به گزارش تابناک به نقل از اعتمادآنلاین، مهشید زنی جوان است که درخواست طلاق داده و روی این تصمیم پافشاری میکند. مهشید برای اعتمادآنلاین از دلایل طلاق میگوید.
*چند سال است ازدواج کردهای؟
۲۴ سال پیش با مجید عقد کردم.
*اما خیلی جوان به نظر میرسی.
وقتی ازدواج کردم ۱۴ ساله بودم، برای همین کسی باورش نمیشود که من ۲۴ سال پیش ازدواج کردم و دخترم هم حالا ازدواج کرده است.
*چرا آنقدر زود ازدواج کردی؟
در خانواده من ازدواج زود رسم است. مادرم هم ۱۴ سالگی ازدواج کرد.
*از ازدواجت راضی بودی؟
اول فکر میکردم کار خوبی کردهام، بعد کمکم پشیمان شدم.
*چرا؟
چون هرچه بزرگتر شدم و تجربهام بیشتر شد بیشتر فهمیدم که زندگی آن چیزی نبود که من در ۱۴ سالگی فکر میکردم. هیچوقت رابطه درستی بین من و شوهرم نبود. ما مثل دو همخانه با هم زندگی کردیم. وظایفی در برابر هم داشتیم که انجام میدادیم. من چند سال است که فهمیدهام شوهرم را دوست نداشتم و از سر ترس با او زندگی میکردم.
*شوهرت به جدایی رضایت دارد؟
نه. او سنتی فکر میکند. میگوید ما باید به خاطر بچهها ادامه بدهیم، اما بچههای ما بزرگ شدهاند.
*چرا سعی نمیکنی رابطه را درست کنی؟
رابطه ما درستشدنی نیست. من شوهرم را دوست ندارم.
*بعد از طلاق چه میکنی؟
با ارثیه پدرم زندگی میکنم.
*بچههایت خبر دارند؟
بله. آنها با من قهر کردهاند و حرف نمیزنند. چند ماه است از بچههایم خبر ندارم.