گروه دیپلماتیک – همشهری آنلاین: آمریکا دهههاست خود را «میانجی صلح» در غرب آسیا معرفی میکند، اما نتیجه بیشتر ابتکارهایش، بیثباتی و استمرار درگیری بوده است. از پیمان اسلو تا ابراهیم، دیپلماسی واشنگتن بر پایه منافع استراتژیک و حمایت از اسرائیل استوار است، نه توازن و تحقق منافع دوجانبه و چندجانبه منطقهای.
تارنمای کرادل نوشته: امروز با شکست آتشبسهای ساختگی، منقضی شدن مکانیسمهای حقوقی، و پیدایش محورهای قدرت جدید، افسانه میانجیگری آمریکا فرو میریزد. غرب آسیا اکنون در حال عبور از عصر «میانجی قدرت» است؛ تغییری که واشنگتن هنوز از درک آن عاجز است. در این مطلب آمده است:
میانجیگری یا مداخله؟
- طرحهای صلح آمریکا، از اسلو تا ابراهیم، همگی امنیت رژیم صهیونیستی را بر حقوق فلسطینیان مقدم دانستند.
- واشنگتن به جای تسهیل توافق، کنترل سیاسی و نظامی را دنبال میکند.
- آتشبسهای آمریکایی معمولاً ظرف چند روز نقض میشوند.
معیارهای دوگانه، منافع دائمی
- آمریکا همزمان با حمایت تمامعیار از تلآویو و تامین سلاح این رژیم، از دیگر بازیگران منطقهای میخواهد که خویشتندار باشند.
- بیطرفی ادعایی واشنگتن در تناقض با رفتار میدانی آن است.
- نامه مشترک ایران، چین و روسیه علیه مکانیسم «اسنپبک» نشانگر مقاومت جهانی در برابر تفسیر یکجانبه حقوق بینالملل است.
-
پایان هژمونی در شرق و جنوب شرق آسیا
- شکلگیری پیمانهایی چون توافق جامع اقتصادی منطقهای* به رهبری چین، نشانه کاهش نفوذ آمریکاست.
- کشورهای آسهآن اکنون موتور اقتصادی مستقلاند، نه پیرو سیاست واشنگتن.
- نظم جهانی در حال عبور از یکقطبی به چندقطبی است.
از ترغیب به فشار
- دیپلماسی آمریکا امتداد استراتژی پنتاگون شده است:
- مذاکره زیر سایه بمب
- تحریم، تهدید و فشار بهجای اقناع
- شکست این مدل از غزه تا ونزوئلا و از تهران تا پکن مشهود است.
تقابل فرهنگی و فلسفی
- لیبرالیسم غربی در جوامعی که عدالت و ایمان در هم تنیدهاند، کارایی ندارد.
- در منطق کشورهای منطقه، صلح بدون عدالت و کرامت معنا ندارد.
- هرچه واشنگتن فشار بیشتری وارد کند، همگرایی و مقاومت منطقهای افزایش مییابد.
راهبرد ایران و محور مقاومت چندجانبه
- ایران از سیاست واکنشی عبور کرده و به بازدارندگی هوشمند رسیده است.
- همکاری با روسیه و چین بر پایه رد نظام سلطه و تقویت چندقطبیگرایی است.
- کریدور شمال–جنوب نماد استقلال و پیوند اقتصادی نوین منطقه است.
کرادل در پایان با اشاره به شکست وجودی دیپلماسی آمریکا در منطقه مینویسد: میانجیگری واشنگتن دیگر باورپذیر نیست؛ نه برای افکار عمومی، نه برای بازیگران منطقهای. صلح تحمیلی بر پایه کنترل، پایدار نمیماند. در این میان شکست آمریکا در غرب آسیا، نشانه فروپاشی مذاکره امپراتوری است؛ نظامی که نفوذ را با صلح اشتباه گرفته است.
درباره توافق جامع اقتصادی منطقهای*
یک ابرمنطقه آزاد تجاری در آسیا و اقیانوسیه
اهداف
- کاهش تعرفهها بین اعضا
- تسهیل زنجیرههای تأمین کالا و انرژی
- تقویت تجارت و سرمایهگذاری درونمنطقهای
- و کاهش وابستگی اقتصادی به آمریکا
اعضای پیمان (15 کشور)
- ۱۰ کشور آسهآن (اندونزی، مالزی، سنگاپور، تایلند، فیلیپین، ویتنام، لائوس، میانمار، کامبوج، برونئی)
- بهعلاوه: چین، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند












