مسعود احمدی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه نمایش «شیطان پلک نمیزند» چهارمین اثر خود در مقام کارگردانی در ژانر وحشت است، گفت: میتوان ادعا کرد ما اولین که گروه در جهان هستیم که این نوع ژانر را به این شکل اجرا میکنیم.
وی ادامه داد: تاکنون در دنیا و ایران چنین نمایشهایی با این سبک و سیاق ساخته نشده است، و این یک ژانر خاص در تئاتر است که در سال ۱۳۹۵، تصمیم گرفتیم تا با اجرای نمایشهایی مخاطب را که علاقهای به ژانر کمدی ندارند، به سالن تئاتر جذب و آنان را به سمت عامهپسند بودن ژانر وحشت هدایت کنیم.

کارگردان نمایش «شیطان پلک نمیزند» افزود: اولین اثر ما در این ژانر، نمایش «بیست و سومین جلسه جنگیری آنالیز میشل» بود که هم در جشنوارهها و هم در اجراهای عمومی با استقبال خوبی مواجه شد همچنین در سال ۱۴۰۱، این نمایش با حضور بازیگرانی چون بهاره رهنما، ایوب آقاخانی و رامین راستا در تالار احسان اجرا شد و باز هم مورد توجه قرار گرفت که پس از آن این گروه نمایش «شیاطین را فراخوان» را در سال ۱۳۹۸ و «جن زده زیر لیل» را در سال ۱۴۰۰ اجرا کردند.
احمدی با اشاره به این موضوع که این نمایش تلفیقی از گروه پرفورمنس و بازیگران رئال است، گفت: در این اثر، صحنههای ترسناک واقعاً ترسناک و هیچ شباهتی به کمدی ندارند، بنابراین نمیتوان آن را یک کمدی ترسناک دانست و در عین حال، بخشهای رئال نمایش بسیار واقعی و تکههای طنز یا کمدیهای کوچک و جزئی در آنها به کار رفته است.
وی ادامه داد: این ترکیب باعث شده است که اثر هم ترسناک و هم دارای عناصر طنز باشد، اما هر قسمت به طور مستقل ویژگیهای خاص خودش را دارد و به نوعی تلفیقی از این دو ژانر محسوب میشود.

کارگردان نمایش «شیطان پلک نمیزند» افزود: در ابتدا، میتوان گفت که این نمایش بسیار تخیلی و غیرواقعی است، اما با بررسی پروندههای جنایی، متوجه میشویم که شخصیتهای خیالی این اثر، الهام گرفته از افرادی هستند که در تاریخ با بیماریهایی مانند نکروفیلیا و رفتارهای خشونتآمیز و آزاردهنده نسبت به مردگان شناخته میشوند و این افراد، کسانی بودند که اجساد مردگان را آزار میدادند یا آنها را به شکل مانکنهای انسانی در میآوردند، و این موضوع در پروندههای جنایی ثبت شده است.
احمدی تصریح کرد: بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که شخصیتهای این نمایش، به نوعی نماد یا بازتابی از چنین افرادی در تاریخ هستند که رفتارهای جنونآمیز و غیرانسانی داشتند و این موضوع ممکن است منبع الهام برای ساخت شخصیتهای خیالی در اثر باشد.











