خبرگزاری مهر، گروه استانها: لباسهای محلی در ایران صرفاً نمادی از سنت یا میراث گذشتگان نیستند؛ بلکه بخش زندهای از هویت فرهنگی مردمان این سرزمین به شمار میآیند.
در میان اقوام ایرانی، گیلان یکی از مناطقی است که هنوز میتوان در کوچه پس کوچههایش ردپای اصالت پوشش سنتی را دید؛ لباسی که با رنگهای شاد و طرحهای خاص خود، همزمان نماد شادی و وقار است.
در گیلان، لباس محلی نه فقط یک پوشش که بیانی فرهنگی و آیینهای از روح مردم شمال ایران است؛ مردمی که میان جنگل و دریا زیستهاند و رنگها را از طبیعت وام گرفتهاند.
دامنهای چیندار، نوارهای رنگی، پارچههای گلدار و پیراهنهای بلند گیلانی، همگی بازتابی از ذوق، مهارت و باور زن و مرد گیلکاند؛ لباسی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و هنوز هم در جشنها، مراسم بومی و حتی زندگی روزمره بسیاری از خانوادههای روستایی جایگاه ویژهای دارد.

لباسهای سنتی گیلان را میتوان تلفیقی از هنر، فرهنگ و اقلیم دانست؛ جامهای که از دل تاریخ و باور برخاسته و در عین زیبایی و رنگارنگی، مرزهای حیا و حرمت را پاس میدارد.
این لباسها، برخلاف تصور برخی، نه نشانی از گذشتهای دور بلکه گواهی زنده بر استمرار فرهنگی هستند که هنوز نفس میکشد.
پیشینه و هویت فرهنگی لباسهای محلی
«سیده سمیه نصیرزاده» یکی تولیدکنندگان لباسهای محلی با اشاره به قدمت لباسهای محلی گیلان گفت: لباسهای محلی هر منطقه، حاصل تلفیق فرهنگ، اقلیم و سبک زندگی مردم آن منطقه است.
وی افزود: در گیلان، لباسهای سنتی معمولاً از چند بخش تشکیل میشود؛ بخش بالایی که شامل پیراهن بلند است و بخش پایینی که دامنهای رنگی و شلوارهای دیلمانی را شامل میشود. این ترکیب، هم پوشیدگی دارد و هم با طبیعت شمال ایران سازگار است.
نصیرزاده ادامه داد: در گذشته، زنان گیلانی از پارچههای رنگی و نوارهای تزئینی استفاده میکردند تا در عین سادگی، زیبایی و نشاط را در لباس حفظ کنند لباس قاسمآبادی نمونهای از همین پوشش است؛ دامنی بلند، چیندار و رنگارنگ که زیر آن پیراهن بلند پوشیده میشود تا حریم و وقار رعایت شود.
به گفته این تولیدکننده، تفاوت میان لباسهای محلی تنها در طرح و رنگ نیست، بلکه در نوع نگاه فرهنگی و اخلاق اجتماعی مردم هر منطقه ریشه دارد. در لباسهای محلی ایرانی، پوشیدگی یک اصل بوده؛ این لباسها به طور طبیعی با مفهوم حجاب فرهنگی گره خوردهاند. زن ایرانی همیشه به وقار، زیبایی و حیا اهمیت داده و لباس محلی بازتاب همین منش فرهنگی است.

بازتولید در قالب مد و طراحی امروز
نصیرزاده با تأکید بر اینکه باید اصالت لباسهای محلی حفظ شود، افزود: امروز متأسفانه برخی طراحیها لباس محلی را با رنگهای تند و فرمهای غیر واقعی نمایش میدهند، در حالی که لباس اصیل گیلانی وقار و تعادل دارد. اگر قرار است این لباسها در مد امروز بازتولید شوند، باید همان روح سنتی را در خود حفظ کنند.
وی تأکید کرد: رنگارنگ بودن این لباسها نشانه شادابی مردم شمال است، اما در طراحی جدید نباید از مرز اصالت خارج شویم. لباس محلی میتواند مدرن شود، اما نباید به فرمهای تقلیدی یا نمایشی تبدیل گردد.
حجاب؛ مفهومی فرهنگی پیش از دین
این تولیدکننده لباس محلی با رد تصور اینکه حجاب مفهومی صرفاً دینی است، گفت: در فرهنگ ایرانی، از دیرباز مردم نسبت به نگاه نامحرم و حفظ حرمت خانواده حساس بودند.
نصیرزاده اضافه کرد: پوشش زنان در مناطق مختلف ایران، از جمله گیلان، همیشه با در نظر گرفتن همین ارزشها شکل گرفته است یعنی پیش از هر دستور دینی، مردم خودشان به دلیل حجب و حیای ذاتیشان پوشش را رعایت میکردند.
وی افزود: لباسهای محلی زنان در سراسر ایران، از چارقد زنان لر تا روسریهای گلدوزی شده ترکمنها، همگی نشانه همین وقار فرهنگی هستند این لباسها میتوانند الگوی مناسبی برای پوشش امروز باشند، اگر با نگاه بومی و احترام به فرهنگ محلی ترویج شوند.
نقش آموزش و رسانه در ترویج فرهنگ پوشش
نصیرزاده بر آموزش فرهنگی در مدارس تاکید کرد و گفت: یکی از دلایل فاصله نسل جدید از لباس محلی، نبود آموزش و معرفی درست است. اگر در مدارس درباره لباسهای بومی هر منطقه صحبت شود، بچهها با علاقه بیشتری به هویت محلی خود نگاه میکنند.
وی با تأکید بر اهمیت ترویج فرهنگی توسط نهادهای مؤثر افزود: نقش رسانهها، علیالخصوص صدا و سیما و آموزش و پرورش، در معرفی و ترویج لباس محلی بسیار مهم است. اگر صدا و سیما در برنامههای مختلف از طراحان، شاعران یا هنرمندان دعوت کند تا با لباس محلی با رنگهای شاد در قاب رسانه ظاهر شوند، این پوشش برای مردم بهویژه جوانان ملموستر و جذابتر میشود.
نصیرزاده گفت: صدا و سیما میتواند خیلی تأثیرگذار باشد. وقتی در برنامههای تلویزیونی از هنرمندان دعوت میکنند تا در بخش سنتی اجرا داشته باشند، اگر لباس محلی واقعی و درست معرفی شود، مخاطب به آن جذب میشود. متأسفانه گاهی به خاطر انتخاب رنگهای غیرواقعی یا طراحیهای اغراق شده، این جذابیت از بین میرود.

چالشهای تولید و بازار لباس محلی
نصیرزاده درباره چالشهای تولید لباس محلی گفت: هزینه پارچه، دوخت و تزئینات زیاد است. برخی از لباسهای خارجی با قیمت کمتر عرضه میشوند و همین موضوع کار تولیدکننده داخلی را سخت میکند. مثلاً ما برای دوخت یک دامن با تزئینات سنتی باید چندین متر نوار و پارچه استفاده کنیم که تقریباً نصف هزینه کل لباس را شامل میشود.
وی ادامه داد: بازار فروش محدودی وجود دارد و حمایت مؤثری از سوی نهادهای فرهنگی و گردشگری انجام نمیشود. اگر قرار است این فرهنگ زنده بماند، باید حمایت مالی، نمایشگاه دائمی و فضای عرضه برای تولیدکنندگان فراهم شود.
پیام فرهنگی و اجتماعی لباس محلی
نصیرزاده با بیان اینکه لباس محلی حامل پیام فرهنگی است، گفت: لباسهای ما فقط برای نمایش نیستند؛ هر رنگ و طرحی در آنها معنا دارد. رنگهای روشن نماد امید و زندگی است و ترکیب آنها با فرم پوشیده، نشانه وقار و حیا در فرهنگ ایرانی است.
وی در پایان تأکید کرد: میخواهم جوانان بدانند لباس محلی فقط یک یادگار قدیمی نیست؛ بلکه هویت ما است. اگر این لباسها دوباره به زندگی روزمره برگردند، در واقع ما اصالت و حجب ایرانی خود را بازآفرینی کردهایم.
لباس محلی گیلان، همچون دیگر پوششهای ایرانی، فراتر از زیبایی ظاهری است؛ نشانی از فرهنگ، خانواده و حیا. اگر این لباسها دوباره در جامعه امروز جا باز کنند، شاید بتوان گفت مد ایرانی نه در تقلید، بلکه در بازگشت به ریشهها معنا پیدا میکند.












