سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
گناهان پزشکیان سبب خشکسالی شد!

کامران غضنفری، از نمایندگان مجلس در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون هشدارهای رئیسجمهور برای کمآبی گفته است: از خود آقای پزشکیان سوال میکنیم چرا بارندگیها کم شده است؟ چرا نزولات جوی کم شده است؟ چرا برکات خداوند در این مورد کم شده است؟ فکر نمیکنید یک مقدار مسبب این قضیه خود جنابعالی باشید؟
وی خطاب به رئیسجمهور گفت: آقای پزشکیان شما با مخالفتهایی که با قانون عفاف و حجاب کردید، مسبب گسترش فساد و فحشا در سراسر کشور در این یکسال شدید. آقای رئیسجمهور فکر نمیکنید خداوند عالم هم به واسطه گسترش فساد، برکات خودش را کم میکند و کاهش میدهد؟ لذا آقای پزشکیان ریشه بارشهای کم را در گناهان خودتان ببینید. در گناهانی که در این یکساله در جامعه گسترش دادید، بدانید.
غضنفری خاطرنشان کرد: اینکه برکات خداوندی کم میشود، بخشی از آنها به گسترش فساد و فحشا بازمیگردد. لذا به آقای پزشکیان بفرمائید که آقای پزشکیان اگر ریشه مشکلات و مسائل کشور را در خودتان ببینید، بسیاری از چیزها حل خواهد شد.
این فرد همچنین اظهار کرده است: وقتی ما به دستورات خداوند عمل نمیکنیم و جناب رئیسجمهور علناً میآید با عفاف و حجاب مخالفت میکند و باعث گسترش فساد و فحشا در جامعه میشود، نزول برکات کاهش پیدا میکند؛ یعنی اگر انسانها به مسیر الهی و خدایی بازگردند و از اوامر الهی اطاعت کنند، خداوند هم برکاتش را نازل میکند اما وقتی نافرمانی میکنیم، خداوند هم برکاتش را کم میکند و این قاعده طبیعی است.[۱]
* از باب کنایه به فرد مذکور باید گفت اگر اظهارات او صحیح بود پس چرا به زعم او در دوران ریاست جمهوری اصلاحات خبری از جنگ و خشکسالی و... نشد؟!
مقصّر نشان دادن شخصیت نجیب و صدیق رئیسجمهور پزشکیان در مقوله کمبارشی -که از سالها قبل در ایران آغاز شده- همچنین نشان از آن دارد که نهادهای نظارتی، مراجع اجتماعی و رجال امین جامعه در رتبهای از سکوت یا اهمال قرار دارند که یک فرد به خود اجازه میدهد اینچنین درباره معضلات کشور حرف بزند و تقلا کند تا فضای معقول کشور را به عرصه تاخت و تاز خرافات بدل سازد.
جالب است که اگر این قبیل اظهارات عزمی دلسوزانه داشتند البته باید به نقش اصلی دولت پزشکیان در نظارت نکردن بر بازار و بروز گرانیهای بیقاعده اشاره میکردند نه به چیز عجیب و غلطی مثل نقش پزشکیان در خشکسالی!
در مسئله حجاب نیز باید دانست که "حجاب اجتماعی" یک تشخیص کلان حکومتی است. ضمن اینکه نمیتوان صرفا یک فرد را مقصّر اجرا نشدن آن جلوه داد. بماند که رئیسجمهور پزشکیان هم مثل سایر رؤسای جمهور صاحب تشخیص است و البته در تشخیصهای خود نیز نمرات مثبت یا منفی دارد. نگاه به این مسئله با عینک تکفیر و نشستن بر ناقه جاهلیت و عصبیت پس از ۴۷ سال حاکمیت عقلانیت در نظام جمهوری اسلامی ایران هرگز یک رفتار درست نیست.
***
"بانیان آشوب" و بازندگان سیاست در پسا جنگ دنبال چه بودند؟

مرتضی مبلغ، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد اظهار کرده است: حین جنگ و تجاوز اسراییل به ایران و پس از آن، اجماعی بین مقامات ارشد کشور و حاکمان شکل گرفت که در کنار دفاع موثری که نیروهای نظامی ایران انجام دادند، وحدت و انسجام مردم (و اینکه وارد بازی دشمنان نشدند) فوقالعاده برای ایجاد بازدارندگی کشورمان مهم بود.
او میافزاید: به دنبال آن این ایده شکل گرفت که برای تقویت این انسجام لازم است تلاشهای جدی صورت گیرد. در ابتدا هم امیدواریهایی شکل گرفت که حاکمیت با توجه به شرایط مساعدی که ایجاد شده و درسهای از گذشته برای تقویت انسجام ملی به دنبال حرکتهایی در راستای تقویت انسجام ملی و افزایش رضایتمندی است.
مبلغ تصریح میکند: متاسفانه این جریان خیلی زود فراموش شد و شرایط مانند گذشته شد و به قول معروف سیستم به تنظیمات کارخانهای خود بازگشت. امروز حرکت جدی و اساسی و موثری به نفع مطالبات مردم مشاهده نمیشود. اینکه حاکمیت برنامهای را اجرایی کرده باشد که انسجامی که خودشان روی آن اجماع کرده بودند، محقق شود هنوز مشاهده نمیشود. مایه تاسف بسیار است که چرا از این فرصت طلایی به درستی استفاده نشد.[۲]
*در ابتدا باید پرده از شعبدهبازی مستتر در این اظهارات کنار زد و تصریح کرد که ایدهی منقول در کلام مبلغ که ادعا کرده مبتنی بر آن قرار بود حاکمیت در پساجنگ اقدامات خاصی را انجام دهد اساسا ایده نبود بلکه یک طرح مزوّرانه بود که در آشپزخانه "بانیان آشوب" و تنی چند از چپهای امنیتی و ستادی پخت و پز شده بود.
انگیزه این پخت و پز نیز جالب است!
آنها از این رو تقلا کردند ایده تغییر ریل را به ذهن حاکمیت و مردم القا کنند که جنگ ۱۲ روزه مشخص کرد اینان در رویکرد گفتمانی منتج به فتنه خود طی سالهای اخیر مبنی بر انفکاک مردم ایران و حاکمیت کشور از یکدیگر و ناراضی بودن مردم اشتباه کردهاند و مردم حامی ولایت فقیه و حاکمیت کشور هستند.
لذا اینان که در پساجنگ و با رؤیت حمایت مردم از حاکمیت در موضع عذرخواهی و توضیح چرایی اشتباه خود قرار گرفته بودند؛ به جای اتخاذ نجابت و تقوا اما طریقی دیگر برگزیدند و در جستجوی راهی برای فرار از عذرخواهی اینطور گفتند که حالا که مردم از حاکمیت دفاع کردهاند پس حاکمیت باید برخی اقدامات را انجام دهد!
آن اقدامات چه بود؟
خواستههای همیشگی و نسخههای نخنمای همان چپهای امنیتی و ستادی که سالها تقلا میکردند آنها را به نام مردم فاکتور کنند اما نمیتوانستند.
ماجرا از این قرار است و مرثیهخوانی مبلغ را باید در چارچوب سوگ او و دوستانش برای تن ندادن مردم و حاکمیت به این بازی مضحک ارزیابی کرد.
***
چهره کریه "گرانی دلبخواهی" در یک بازار بدون نظارت

روزنامه دنیای اقتصاد، در شماره شنبه گذشته خود طی گزارشی که البته تیتر یکم این روزنامه را هم به خود اختصاص داده بود به چالش تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها اشاره کرده و نوشته است: تورم مزمن و بالا، به مهمترین چالش ساختاری اقتصاد ایران در دهههای اخیر تبدیل شده است؛ چالشی که نهتنها قدرت خرید خانوارها را بهشدت تضعیف کرده، بلکه افق تصمیمگیری و سرمایهگذاری را نیز کوتاه مدت و نامطمئن ساخته است.
این گزارش میافزاید: بررسیها نشان میدهد مهار پایدار تورم تنها در صورتی ممکن است که سه ضلع کلیدی سیاستگذاری اقتصادی بهصورت همزمان و هماهنگ عمل کنند: اصلاح نظام بانکی، اصلاح ساختار بودجه و ایجاد ثبات ارزی. درحالیکه در برخی دورهها تمرکز بر یک ضلع از این مثلث موجب نادیدهگرفتن اضلاع دیگر شده، تجربه نشان میدهد هرگونه تعلل یا ناترازی در یکی از این حوزهها، آثار سیاستهای ضد تورمی در حوزههای دیگر را خنثی میکند.
در گزارش مذکور میخوانیم: ناترازیهای بانکی و کسریهای مزمن بودجه از یکسو موجب رشد سریع نقدینگی شده و از سوی دیگر، بیثباتی ارزی و انتظارات تورمی را تشدید کرده است. ترکیب این سه متغیر، دینامیکی خودافزا را برای تداوم تورم مزمن در اقتصاد ایران شکل داده است. ازاینرو، اجرای اصلاحات هماهنگ در سه ضلع یادشده میتواند گام نخست برای خروج از چرخه تورم مزمن باشد.[۳]
*یکی از مشکلات اقتصاد ایران که سرریز آن به معیشت مردم نیز رسوب کرده است؛ فرار یا ترس برخی اقتصاددانان و محافل اقتصادی از بیان واقعیتهاست.
مثلا در گزارش مذکور اگرچه تلاش شده است که به رفتارهای تورمزا در اقتصاد اشاره شود و همزمان از "قدرت خرید خانوارها" نیز نام برده میشود لکن به اصلیترین معضل این روزهای قدرت خرید مردم و راه درمان آن یعنی "گرانی دلبخواهی" و بیقاعده اشارهای نشده است.
پر بیراه نیست اگر بگوییم معضل گرانی بیقاعده این روزها تأثیری بسیار بیشتر از تورم و سایر شاخصها بر معیشت مردم گذاشته و البته راه حل آن نیز جز "نظارت کارای دولت بر بازار و قیمتها" نیست.
چه اینکه اساسا انفجار قیمتی و گرانی بیقاعده یک پدیده اقتصادی نیست که راه حل اقتصادی داشته باشد و بلکه یک پدیده امنیتی است.
راه چارهی اشاره شده البته متأسفانه اِعمال نمیشود و در نبود همین راه چاره است که قیمتها از کانال رقابتی خارج شده و وارد فرکانسهای کسب سود بیقاعده شدهاند.
جالب است که روزنامه دنیای اقتصاد به عنوان محفل رسانهای وابسته به تفکر اقتصاد لیبرال و بازار آزاد حتی به این نکته هم اشاره نکرده که مثلا در کشوری مثل هلند در قلب اروپای بازار آزاد نیز حتی با قیمتهای بیقاعده برخورد قضایی سنگین و عبرتدهنده میشود.[۴]
اینکه چرا عمده محافل و رجال اقتصاددان ایرانی به این نوشداروی مهم و شفای معضل این روزهای اقتصاد ایران و سفرههای مردم اشاره نمیکنند و در این باره مطالبهای از دولت و قوه قضائیه ندارند از تألمات و تأملات روزگار ماست.
***
1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1710968
2_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/240635
3_ https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4226833
4_ https://farsnews.ir/Economy/1632925742000873519












