
به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، چندی قبل زنی به اداره پلیس رفت و گفت در دام یک کلاهبردار گرفتار شده است. او توضیح داد: بهدنبال کسبوکار جدید بودم که در فضای مجازی با زنی به نام ساحل آشنا شدم. او مدعی آموزش حرفهای ادمینی در فضای مجازی بود و بهقدری در کارش مسلط بود که باورم شد از من هم یک ادمین حرفهای میسازد. علاوهبراین به من وعده جذب فالوور میلیونی داد تا تبدیل به بلاگر حرفهای شوم و درآمد بالایی داشته باشم. حرفهای او بهقدری مرا وسوسه کرد که طلاهایم را فروختم و به امید اینکه بلاگر معروفی خواهم شد، ۲۰۰میلیون تومان به حسابی که ساحل گفته بود واریز کردم؛ اما او یک کلاهبردار بود و دیگر به تلفنهایم جواب نداد.
با این شکایت، پرونده پیشروی قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس شعبه اول دادسرای محلاتی تهران قرار گرفت و ظرف مدت کوتاهی چندین شکایت مشابه دیگر هم علیه ساحل مطرح شد؛ شکایتهایی که نشان میداد زن جوان بهصورت سریالی طعمههای خود را فریب میدهد و از آنها کلاهبرداری میکند.
اگرچه زن کلاهبردار برای اینکه ردی از خودش باقی نگذارد از کارتهای عابربانک متعلق به افراد معتاد استفاده کرده بود، با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی سرنخهایی از او بهدست آمد و مأموران موفق شدند روز گذشته وی را در جریان عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کنند. او درحالی به دام افتاد که ۳زن دیگر را همزمان فریب داده و در حال گرفتن پول از آنها بود؛ اما نقشهاش ناتمام ماند. زن جوان در بازجوییها به کلاهبرداریهای سریالی اعتراف کرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
زن ۳۰ساله میگوید که کلاهبرداریهایش از وقتی شروع شده که شوهرش برای فرار از دست طلبکارانش نقش یکمرده را بازی کرد و از کشور گریخت.
از نقشه فرار شوهرت خبر داشتی؟
بله. شوهرم تاجر بود؛ اما شریکش سر او کلاه گذاشت و ورشکست شد و بدهی زیادی بالا آورد. ما تازه ازدواج کرده بودیم و بعد نقش بازی کردیم تا از دست طلبکارها در امان بمانیم. به من گفت برایم مراسم عزاداری بگیر و به همه اعلام کن که فوت شدهام. هرچه او گفت انجام دادم؛ مراسم خاکسپاری و ختم گرفتم و لباس مشکی پوشیدم به این امید که وقتی شوهرم قاچاقی از کشور خارج شود مرا هم نزد خودش خواهد برد؛ اما او رفت و این اتفاق نیفتاد و زندگی من هم رو به تباهی رفت.
تو چرا کلاهبردار شدی؟
چون یک زن کلاهبردار فریبم داد. بعد از رفتن شوهرم تصمیم گرفتم بلاگر شوم تا وضع مالیام خوب شود. با زنی به نام پریسا آشنا شدم. گفت کمکم میکند که رشد کنم، ولی همه پولهایم را گرفت و رفت.
تو هم تصمیم گرفتی با همان روش کلاهبرداری کنی؛ درست است؟
شاید؛ من فقط خواستم مثل بقیه موفق شوم. اما فشار بدهی، قضاوت مردم، تنهایی و... باعث شد اشتباه تصمیم بگیرم.
پس قبول داری که سر مردم را کلاه میگذاشتی؟
بله؛ برای زندهماندن این کار را کردم؛ اما پشیمانم و عذاب وجدان دارم.
چند نفر را فریب دادی؟
۴ یا ۵نفر. به بهانه جذب فالوور و آموزش ادمینی اینستاگرام فریبشان دادم و از آنها پول گرفتم تا پیجی با فالوور میلیونی تحویلشان دهم. البته برای اینکه لو نروم، کارت عابربانک معتادها را به همراه رمزش میخریدم که ردی از من نماند؛ اما درنهایت گیر افتادم.