به گزارش همشهری آنلاین، وطن امروز نوشت: ۴ ماه و ۲۰ روز پس از تجاوز جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به حریم جمهوری اسلامی ایران و بمباران مناطق مختلفی از شهرهای ایران که به شهادت بیش از ۱۰۰۰ نفر انجامید، حالا هر روز ابعاد جدیدتری از پاسخ محکم ایران به اسرائیل و در ادامه به آمریکا آشکار میشود و در نتیجه، ابهامات درباره احتمال حمله مجدد اسرائیل به تردیدهای جدی بدل میشود. از همین رو است که ستاد کل نیروهای مسلح که در تمام روزها و شبهای پس از جنگ، آمادگی و بیداری خود را برای هر شکل از مقابله با دشمن صهیونی افزون کرده، در بیانیهای به مناسبت فرارسیدن یومالله ۱۳ آبان، تصریح کرده است: «رژیم بر اثر ضربات دردناک و سیلیهای محکم و پیاپی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و به دلیل انسجام و همبستگی ملت ایران، آمادگی نیروهای مسلح و بویژه اراده الهی رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی امکان تعدی مجدد را از دست داده است و میکوشد ملت مقاوم ایران را در وضعیت تعلیق «نه جنگ، نه صلح» قرار دهد». این بیانیه پس از اعترافات پرشمار مراکز امنیتی و اندیشکدههای تحلیلی، همچنین مقامات سیاسی و نظامی صهیونیست و غربی به شکست در جنگ، معنای آشکارتری را از توانایی ایران برای پاسخگویی در میدان رزم منتقل میکند.
اعترافات مکرر دشمن به توان موشکی ایران
دنی سیترینوویچ، رئیس پیشین دایره تحقیقات و تحلیل مرکز اطلاعات ارتش صهیونیستی در مصاحبه اخیرش با بیبیسی فارسی درباره جنگ رژیم صهیونیستی و ایران گفت: «فکر میکردیم میتوانیم با جنگ، حکومت ایران را سرنگون کنیم اما نتیجه برعکس شد و موقعیت مردمی نظام ایران تقویت شد». ۲۰ مهرماه نشریه آمریکایی نشنال اینترست در مقالهای با اشاره به ضعف پدافندهای هوایی غرب در مقابل موشکهای ایران نوشت: هیچ سامانه دفاعی قابل اتکایی در غرب برای مقابله با موشکهای ایرانی وجود ندارد. مؤسسه یهودی امنیت قومی اسرائیل (JINSA) در گزارشی روز ۵ آبانماه تصریح کرد: «آخرین حمله بزرگ ایران در اول تیرماه ۱۳ درصد کوچکتر از حمله قبلی آن در ۳۰ خرداد بود. با این حال، ایران در حملات اول تیرماه ۹۰ درصد اهداف بیشتری را نسبت به حمله ۲ روز پیش از آن مورد اصابت قرار داد». این مؤسسه یهودی ادعا کرد ایران در حمله اول تیر ۲۲ موشک بالستیک شلیک کرد که به ۱۰ سایت اصابت کرد، حال آنکه ۲ روز قبل از آن ایران با ۲۵ موشک توانسته بود ۴ مکان را مورد هدف قرار دهد. این رشد در دقت اهداف نشاندهنده استفاده از تکنیکهای ترکیبی ضدپدافندی به علاوه به کار گرفتن موشکهای با دقت بالاتر است. ۲ مهر، آسوشیتدپرس در گزارشی به استناد تصاویر ماهوارهای تصریح کرد ایران توانسته توان موشکی و پدافند هوایی خود را بازسازی کند و بویژه سایتهای تولید سوخت جامد به سرعت در حال تعمیر و تجهیز است. مؤسسه مطالعات جنگ نیز در گزارشی در همان روز تأیید کرد این بازسازی نشاندهنده ناتوانی اسرائیل در توقف کامل توان نظامی ایران است.
دشمن فکر تعدی است اما ایران اجازه نمیدهد
بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح از یادآوری ۱۳ آبان آغاز میکند و مینویسد «۱۳ آبان، یادآور حوادث سرنوشتساز و ایجاد بسترهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. این روز، خاطره تبعید حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه به عنوان معمار کبیر انقلاب، کشتار دانشآموزان در سال ۵۷ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکای جنایتکار در سال ۵۸ را زنده میکند؛ حوادثی که هر یک از آنها فصل نوینی در مبارزه با استکبار جهانی و استقلالطلبی ملت ایران گشود» و اینگونه نتیجه میگیرد: «دشمن آمریکایی در طول ۵ دهه گذشته از هیچ اقدامی برای تعدی به حقوق ملت ایران فروگذار نکرده است. آنان در ادامه تلاشهای مذبوحانه خود در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با تجاوز آشکار به خاک کشورمان و پشتیبانی آشکار و تمامقد از تعرض بیشرمانه رژیم تروریست صهیونی، هوشیاری ملت ایران را افزایش دادند و دشمنستیزی مردم عزیزمان را ارتقا بخشیدند و از عمق توطئهها، فتنهها و دسیسههای دشمن پرده برداشته شد». در واقع ایران در جنگ ۱۲ روزه تنها با رژیم صهیونیستی نجنگید. همچنان که ۳۰ مهر وزیر اطلاعات تأکید کرد بیش از ۵۰ سرویس اطلاعاتی در ۱۲ روز جنگ علیه ایران شرکت داشتند. دنیس فریتس، درجهدار بازنشسته نیروی هوایی آمریکا در اظهاراتی تصریح کرده بود اسرائیل بدون آمریکا چیزی نیست: «نتانیاهو حاضر است خطر نابودی اسرائیل را به جان بخرد و امیدوار باشد آمریکا به جای اسرائیل بجنگد. اسرائیل بدون آمریکا چیزی نیست. آمریکا سلاحهای اسرائیل را تأمین میکند. این آمریکاست که در سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بینالمللی از اسرائیل حمایت سیاسی میکند، پس نتانیاهو از قربانی کردن دیگران به امید پیوستن آمریکا به جنگهای اسرائیل و تبدیل شدن به مسیح اسرائیل هیچ ابایی ندارد».
جنگ نه اما ترساندن از جنگ ادامه دارد
در پایان بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح، دورنمایی از ستیز آتی ایران با دشمنان نیز ترسیم و تأکید شده دشمنان به دنبال این هستند «آنچه در میدان نبرد از دستیابی به آن عاجز ماندند، در میدان رسانه، افکار عمومی و بازیهای تبلیغاتی به دست آورند». این بیانیه همچنین هراسافکنی و ارعاب برای دست کشیدن از مواضع و واگذاری منابع را مهمترین تکنیک آمریکا به عنوان مرکز فتنه در جهان و همچنین دشمن صهیونی میشناسد و تاکید میکند: «فرزندان شما در نیروهای مسلح دست در دست یکدیگر و متحد در دفاع از حرم شریف ایرانزمین، استوارند و با چشمهای بیدار و انگیزه پولادین برای مقابله با هرگونه خطا از سوی دشمن و وارد آوردن ضربهای که کیان رسوای صهیونیستی را بر باد دهد، آماده پاسخ به هر نوع نگاه حرام به سرزمین کشور عزیزمان ایران هستند». در پایان این بیانیه آمده است: «اراده مستحکم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، از توکل بر خداوند متعال، مدیریت حکیمانه فرمانده معزز کل قوا مدظلهالعالی و اعتماد خالص ملت ایران و پایمردی شما مردم عزیز، توان میگیرد».
 مشابه این مضمون را سخنگوی سپاه، سردار علیمحمد نائینی یکشنبه شب گفته بود: «اکنون دشمن توان و زمینه آغاز جنگ را ندارد، چرا که از ابتدا با هدفی حداکثری وارد شد: پرسش این است: حالا با چه هدف و انگیزه جدیدی میخواهد اقدام کند؟ وقتی از «جنگ» صحبت میکنیم، منظور همان جنگ تمامعیاری است که هدفش براندازی و تجزیه بود». وی در گفتوگو با برنامه اینترنتی «ماجرای جنگ» گفت: «فرماندهی عالی جنگ ۲ هدف راهبردی را همزمان دنبال میکند؛ نخست ارتقای سطح بازدارندگی بهگونهای که از وقوع جنگ جلوگیری شود و دوم رسیدن به سطحی از قدرت تهاجمی که در صورت وقوع جنگ، دشمن را شکست دهد. جلوگیری از وقوع جنگ خود یک راهبرد است که اغلب مورد غفلت قرار میگیرد». در بیان سردار نائینی «بهمن سال گذشته احتمال وقوع جنگ به عنوان یک فرض جدی مطرح بود و بر این اساس مجموعه رزمایشهای اقتدار برای ایجاد بازدارندگی تعریف و اجرا شد. با این حال، این اقدامات شامل رزمایشها و دیپلماسی در برخی موارد نتوانست محاسبات دشمن را تغییر دهد و از تصمیم به جنگ جلوگیری کند». وی تأکید کرد: «ساختارها و توانمندیهای رزمی در دریا از توان موشکی و پهپادی تا شناورهای تهاجمی و تکاوران برای بازدارندگی و ورود به میدان آمادهاند. قدرت موشکی و پهپادی نیروی دریایی ما کمتر از نیروی هوافضا نیست». در نتیجه، دشمن توان و زمینه آغاز جنگ را ندارد، چرا که «مشکل دشمن تنها کمبود مهمات نیست؛ مشکل اصلی کمبود فناوری و ضعف سامانههای پدافندی و دانش فنی است. آنچه از فناوری در اختیار داشت نیز نتوانست دفاع مؤثری برایش ایجاد کند و اکنون هم نشانهای از دستیابی به ظرفیتها یا آمادگیهای راهبردی جدید دیده نمیشود که بتواند اهداف تازهای را دنبال کند یا بازدارندگیاش را به طور معناداری افزایش دهد».
وابستگی تسلیحاتی اسرائیل به آمریکا پاشنه آشیل این رژیم است
حسین کیامنش: رژیم صهیونیستی همیشه خود را به عنوان یک قدرت نظامی در غرب آسیا معرفی میکند، در حالی که در واقعیت موجودی کاملا وابسته به ایالات متحده است. این وابستگی نه تنها مالی، بلکه مهمتر از آن، تسلیحاتی، فناوری و عملیاتی است؛ به طوری که بدون حمایت مداوم آمریکا، ارتش صهیونیستی عملا فلج میشود و هیچ قدرتی برای دفاع یا حمله ندارد. اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا (CFR) در گزارشی جامع، این وابستگی را با دادههای متنوع تایید میکند. طبق گزارش CFR، اسرائیل بزرگترین دریافتکننده کمک خارجی آمریکا از زمان تأسیسش در سال ۱۹۴۸ بوده و تا ۲۰۲۵، بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار کمک اقتصادی و اغلب نظامی دریافت کرده است. این گزارش تاکید میکند از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، یعنی همزمان با جنگ غزه، آمریکا حداقل 21.7 میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم به اسرائیل ارسال کرده که شامل 8.1 میلیارد دلار تأمین مالی نظامی خارجی، ۵ میلیارد دلار برای سیستمهای دفاع موشکی و 4.4 میلیارد دلار برای جبران ذخایر آمریکایی مصرفشده توسط اسرائیل است. شورای روابط خارجی آمریکا اذعان دارد این کشور سالانه 3.8 میلیارد دلار (شامل ۵۰۰ میلیون دلار برای دفاع موشکی) به رژیم صهیونیستی اختصاص میدهد.
این وابستگی در جزئیات تسلیحاتی عمیقتر است. اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اشاره میکند قریب به اتفاق واردات تسلیحاتی اسرائیل از آمریکا است. یعنی بیش از ۹۰ درصد تسلیحات پیشرفته مانند جنگندههای 35F (۵۰ فروند تحویلشده تا ۲۰۲۵)، بمبهای هدایتشونده JDAM، موشکهای هلفایر، مهمات تانک و توپخانه و حتی سلاحهای کوچک. همچنین سیستمهای دفاع موشکی مشترک مانند گنبد آهنین (با تولید مشترک از ۲۰۱۴)، فلاخن داوود، آرو 2 و 3 و پرتو آهنین که رژیم صهیونیستی اخیرا از آن رونمایی کرده نیز کاملا وابسته به تأمین مالی و فناوری آمریکا هستند. در همین رابطه CFR مینویسد آمریکا بیش از ۳ میلیارد دلار برای گنبد آهنین سرمایهگذاری کرده و تولید آن را در خاک خود افزایش داده تا اسرائیل را تأمین کند. حتی انبارهای استراتژیک آمریکا در اسرائیل نیز پر از مهمات خوشهای، راکت و بمب است که در جنگها مستقیما در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میگیرند. نکته قابل توجه پشتیبانیهای بیدریغ واشنگتن از تلآویو آنجاست که بدانیم تا قبل از جنگ علیه غزه، کمک آمریکا ۲۰ درصد بودجه دفاعی اسرائیل را تشکیل میداد اما پس از ۲۰۲۳، این رقم به بیش از ۳۰ درصد رسیده و بدون آن، اسرائیل عملا نمیتواند «برتری نظامی کیفی» (QME) خود را حفظ کند؛ قانونی که سال ۲۰۰۸ توسط کنگره آمریکا تثبیت شد و این کشور را متعهد به حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا کرد. گزارش اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا همچنین فاش میکند از اکتبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۵، ایالات متحده ۹۰ هزار تن تسلیحات را با ۸۰۰ هواپیما و ۱۴۰ کشتی به سرزمین اشغالی فرستاده که شامل تانکها، توپخانه و موشک است.
در تمجید و تقدیر از این وابستگی بود که رسانه تایمز اسرائیل، در مطلبی به تاریخ اسفندماه 1403 نوشت: «ارتش اسرائیل نمیتوانست امروز قویترین ارتش منطقه باشد، اگر سلاحهای آمریکایی را نمیخرید، با شرکتهای آمریکایی همکاری نداشت و یا از کنگره بودجه دریافت نمیکرد».
وابستگی رژیم صهیونیستی به آمریکا در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران بیش از هر زمان دیگری آشکار شد و به اوج رسید. جنگی که با حملات تجاوزکارانه اسرائیل علیه ایران آغاز شد اما در ادامه، این ایران بود که نقاط مختلفی از سرزمین اشغالی را با حملات موشکی مورد هدف قرار داد. بنیاد یهودی JINSA اذعان میکند آمریکا برای مقابله با موشکهای ایران، بیش از ۱۵۰ موشک تاد و ۸۰ موشک 3SM شلیک کرد و ۷۰ درصد وظیفه دفاع از اسرائیل بر عهده ارتش آمریکا بود. آنطور که رسانههای آمریکایی اذعان دارند، در مدت زمان جنگ 12 روزه، بالغ بر ۲۵ درصد ذخایر جهانی تاد صرف دفاع از رژیم صهیونیستی شد، آن هم در شرایطی که طبق اذعان همین رسانهها، تولید سالانه تاد فقط ۱۲ موشک است و جبران این کمبود ۳ تا ۸ سال زمان میبرد.
در مقابل رژیم صهیونیستی، ایران مسیر بومیسازی و خودکفایی را طی کرده و بزرگترین زرادخانه موشکی بالستیک غرب آسیا را کاملا با تکیه بر توانمندی داخلی ساخته و وابستگی به واردات را به حداقل رسانده است. به همین دلیل ۹۰ درصد تولید دفاعی ایران، از پهپادها و رادارها گرفته تا صنعت موشکی، بومی است. این خودکفایی اجازه میدهد ایران بدون وابستگی خارجی، ذخایر را سریع جایگزین کند؛ برخلاف اسرائیل که حتی برای موشکهای پدافندی نیز به آمریکا وابسته است. بومی بودن صنعت نظامی نهتنها ایران را در برابر تحریمهای تسلیحاتی مقاوم کرده، بلکه آمریکاییها را در موقعیت عجز قرار داده است؛ آنها نمیتوانند با تحریمهای بیشتر برنامه موشکی ایران را متوقف کنند، چون همه چیز داخلی است، پس تنها راه باقیمانده مذاکره است تا این برنامه را محدود یا نابود کنند.
نقطه تمایز ایران و اسرائیل، در روند ترمیم پس از جنگ ۱۲ روزه آشکار شد. ایران صدها موشک بالستیک خود را مصرف و به سمت اهدافی در سرزمین اشغالی شلیک کرد اما تولید داخلی اجازه بازسازی و جایگزینی سریع را به ایران میدهد تا ظرف مدتزمان کوتاهی ذخایر خود را بدون نیاز به واردات عمده تامین کند. مثلا به اذعان رسانههای خارجی و تحلیلشان از تصاویر ماهوارهای، تهران کارخانههای پارچین و شاهرود را بازسازی کرده است. اخیرا نیز رسانه آمریکایی سیانان، با طرح ادعای واردات ۲۰۰۰ تن پرکلرات سدیم از چین توسط ایران، مدعی شده این مقدار پرکلرات سدیم میتواند تولید سوخت جامد را افزایش داده و دست ایران را برای تولید 500 موشک باز کند.
 با همه این دلایل، باید گفت اسرائیل نمیتواند به حمله مجدد به ایران فکر کند. رژیم صهیونیستی و آمریکا از جنگ بلندمدت میترسند، زیرا ذخایرشان محدود و تولیدشان کند است. در جنگ ۱۲ روزه نیز وقتی موشکهای پدافندی اسرائیل و آمریکا ته کشید و نفوذ و تخریب موشکهای ایران به حجم قابل توجهی رسید، ناچار به تقاضای آتشبس و توقف جنگ علیه ایران شدند. با مرور همه این موارد، به یک گزاره میرسیم؛ اینکه وابستگی وجودی اسرائیل در برابر استقلال ایران در حوزه نظامی، در صورت وقوع یک جنگ طولانیمدت و فرسایشی، برهم زننده توازن، کاملا به نفع تهران است. 
						
						










