به گزارش خانه هنرمندان ایران، فیلم سینمایی «سامی» بهکارگردانی حبیب باویساجد در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران روی پرده رفت و نشست نقد و بررسی آن با حضور جواد طوسی و طهماسب صلحجو و با اجرای سامان بیات برگزار شد.
این فیلم سرگذشت عاشقانه مردی را روایت میکند که فقدان بیست ساله همسرش را باور ندارد.
حبیب باویساجد با اشاره به روند دشوار تولید فیلمش گفت: ۶۴ جلسه فیلمبرداری داشتیم، در گرمای ۵۳ درجه! آمبولانس همیشه کنارمان بود که اگر کسی غش کرد به بیمارستان برساند. تدوین فیلم هم یک سال طول کشید. در معادلات فیلمسازی چنین چیزی تعریفشده نیست.

کارگردان از اتفاقی عجیب در مرحله پستولید گفت: یک سال بعد از پایان فیلمبرداری، وقتی با تدوینگر فیلم را دیدیم، گفتیم: «این بازی اصلاً به فیلم نمیخوره.» پس بازیگر نقش اصلی را حذف کردیم و دوباره با یک بازیگر ناشناخته تمام سکانسها را گرفتیم! این یعنی همهچیز علیه قواعد سینمای کلاسیک بود.
او اضافه کرد: در فرایند کار، هیچچیز قطعیت نداشت: برخلاف فیلمهایی که سهماهه فیلمبرداری و ششماهه تدوین میشوند، ما مدام برمیگشتیم و تغییر میدادیم. مثلاً شش ماه بعد میفهمیدیم فلان پلان خوب نیست، دوباره سر صحنه رفتیم. حتی طراحی صحنه خاصی هم نداشتیم. محیط و آدمها برایم مهمتر از دکور بودند.
باوی ساجد با بیان این که ما همیشه تحت تأثیر دیدهها و تجربههایمان هستیم، حتی اگر خودمان ندانیم. اظهار داشت: مثلاً وقتی شخصیت سامی را نگاه میکنم، ناخودآگاه یاد زارمحمد میافتم؛ آدمی که در تنهایی خودش میجنگد. یا در نیمه بسته حسِ انتظار امیر نادری را میبینم. بعضی دیالوگها هم مرا یاد ناخدا خورشید میاندازد، همان ناخدایی که یک دستش را ندارد. اینها همه در ذهن فیلمساز میماند و بعدها، ناخودآگاه به شکل الهام در کارش ظاهر میشود.
جواد طوسی با اشاره به مسیر حرفهای باویساجد گفت: در تمام فیلمهای مستند، کوتاه و حالا فیلم بلند او، دغدغهمندی جدی وجود دارد. او هیچگاه اثری را ناگهان تولید نمیکند. برایش مهم است که موضوع محوری را درست بفهمد و زبان مناسبی برای روایت آن پیدا کند. این تداوم تجربه و آزمون و خطا را میتوان در «سامی» بهوضوح دید. «سامی» فیلمی یکدست و دارای انسجامی چشمگیر است که از ابتدا تا انتها تکلیف مخاطب را روشن میکند و او را با شخصیت اصلی همراه نگه میدارد..

او سپس به جایگاه «سامی» در سینمای مستقل ایران پرداخت و گفت: این فیلم تعریفی تازه از سینمای مستقل ارائه میدهد. اهمیتش در فرم است، اما این فرم هرگز به نمایش تصنعی یا اگزوتیک تبدیل نمیشود. باویساجد عناصر فرهنگی و اجتماعی جنوب را هوشمندانه در دل روایت جای داده و فضا و جغرافیا را به بخشی از شخصیت فیلم بدل کرده است.
طوسی گفت: در نگاه «سامی»، گاهی میتوان ردپایی از قهرمانان آثار ناصر تقوایی، بهویژه «ناخدا خورشید» را دید اما تفاوت اینجاست که قهرمان باویساجد بسیار آسیبپذیرتر است؛ انسانی که میخواهد قهرمان باشد، اما زمین و زمان علیه اوست. یکی از ویژگیهای مهم فیلم، دیالوگنویسی حبیب باوی ساجد است. گفتوگوها گاه لحنی شاعرانه دارند، بهویژه میان مادر و پسر، که به نوعی بازتاب پیکره درونی سامی هستند. او انسانی است در میانه تضادی تاریخی و اجتماعی که هنوز ادامه دارد. «سامی» بازتاب تضادی انکارناپذیر است؛ میان رؤیا و واقعیت، میان جنوبِ جنگدیده و مردمانی که هنوز در جستوجوی هویت هستند و این همه، تنها با زبان تصویر و سینما روایت میشود.

طهماسب صلحجو در این نشست گفت: این فیلم درباره یک تراژدی انسانی در تاریخ معاصر ماست، اما نکته قابل توجه این است که از دل رنج، تهدید و مرگ، زیبایی خلق میکند. «سامی» درباره جنگ است، اما از طریق تصاویر زیبا و قاببندیهای دقیق، مخاطب را به تأمل وادار میکند، نه به اندوه محض. در واقع، سیاهی را فریاد نمیزند، بلکه آن را در ذات روایت پنهان میکند و همین کار ارزشمند و دشواری است.
این منتقد با اشاره به جنبههای بصری فیلم گفت: «استفادهی هوشمندانه از دوربین و لانگشاتهای چشمنواز از جغرافیای جنوب، نشان میدهد که ما سرزمینی زیبا داریم، سرزمینی دوستداشتنی که گرفتار جنگ شده است. در پس این قابهای زیبا، حقیقت تلخی نهفته است: نوعی از زیبایی که زیر سایه جنگ اسیر مانده است. فیلم به ما یادآوری میکند که جنگها آغاز مشخصی دارند، اما پایان ندارند. شاید بدانیم فلان جنگ چه سالی شروع شد اما هیچوقت نمیتوان گفت کی تمام میشود. جنگ ادامه دارد.

صلحجو با اشاره به یکی از صحنههای تأثیرگذار فیلم توضیح داد: در یکی از صحنهها، مادری روی مین میرود، میمیرد، اما فرزندش زنده میماند با پایی از دسترفته. این استعارهای تکاندهنده است؛ جنگ حتی با کودکِ بهدنیانیامده هم کار دارد. این صحنه نشان میدهد که زخم جنگ از نسلها عبور میکند.زیبایی فیلم در بیان همین مفاهیم تلخ است، وقتی میگویم فیلم زیباست، منظورم این نیست که رنج را تزیین کرده؛ بلکه منظور این است که توانسته است از دل فاجعه، معنا و انسانیت بیرون بکشد.
در پایان، طهماسب صلحجو ابراز امیدواری کرد که «سامی» در سطح جهانی دیده شود: «سامی» درد مشترک تمام ملتهایی است که طعم جنگ را چشیدهاند. این فیلم یادآور این است که جنگ، اگرچه در جغرافیایی خاص رخ میدهد، اما زخمهایش مرز نمیشناسد.
امرالله احمدجو فیلمنامهنویس و کارگردان گفت: یکی از نقاط قوت فیلم، حضور پررنگ مکانها است، مکان میتواند شخصیت داشته باشد و عشق ورزیدن به جایی که در آن زندگی میکنیم، در کنار شخصیت اصلی، اثر را غنیتر میکند. امیدوارم این نگاه تداوم داشته باشد و در آثار بعدی، تصمیمات روشنتری درباره ترکیب عناصر داستانی و تجربی گرفته شود.
سیفالله صمدیان گفت: در این فیلم، ترکیبی از مستند، تجربی و داستانی را میبینیم اما از ابتدا تا انتهای فیلم، من بدون هیچ تعارفی و بدون نیاز به میکروفون و بازیهای صحنهای، خودِ حبیب را میدیدم؛ مسیری که او از روزهای جنگ تا امروز طی کرده است. حبیب نشان میدهد که ارزش واقعی فیلم کوتاه، حتی از فیلمهای بلند متوسط، بسیار بالاتر است؛ زیرا در آن احساس، تجربه و زندگی سینما موج میزند.

مجید جوانمرد درباره فیلم «سامی» گفت: «فیلم حبیب باویساجد را میتوان یک اثر نیمه مستند و نیمه داستانی دانست. ساختمان دراماتیک سنتی ندارد اما از نظر بصری و فضاسازی جای تقدیر دارد. در جاهایی که سامی به دنبال کسی میرود تا زمینش را پاکسازی کند، بیننده انتظار دارد داستان به سمت کشمکش و اتفاقات دراماتیک برود اما فیلم به فضاها و موضوعات دیگری هم میپردازد و همین انعطاف، از ویژگیهای خاص آن است.
هوشنگ گلمکانی منتقد نیز مهمترین ویژگی این فیلم را جنوبی بودن آن دانست و گفت: برخی موضوعات غریزی است، در فیلم شما حس جنوبی بودن احساس میشد، این فیلم کاملا جنوبی است به این خاطر که حس و احساس را به صورت کامل منتقل میکند و پلانهای طولانی آن نیز ما را یاد امیر نادری دونده میاندازد.