
به گزارش تابناک به نقل از ایرنا؛ حدس میزنید ابراهیم تهامی کجاست و چه میکند؟ مهاجمی که در دهه ۷۰، بیش از ۵ هزار نفر را به تمرینات استقلال اهواز میکشاند، حالا کنج عزلت گزیده و در خانهای استیجاری در آبادان زندگی سخت و پُر دغدغهای را سپری میکند. همسرش کسالت دارد، دو بار به کما رفته و تهامی از پسِ مخارج او بهسختی بر میآید. نوشتن درباره این موارد سخت است و شاید غیر حرفهای، اما میتواند تلنگری باشد به مسوولان ورزش خوزستان و همچنین مدیران فوتبال ایران تا ابراهیم تهامی را در یابند. مهاجم تکنیکی و اسبق تیم ملی ایران که جزئی از نسل پُرافتخار، اما مظلوم ۹۸ است. او در ملبورن یکی از عوامل صعود تیم ملی به جام جهانی فرانسه بود، اما چه کسی تصورش را میکرد حالا و بعد از گذشت ۲۸ سال، او در بنگاه معاملات ملکی که متعلق به دوست صمیمیاش است، فعالیت کند و از این راه امرار معاش. او که روزگاری برای خودش اعتباری داشت، سالهاست که بیرونِ گود مانده و در فوتبال، نه پُستی دارد و نه فعالیتی.
خواندن این مصاحبه، شاید جزئیاتی جدید از زندگی دشوار یک فوتبالیست قدیمی، اما بزرگ را به تصویر بکشد و البته این ضربالمثل قدیمی: «پهلوان زنده را عشق است.»
حاج ابراهیم چطوری؟ دور و بَرت چقدر سر و صدا است..
نوهی کوچک ما آمده تا سری بزند. چون همسرم کسالت دارد، دخترم اینجا است تا کمی از او مراقبت کند.
خدا سلامتی بدهد. مگر همسر شما چه کسالتی دارد؟
متأسفانه او دو بار به کما رفته و دکتر کیخواهی نجاتش داده است. وضعیت خوبی نداریم، اما کسی توجهی نمیکند. مسوولان ورزش استان که هیچ، من از فوتبالیها انتظار داشتم تا بابت کاری که کردم، حقم را بدهند که این اتفاق هم رخ نداد.
از باشگاهی طلب داری؟
سالها قبل ۱۰۰ میلیون از استقلال اهواز طلب داشتم؛ به فدراسیون فوتبال رفتم، اما مرا فریب دادند و کلک زدند. گفتند به حساب استقلال اهواز که پول بیاید، طلب تو پرداخت میشود، اما سالها میگذرد و تا امروز چنین اتفاقی رخ نداده است. اگر آن زمان پول مرا میدادند، خانه میخریدم و از مستاجری خلاص میشدم.
واقعاً مستاجر هستی؟
با افتخار مستاجرم و عار نیست که واقعیت را بگویم.
الان چه فعالیتی انجام میدهی؟ از چه راهی ارتزاق میکنی؟
شکرِ خدا در چهار دیوار خانه، عکس بچههایم را چسباندهام. یک دوستی هم دارم که بنگاه معاملات ملکی دارد. آنجا کار میکنم؛ حرمت مرا نگه میدارد و احترام میگذارد. البته زندگی واقعاً سخت است؛ زمانی دل ۸۰ میلیون ایرانی را شاد کردم، اما حالا...
مگر میشود در خوزستان و این همه تیم لیگ برتری، لیگ یکی و لیگ دویی، جایی برای ابراهیم تهامی نباشد؟
متأسفانه در خوزستان مرا دوست ندارند. غریبهها اینجا میآیند و فعالیت میکنند، اما به ما فرصت نمیدهند. حتی برای دستیاری در تیمهای خوزستانی.
یحیی گلمحمدی از تو دعوت نکرد تا مثلاً در فولاد کمکش کنی؟
بچههای خودمان دعوتم نمیکنند، باید چه انتظاری از یحیی داشته باشم؟ او دوست خوب و قدیمی من است، اما وقتی خوزستانیها مرا فراموش کردهاند، از یحیی و امثال یحیی توقعی ندارم.
نمیخواهم تو را مواخذه کنم، اما پولهایت را چه کردی که الان شرایط زندگی برایت سخت شده است؟
کدام پول؟ بهترین قرارداد من دو میلیون تومان بود. هر بار ۶۰،۵۰ هزار تومان میدادند و در نهایت سر و ته قرارداد دو میلیونی را با پرداخت ۷۰۰ هزار تومان هم میآوردند. ضمن اینکه من از سال ۱۳۸۰ که فوتبال را کنار گذاشتم، آنچنان فعالیتی ندارم.
البته چند روز قبل گزارشی خواندم که متعلق به روزنامههای قدیمی بود. محتوای گزارش، همان زمینهایی بود که قرار شد بعد از صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ در اختیار شما قرار بدهند که انگار هرگز چنین اتفاقی رخ نداد.
یک ریال هم به ما ندادند. نه پول و نه زمین. فقط یک برگه سبز و سفید بود که روی آن نوشته بود زمین. تا چند سال قبل هم داشتم، اما دیگر ندارم.
زمین در کدام منطقه از تهران بود؟
برای خیلی وقت پیش است و دقیق یادم نمیآید، اما فکر میکنم ونک.
پیگیر نشدید که چرا آن را به شما تحویل ندادند؟
چرا. خیلی پیگیری کردیم، اما به جایی نرسیدیم. هیچکس پاسخگو نبود و الان هم که سالها گذشته و دیگر نمیتوان اقدامی کرد.
خودت شخصاً این مسأله را دنبال نکردی تا با دریافت این زمین، بخش بسیاری از مشکلات زندگیات حل شود؟
من در خوزستان هستم، اما از طریق دوستان خوبم نظیر حمید استیلی، علیرضا منصوریان و کریم باقری موضوع را دنبال کردم که متأسفانه به نتیجه نرسیدیم. من هم خیلی وقت است آن برگه را پاره کردم و دور انداختم.
عجب شانس بدی داشتید. الان به بازیکنان تیم ملی برای صعود به جام جهانی حواله خودرو میدهند و پاداش دلاری.
نوش جانشان. ما نود و هشتیها باعث شدیم تا فوتبال رونق بگیرد و حرفهای شود. نسل جوان به اروپا رفتند و درها به روی بازیکنان ما باز شد. اغلب بچههای آن نسل هم به جایی رسیدند؛ البته جز من و استاداسدی و یکی دو نفرِ دیگر. ما بودیم که ضربه خوردیم.
پس کلاً قید آن پاداش را زدید..
صد در صد. ببین؛ من از سال ۱۳۶۸ به تیم ملی دعوت شدم که آقایان علی پروین و ناصر ابراهیمی در کادرفنی بودند. حدود ۱۰ سال در عضویت تیم ملی بودم، اما هیچ پاداشی دریافت نکردم. گاهاً به بازیکنان، پیکان، سکه و پول دادند، اما هرگز به من نرسید و حقم را ندادند. فکر میکنم، چون تهران نبودم، پاداش مرا به جیب میزدند.
بگذریم. یکی از همتیمیهای تو در استقلال اهواز ادعای جالبی را مطرح کرد.
چه ادعایی؟
میگفت برای تماشای تمرین تو در استقلال اهواز، ۵ هزار تماشاگر به ورزشگاه میآمدند.
همینطوربود. شاید شما باور نکنی، اما وقتی از صنعتنفت آبادان جدا شدم و با استقلال اهواز قرارداد بستم، در نخستین تمرین فکر کردم شورش شده است. گفتم یا ابوالفضل، چه اتفاقی افتاده که این همه آدم به تمرین آمدهند. سوزن میانداختی، به زمین نمیرسید. چند دقیقه بعد فهمیدم که این تماشاگران به خاطر من آمدهاند؛ و بعدها همین تماشاگران شاهد دربیلهای تو بودند. همان دربیلهای مشهور.
نمیدانم چرا کسی باورم نمیکند.
ما در این زمینه تحقیقات کاملی انجام دادهایم و میدانیم حرفهایت تا حدود زیادی درست است. فقط ایکاش فیلم آن بازی را هم پیدا میکردی که ۱۴ نفر را دربیل زدی.
آن زمان فیلمبرداری پروژکتوری بود. یعنی فیلم را پُر میکردند، تا یک هفته در اختیارشان بود و هفته بعد روی آن فوتبال دیگری ضبط میشد. من خیلی تلاش کردم تا فیلم آن بازی را پیدا کنم، اما متأسفانه نتوانستم. امکانات نبود و فیلم هم ناپدید شد.
هنوز هم اعتقاد داری که ۱۴ نفر را دریبل زدی؟
بازی با پاکدیس ارومیه بود. توپ را از دروازهبان گرفتم و به سمت دروازه حریف رفتم. نمیدانم ۱۴ نفر یا ۱۱، ۱۲ نفر. با این حال و بعد از سالها به این نتیجه رسیدم که باید در این رابطه، طور دیگری حرف میزدم.
مثلاً چطور؟
نباید از تعداد نفرات حرف میزدم. باید میگفتم از اینورِ زمین تا آنور را دربیل زدم. من در در این مورد اشتباه کردم؛ چون نسل جوان این مسائل را نمیپذیرد. آنها حالا مسی و رونالدو را میبینند که نمیتوانند چنین کاری را انجام بدهند؛ پس با خودشان میگویند تهامی دروغ میگوید. میتوانستم بهتر توضیح بدهم.
الان یعنی دریبلهایت را تکذیب میکنی یا میگویی نباید این صحبتها را انجام میدادی؟
چرا دریبلهایم را تکذیب کنم؟ من آن کار را انجام دادم و تا ابد هم ادعایش را دارم، اما معتقدم نباید تعداد نفرات را میگفتم. وگرنه دروازهبان توپ را به من داد و چندین نفر را دریبل کردم و در نهایت گل زدم.
این بحث را هم تمام کنیم. بیا درباره مهاجمان فعلی تیم ملی فوتبال ایران صحبت کنیم. سرآمد آنها سردار آزمون و مهدی طارمی هستند. نظرت درباره این دو بازیکن چیست؟
من حرف بزنم، حاشیه درست میشود. هر بازیکنی در زمان خودش بهترین بوده و تمام انرژیاش را گذاشته. چه قبل از ما و چه بعد از ما، اما من تواناییهایی که در وجودم میدیدم را در وجود طارمی و آزمون نمیبینم!
واقعا؟
دروغ که ندارم بگویم. آزمون و طارمی ترسو بازی میکنند؛ یعنی هراس این را دارند که مصدوم شوند، اما من کاملاً در اختیار تیم بودم. از تمام مربیان فوتبال جهان هم بپرسید، این را میگویند که بازیکنان بزرگ، همیشه در خدمت تیم هستند.
یعنی اگر الان بازی میکردی، فیکس میشدی و آزمون و طارمی نیمکتنشین؟
با توانایی و طرز فکری که داشتم، اینها با حضور من اصلاً جایگاهی نداشتند. شک نکنید اگر الان بازی میکردم، جایگاه من بسیار بالاتر از امثال طارمی و آزمون بود. متأسفانه نسل جوان که بازیهای مرا ندیدهاند، این مسأله را نمیپذیرند.
لابد باورش برای آنها سخت است دیگر.
یک بار برای هیمشه دوست دارم یک تهیهکننده یا کارگردان، همراه با گروه فیلمبرداری به خوزستان بیایند و با بازیکنان، مربیان و هوادارانی که فوتبال مرا دیدهاند، مصاحبه کنند و یک مستند بسازند. آزمون، طارمی و خیلی از بازیکنان فعلی تیم ملی، حتی نمیتوانند بازیکنِ مقابل خود را دریبل بزنند. یعنی یک در مقابلِ یک را مشکل دارند.
اما قبول داری که در فوتبال مدرن امروزی، همه چیز دریبل نیست و کارِ تیمی از اهمیت بیشتری برخوردار است؟
ببین داداش گلم؛ الان فوتبال فرق کرده، اما اگر یک بازیکن قدرت دریبلزنی داشته باشد، یک حسن محسوب میشود. تصور کنید یک بازیکن بتواند سه بازیکن حریف را دریبل بزند؛ سیستم تیم رقیب به هم نمیریزد؟ یک زمان بارسلونا چنین بازیکنی در اختیار داشت که این کار را انجام میداد. اگر گفتید کدام بازیکن؟
رونالدینیو؟
باریکلا؛ احسنت به تو. او سه چهار بازیکن حریف را از پیش رو برمیداشت و پاسِ خوشگل به مهاجم میداد. من در استقلال اهواز همین کار را میکردم. میتوانید از پیشکسوتانی نظیر صبیح ساران، رحیم حلفی وعادل حردانی سوال کنید. همیشه آقای گل مسابقات استان میشدند؛ چرا؟ چون من بازیکنان حریف را از پیش رو بر میداشتم و لقمه آماده را در اختیار آنها قرار میدادم.
در میان بازیکنان فعلی، نزدیکترین بازیکن به خودتان چه کسی است؟
آدم باید منصفانه بگوید؛ من مهدی ترابی را تا حدودی میپسندم. او میتواند حداقل یکی دو بازیکن حریف را دریبل بزند.
اما مهدی طارمی هم این توانایی را دارد؛ اینطور نیست؟
طارمی عبور میکند، اما به قول فوتبالیها شیلنگی. او دریبل نمیزند، بلکه بازیکن حریف را با گامهای بلند از پیش رو بر میدارد. اسم این را که نمیگذارند تکنیک.
میتوانیم قانع نشویم؟
میتوانید، اما اگر از تمام کارشناسان سوال کنید، قطعاً میگویند که تهامی درست میگوید. من تکنیک داشتم، رونالدینیو تکنیک داشت، مسی تکنیک دارد. این خیلی واضح است.
در پایان، اگر حرف ناگفتهای داری به زبان بیاور. ما آمادهایم حرفهایت را بنویسیم.
من فقط از بیمعرفتیها ناراحتم. ناسلامتی من یکی از بازیکنانی بودم که روز هشتم آذر سال ۱۳۷۶، یک ملت را خوشحال کردم. این حقم نیست که در چنین شرایطی زندگی کنم و دور از فوتبال باشم. همین و تشکر از شما.