و چه عواملی باعث پذیرش یا نقد آنها میشود؟
مخاطبان اصلی این پویش معمولاً جوانان شهری و تحصیلکرده هستند که فاصله بیشتری با تاریخ ملی دارند یا اطلاعات تاریخی آنها پراکنده و غیرمتمرکز است. علاوه بر این، نخبگان فرهنگی و افرادی که دغدغه بازتولید هویت و غرور ملی دارند نیز مخاطبان مهمی به شمار میآیند.
پذیرش مثبت پویش بیشتر در میان کسانی رخ میدهد که تمایل دارند با تاریخ و فرهنگ ملی ارتباط برقرار کنند و هویت جمعی خود را تقویت کنند. در مقابل، گروههایی که نگران یکجانبه بودن روایت تاریخی یا سیاستزدگی فرهنگ هستند، ممکن است واکنش انتقادی نشان دهند. بنابراین هر پویش فرهنگی در یک جامعه پیچیده همزمان با پذیرش و مقاومت روبهرو خواهد بود و موفقیت آن به توانایی ایجاد گفتگوی باز و چندصدایی وابسته است.
مهمترین کارکردهای مثبت پویش از نظر جامعهشناسی فرهنگی چیست؟
پویش «در مقابل ایران دوباره زانو میزنید» ظرفیتهای قابل توجهی دارد.
نخست، این پویش میتواند سرمایه اجتماعی جامعه را افزایش دهد، زیرا نمادها و نصبهای شهری فرصت گفتگو و تعامل جمعی را فراهم میکنند و موجب تقویت اعتماد و همبستگی میان شهروندان میشوند.
دوم، این گونه پویشها نقش آموزشی غیررسمی دارند و با ارائه روایتهای تاریخی جذاب و تصویری، مخاطب را تشویق به مطالعه و پژوهش درباره تاریخ ملی میکنند.
سوم، بازآفرینی خاطره جمعی از طریق تجربههای مشترک موجب تثبیت حافظه تاریخی جامعه میشود و زمینه شکلگیری هویت جمعی پایدار را فراهم میآورد.
علاوه بر این، پویش امکان ایجاد گفتگوهای فرهنگی و نقدهای جمعی را نیز فراهم میکند و موجب میشود جامعه در فرآیند تحلیل و تفسیر تاریخ مشارکت داشته باشد.

برای طراحی مؤثر و علمی پویش چه توصیههایی وجود دارد؟
برای موفقیت پویش و کاهش ریسکها، چند رویکرد مهم توصیه میشود.
نخست، روایتها باید چندصدایی باشند و شامل دیدگاههای متنوع، از جمله اقلیتها و منتقدان، شوند تا تصویر جامع و واقعبینانهای از تاریخ ارائه شود.
دوم، نمادها باید با توضیح و آموزش همراه باشند؛ مثلاً نصبها و نمایشها میتوانند با متن آموزشی، پوستر، نمایشگاه یا اپلیکیشنهای همراه ترکیب شوند تا اثرشان عمیقتر و آموزشیتر باشد.
سوم، ایجاد فضای گفتگوی انتقادی و برگزاری میزگردها و کارگاههای آموزشی همزمان با اجرای نمادها باعث میشود مخاطب بتواند به تحلیل و نقد بپردازد.
چهارم، مشارکت دانشگاهها و نهادهای فرهنگی باعث افزایش اعتبار علمی و فرهنگی پویش میشود.
پنجم، سنجش اثربخشی از طریق پیمایشهای میدانی، گروههای متمرکز و ارزیابی تغییر نگرش مخاطبان میتواند نشان دهد که پویش تا چه اندازه در تحقق اهداف فرهنگی و اجتماعی موفق بوده است.
نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در موفقیت یا شکست پویش چیست؟
رسانهها و شبکههای اجتماعی نقش دوگانهای دارند؛ از یک سو، امکان انتشار سریع و گسترده پیام را فراهم میکنند و مشارکت مردمی را تقویت میکنند، اما از سوی دیگر زمینهای برای برداشتهای نادرست، نقدهای یکجانبه یا گسترش هجو فراهم میآورند.
موفقیت پویش وابسته به مدیریت محتوا و ارائه منابع معتبر است و به پاسخگویی و تعامل فعال با کاربران نیاز دارد.
رسانهها میتوانند در گسترش گفتگوهای فرهنگی و افزایش اثرگذاری پویش نقش مثبت داشته باشند، به شرطی که چارچوب شفاف و تحلیل محور حفظ شود.
آیا این پویش میتواند هویت نسل جوان را شکل دهد و اثر بلندمدت داشته باشد؟
اثرگذاری بلندمدت پویش بر هویت نسل جوان ممکن است، اما مشروط است به ترکیب نمادسازی با آموزش و تحقیق مستقل. اگر مخاطب تنها با تصاویر نمادین مواجه شود، اثر آن سطحی خواهد بود و هویت شکلگرفته آسیبپذیر خواهد ماند.
اما اگر فرصت مطالعه، نقد و مشارکت فعال فراهم باشد، نسل جوان میتواند هویتی مبتنی بر فهم و آگاهی شکل دهد که پایدار و مقاوم در برابر فشارهای اجتماعی و فرهنگی باشد.
توصیه شما به برگزارکنندگان پویش چیست؟
توصیه اصلی این است که از تمرکز صرف بر نمادها به سمت مشارکت فعال و گفتوگو محور حرکت کنند. نمادها جذاب و اثرگذار هستند، اما اثر پایدار تنها از دل مشارکت واقعی مردم، نقد سازنده و آموزش شکل میگیرد.
بنابراین همراه کردن نمادها با فرصتهای آموزشی و فضایی برای گفتوگوی آزاد موجب ایجاد تجربه فرهنگی و اجتماعی ماندگار میشود و پویش را از یک نمایش گذرا به یک تجربه اجتماعی-فرهنگی واقعی تبدیل میکند.












