جنجال واکسن گارداسیل / چرا یک امر بهداشتی، جنجالی می‌شود؟

عصر ایران یکشنبه 11 آبان 1404 - 14:42
میری گفت: «حتی اگر من درباره ممنوعیت، عدم‌ممنوعیت یا رایگان شدن واکسن گارداسیل در جامعه فتوا بدهم، خودم نیز همان اشتباهی را مرتکب می‌شوم که برخی دیگر مرتکب می‌شوند؛ زیرا در این کشور، بدنه کارشناسی، وزارت بهداشت و نهادهای سیاست‌گذاری مسئول چنین تصمیم‌هایی هستند.»

ماجرای واکسن گارداسیل از مرحله کمیابی و گرانی عبور کرده و اکنون به نقطه‌ای رسیده است که در آن هنجارهای اجتماعی با سلامت جامعه در تقابل قرار گرفته‌اند.

به گزارش فرارو، نقطه آغاز این تقابل که مبحث را مورد توجه قرار داد زمانی بود که رشیدی کوچی، نماینده سابق مجلس در مناظره با ابوالفضل اقبالی گفت: «من سه چهار سال قبل، رفتم صحبت کردم و گفتم که واکسن گارداسیل را به صورت رایگان به مردم بدهید، گفتند شما می‌خواهید فساد و فشا را گسترش دهید.» و ابوالفضل اقبالی، یکی از طراحان قانون عفاف و حجاب، در واکنش به این توصیه‌ها گفت: «چیزهایی که شما می‌گویید را ترامپ در آمریکا نمی‌گوید!»

نکته مورد توجه دیگری که در این مناظره بدان اشاره شد ممنوعیت واردات واکسن گارداسیل خارجی است؛ واکسنی که نبودش به زعم رشیدی کوچی در ایران سونامی اچ‌پی‌وی به راه انداخته است.

در حالی که نبود واکسن گارداسیل یا ناکارآمد بودن آن موضوعی است که مردم در چند ماه اخیر با آن درگیر هستند، انتشار این مناظره پرسشی مطرح کرده است که چگونه واکسن گارداسیل از یک مسئله پزشکی به موضوعی اجتماعی و محل مناقشه متحول گشته و چه مکانیسم‌هایی در جامعه موجب می‌شوند مباحث علمی و سلامت‌محور در بستر فرهنگ، سیاست و هنجارها معنا و جهت دیگری پیدا کنند؟

سید جواد میری، جامعه شناس، در گفت‌وگو با فرارو  به بررسی این موضوع پرداخته است:

جوامع مدرن را نمی‌توان با ذهن مکانیکی اداره کرد/ با فلک کردن مردم نمی‌توان آنان را کنترل کرد

سید جواد میری به فرارو گفت:‌ «بسیاری از پدیده‌هایی که امروز در جامعه ما و در جوامع مدرن رخ می‌دهد، ابعاد و پیچیدگی‌های فراوانی دارد. اگر بخواهیم با ذهنی مکانیکی به آن‌ها نگاه کنیم، پیشرفتی حاصل نخواهد شد.

به گفته امیل دورکیم، جوامع به دو دسته تقسیم می‌شوند: جوامع مکانیکی و جوامع ارگانیک. جوامع مکانیکی، که پیش از دوران مدرنیته وجود داشتند، ساختاری ساده داشتند؛ شاه و وزیر در رأس بودند و سایرین رعیت محسوب می‌شدند. در آن زمان، امر اجتماعی به معنای امروزی‌اش وجود نداشت و ابزارهای کنترل نیز بسیار ابتدایی بود؛ اگر کسی از فرمان تخطی می‌کرد، در دارالسلطنه او را فلک می‌کردند تا دیگران عبرت بگیرند.»

او افزود: «اما جوامع جدید، جوامعی ارگانیک‌اند؛ یعنی ساختار آن‌ها پیچیده، درهم‌تنیده و وابسته به روابط چندلایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. برای اداره چنین جامعه‌ای، به یک «عقبه کارشناسی» نیاز داریم. دیگر نمی‌توان در مورد همه ابعاد زندگی اجتماعی با نگاه فردی یا دستوری تصمیم گرفت. مدیریت جامعه مدرن، مانند مدیریت یک بیمارستان بزرگ است: بیمارستانی که همچون بدن انسان بخش‌های گوناگون دارد و هر بخش نیازمند تخصصی مجزاست؛ از چشم‌پزشک گرفته تا جراح قلب. بنابراین، برای اداره یک سیستم پیچیده، باید از متخصصان آموزش‌دیده در هر حوزه بهره گرفت.»

مدیریت مسائل اجتماعی بدون نگاه کارشناسانه، خطایی تکراری است/ تا زمانی که تصمیم‌ها سلیقه‌ای و غیرکارشناسی باشند، بحران‌ها تکرار می‌شوند

این جامعه‌شناس گفت:‌ «وقتی نظامی بخواهد موضوعی حساس را که با حوزه‌های مختلفی همچون بهداشت، بزهکاری، اجتماع و خانواده پیوند دارد، مدیریت کند، باید نگاه تخصص‌محور داشته باشد. نمی‌توان چنین مسائلی را با ارجاع به اظهارنظر یک سیاستمدار خارجی یا تقلید از مدل‌های غیرکارشناسی حل کرد. برای مثال، ممکن است فردی مانند ترامپ تصمیم یا سخنی نسنجیده بگوید که حتی در جامعه خودش نیز با مخالفت کارشناسان و جامعه مدنی روبه‌رو شود. در آمریکا ممکن است ایالتی از او تبعیت کند، اما ایالتی دیگر کار را به دادگاه بکشاند. پس نمی‌توان این موارد را معیار حل مسائل پیچیده جامعه ایران دانست.»

او افزود: «جامعه ما، با وجود همه کاستی‌ها، دست‌کم ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال تجربه زیستن در فضای تجدد و مدرنیته را دارد و با چالش‌های نوین آن درهم آمیخته است. مدیریت معضلات امروز در حوزه‌هایی مانند اقتصاد، بهداشت، آموزش، خانواده، سیاست، امنیت و دانشگاه، نیازمند فهم علمی و سیاست‌گذاری مبتنی بر تخصص است. اگر بخواهیم با روش‌های سنتی، سلیقه‌ای و غیرکارشناسی عمل کنیم، همان‌گونه که در عرصه اقتصاد طی سال گذشته با چالش‌های سنگین و آسیب به معیشت مردم مواجه شدیم، سایر عرصه‌ها نیز دچار بحران‌های عمیق خواهند شد.»

او تاکید کرد: «بنابراین، باید مسائل اجتماعی و ملی را با نگاهی کارشناسانه بررسی کرد. بدنه کارشناسی کشور باید در همه سطوح تصمیم‌گیری حضور پررنگ داشته باشد و نگاه‌های سلیقه‌ای و دستوری کنار گذاشته شود تا جامعه بتواند مسیر خود را در دنیای پیچیده و پرمخاطره امروز پیدا کند.»

نمی‌توان با شعار و سیاست‌زدگی با معضلات اجتماعی مانند فحشا برخورد کرد

میری گفت: «حتی اگر من درباره ممنوعیت، عدم‌ممنوعیت یا رایگان شدن واکسن گارداسیل در جامعه فتوا بدهم، خودم نیز همان اشتباهی را مرتکب می‌شوم که برخی دیگر مرتکب می‌شوند؛ زیرا در این کشور، بدنه کارشناسی، وزارت بهداشت و نهادهای سیاست‌گذاری مسئول چنین تصمیم‌هایی هستند. این مسائل باید در سطح تخصصی و کارشناسی بررسی و حل شوند، نه اینکه به سطح کوچه و خیابان کشیده شوند.

موضوعاتی مانند  فحشا و موارد مشابه، با اخلاق اجتماعی گره خورده‌اند. اگر بخواهیم همه‌چیز را با هم بیامیزیم و هر مسئله‌ای را با شعار و سیاست ترکیب کنیم، نمی‌توانیم با معضلات اجتماعی به‌صورت واقعی و علمی برخورد کنیم.»

ایرانِ امروز را نمی‌توان با نگاه‌های احساسی و شعاری اداره کرد

او افزود: «اکنون، پس از حدود پنجاه سال از تأسیس جمهوری اسلامی، باید وارد دوره‌ای تازه از حکمرانی و تصمیم‌گیری شویم؛ دوره‌ای که در آن احساسات و شعار جای خود را به منطق، تخصص و دانش بدهد. نمی‌توان کشوری با نزدیک به صد میلیون جمعیت را با تصمیم‌های شعاری اداره کرد. جامعه امروز ایران بسیار پیچیده است و جهان نیز در آستانه‌ی انقلاب صنعتی ششم قرار دارد؛ بنابراین، برای فهم و اداره این پیچیدگی‌ها باید روش‌های علمی و آموزش‌دیده را در پیش بگیریم. از سیاست‌مداران و مدیران گرفته تا تصمیم‌سازان و نمایندگان، همه باید به درک تخصصی از مسائل برسند تا کشور بتواند در این جهان متحول و پررقابت، دوام و پیشرفت داشته باشد.»

آینده ایران به دست نسل دهه هشتادی‌هاست، ما رفتنی هستیم

این استاد دانشگاه در نهایت گفت:‌ «انسان، چه در نسل‌های گذشته و چه در نسل امروز، همواره موجودی معناجو است و دغدغه فردایی بهتر از اکنون را دارد. نسل جدید ما نیز، همانند نسل جوان در دیگر نقاط جهان، با وضعیت پیچیده و تجربه‌هایی مواجه است که پنجاه سال پیش اساساً وجود نداشتند.»

او اشاره کرد: «برای مدیریت نسل جدید که آینده ایران به دست آن‌هاست  باید درک کنیم که نسل‌های پیشین کار خود را انجام داده‌اند و اکنون نوبت جوانانی است که از دهه ۸۰ به بعد متولد شده‌اند. بسیاری از مدیران و سیاست‌گذاران کنونی نهایتاً تا پنج یا ده سال دیگر در صحنه حضور دارند؛ بنابراین برای اداره آینده، نیازمند تفکری هستیم که بتواند میان «ثوابت» و «متغیرات» زندگی انسانی تعادل برقرار کند؛ یعنی درک کند چه چیزهایی بنیادین و ثابت‌اند و چه مؤلفه‌هایی با زمان و مکان تغییر می‌کنند.  این امر مستلزم نوعی تفکر بنیادین و فهم عمیق از جهان امروز است. این  تفکر  نه با تزریق و القا، بلکه با تحول جدی در نظام آموزش و پرورش شکل می‌گیرد.»

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.