در یک تحول جسورانه در استراتژی بازدارندگی، نیروهای امنیتی اسرائیل فراتر از دفاع صرف از آسمان خود رفتهاند - آنها برای ایجاد اختلال در زنجیره تامین پهپادی ایران به حالت تهاجمی روی آوردهاند و تلاش دارند ستون فقرات لجستیکی شبکه پهپادهای ایران را در آفریقا و آسیا، هدف قرار دهند.
به گزارش عصرایران به نقل از "تایمز اسرائیل"، هدف اسرائیل از این کارزار جدید، قطع جریان پرتاب پهپادها پیش از شلیک شدن و رهگیری آنها در آسمان است.
بر اساس این گزارش: اطلاعات اخیر تایید میکند که اکوسیستم (زیست بوم) پهپادهای ایران تنها یک کارخانه پنهان و یا آشکار در نقطه ای از منطقه و یا جهان نیست؛ بلکه یک شبکه تدارکات گسترده است که به قطعات جهانی و مسیرهای تحویل مخفی وابسته است.
یک گزارش سال 2025 نشان داد که جنبش حوثیهای مستقر در یمن بین سالهای 2018 تا 2024، با تکیه بر قطعات ایرانی مونتاژ شده در خارج از کشور، 388 حمله پهپادی انجام داده است.
همزمان، وزارت بازرگانی ایالات متحده در اکتبر 2025، 15 شرکت چینی را به دلیل تامین قطعات الکترونیکی ساخت آمریکا برای پهپادهای ایرانی که بعدا توسط اسرائیل و سایر کشورها به غنیمت گرفته شدند، در فهرست سیاه خود قرار داد.
جهشهای اخیر دریایی و اطلاعاتی اسرائیل - ردیابی و رهگیری محمولهها و مختل کردن ترانزیتهای فراآفریقایی - پیام روشنی ارسال میکند: نبرد برای تسلط هوایی به طور فزایندهای به نبردی بر سر زنجیره تامین تبدیل شده است.
نظریه بازدارندگی مدتهاست که بر اعتبار تهدید و تحمیل هزینه متمرکز بوده است. با این حال، چرخش اسرائیل یک مرحله سوم را نشان میدهد: سد کردن مسیر از طریق اختلال در زنجیره تامین - جایی که توانایی دشمن برای به کار انداختن سیستم قبل از رسیدن آن تضعیف میشود.
مهمات پرسه زن شاهد 136 (و انواع آن) مظهر استراتژی پهپادی صادرات محور تهران است : ارزان و تولید انبوه اما تشکیل شده از اجزاء و قطعات غربی که قابل ردیابی هستند.

اسرائیل با هدف قرار دادن نقاط حمل و نقل و شبکههای تامینکننده مستقر در آفریقا، سعی در شکستن زنجیره تامین پهپادی ایران دارد.
از سوی دیگر، وابستگی روسیه به فناوری پهپادی ایران، کاربرد گستردهتر این مدل اختلال را نیز برجسته میکند: ایران کیتها و قطعات - که برخی از آنها از طریق آفریقا و آسیا تهیه شدهاند - را برای مونتاژ در اروپا و آفریقا ارسال کرده است، نه فقط از طریق خاورمیانه. از این رو، قطع این مراکز برای کنترل جهانی تکثیر این نوع سلاح اهمیت دارد.
محاسبات استراتژیک بزرگتر را در نظر بگیرید: اسرائیل نمیتواند جلوی هر حمله پهپادی که به سمت آن انجام میشود را بگیرد، اما میتواند ادامه این حملات را بسیار دشوارتر کند.
در نتیجه، اگر کارخانههای پهپادسازی ایران پابرجا بمانند اما قطعات نتوانند حرکت کنند، معادله بازدارندگی دوباره به هم میریزد - هزینه را افزایش میدهد، چرخه را به تاخیر میاندازد و تهران را مجبور به پذیرش یک سیستم لجستیکی میکند که توانایی پرداخت آن را ندارد.
البته، این نه کم خطر است و نه بدون تنش و اصطکاک.
کشورهای ساحلی آفریقا حلقههای ضعیفی هستند و ایران روشها را تغییر خواهد داد: از لجستیک غیرنظامی با کاربرد دوگانه به بخشهای جدا، مونتاژ محلی یا ارسالهای خرد.
بدون شک، آفریقا به میدان نبرد بعدی زنجیره تامین تبدیل خواهد شد و موفقیت اسرائیل به دسترسی اطلاعاتی، کنترل حوزه دریایی و دسترسی دیپلماتیک بستگی خواهد داشت - که حفظ آن در مقیاسی که برای ایران نیاز دارد، دشوار است.
با این حال، پیامدهای سیاسی آن قابل توجه است.
بازدارندگی از طریق مجازات (حمله پس از حمله) به طور فزایندهای با بازدارندگی از طریق سد تدارکات تکمیل میشود. هدف فقط سرنگونی پهپادها نیست - بلکه جلوگیری از ساخت آنها است.