اوایل سال 94 زن جوانی در حالی که به شدت وحشت زده و شوکه به نظر میرسید با مراجعه به پلیس شهریار شکایت خود را با موضوع آدمربایی و سرقت از یک زوج جوان مطرح کرد.این زن در طرح شکایت خود به ماموران گفت:«روز حادثه برای خرید از خانه بیرون رفته بودم. موقع برگشت به خانه به دلیل اینکه وسایلم سنگین بود و دستم درد گرفته بود تصمیم گرفتم که ماشین بگیرم.
به گزارش تابناک به نقل از روزنامه هفت صبح؛ با اینکه مسافت تا خانهمان کم بود کنار خیابان ایستادم و اولین ماشینی که جلوی پایم ترمز کرد سوار شدم. روی صندلی جلو کنار راننده یک خانم نشسته بود و از طرفی کوتاه بودن مسافت باعث شد حتی یک درصد هم احساس خطر نکنم. فکرش را هم نمیکردم که این زوج جوان قصد ربودن من را داشته باشند اما همین که خودرو راه افتاد ناگهان راننده یک چاقوی نسبتا بزرگ از کنار صندلی خود بیرون کشید و با لحن تهدید آمیز به من گفت اگر صدایت در بیاید با همین چاقو تو را تکه تکه میکنم.»
این زن در ادامه گفت:«من واقعا وحشت کرده بودم. نفسم بالا نمیآمد و چیزی نگفتم. ماشین از مسیر منحرف شد و به یک مسیر فرعی رفت.کمی که دور شد شروع کردم به التماس به آن زوج جوان. احساس میکردم این مسیر برای من بازگشتی ندارد و این دو نفر حتما من را میکشند. اما او بار دیگر با فریاد و عربده به من گفت دهانم را ببندم. تمام بدنم میلرزید تا اینکه در جایی خلوت بالاخره ماشین توقف کرد و راننده به من گفت پول و طلا و هر چیزی که دارم به او بدهم.
من پول نقد زیادی همراه نداشتم و او از من خواست کارت بانکی و رمزم را به خانمی که کنارش نشسته بود بدهم. من هم این کار را کردم و ماشین دوباره شروع به حرکت کرد و کنار یک عابربانک ایستاد. آن زن پیاده شد و از کارت من پول برداشت کرد. بعد هم کمی جلوتر از یک صرافی با کارت من مقداری دلار خریداری کردند. وقتی مطمئن شدند که کارت بانکی من دیگر موجودی ندارد دوباره آن زن سوار ماشین شد و به راه افتادند. آن زوج من را به حاشیه شهر شهریار برده و در آنجا رهایم کردند. آنها حتی خریدهایی که کرده بودم را نیز با خود بردند و طلا و ساعت مچی من را نیز گرفتند.»
رسیدگی به این شکایت به سرعت تحت دستور ماموران جنایی قرار گرفت تا سارقان آدم ربا شناسایی و دستگیر شوند اما در همین حال شکایتهای سریالی مشابه به دست ماموران رسید که شواهد نشان میداد عامل همه آدمرباییها و سرقتها همان باند قبلی است.
شکایتهای سریالی
به فاصله کوتاهی از ثبت اولین شکایت، زن جوان دیگری با مراجعه به ماموران پلیس شکایت مشابهی را به ثبت رساند. دومین شاکی در گزارش شکایت خود گفت:«روز گذشته موقع بازگشت از محل کارم در جای مشخصی که همیشه ماشین میگیرم تا به خانهام برسم، ایستادم و منتظر ماشین بودم.
آن روز خیلی خسته بودم برای همین وقتی یک خودروی شخصی بوق زد سوار ماشین شدم و روی صندلی عقب نشستم. راننده وقتی کمی در مسیر پیش رفت ناگهان با تهدید چاقو من را وادار به سکوت کرد و بعد به سمت حاشیه شهر رفت. او در جای خلوتی خودرو را نگه داشت و بعد از اینکه من را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد، وادارم کرد پول و طلاهایم را به او بدهم. بعد هم همان جا رهایم کرد.»
در حالی که این زن اظهار کرده بود راننده تنها بوده و زنی همراهش نبود اما با توجه به مشخصاتی که از راننده و خودرو داد شکی باقی نمانده بود که عامل این آدم ربایی و سرقت نیز همان فرد قبلی است.اما در همین حال باز هم زن جوان دیگری با مراجعه به پلیس اظهار کرد که شیوه آدمربایی و سرقت از او شبیه اولین شاکی توسط زوج جوان بوده است.
بنابراین مشخص شد که سارق گاهی همراه با یک خانم و گاهی نیز به تنهایی اقدام به سرقت میکند اما در همین حال یکی دیگر از شاکیان اظهارات هولناکتری را نسبت به شاکیان قبلی ثبت کرد. او گفت:«مرد جوان بعد از اینکه من را سوار خودرو کرد و به حاشیه شهر برد به من تجاوز کرد.سپس از من سرقت کرد و همان جا رهایم کرد.»
این زن تحت معاینات پزشکی قانونی قرار گرفت و در همین حال شمار شاکیان به هفت نفر رسید. در ادامه مشخص شد که اعضای این باند اقدام به دو فقره سرقت خودرو نیز کرده بودند و بعد از چند فقره آدمربایی و سرقت از خانمها، ادامه فعالیتهای مجرمانه خود را با خودروهای سرقتی انجام میدادند تا شناسایی نشوند.اما نحوه عمل آنها و همچنین مشخصات ظاهری که شاکیان بیان داشتند، نشان میداد که عامل هر هفت سرقت و آدمربایی همین افراد هستند.
صدور حکم اعدام
با رصدهای ماموران پلیس بالاخره زوج جوان به دام افتادند. هنگام دستگیری این سارقان مقداری از طلاهای سرقتی و همچنین گوشیهای مالباختگان از محل سکونت آنها کشف شد.همچنین مشخص شد که این زوج از مدتی قبل صیغه کرده و با هم زندگی میکردند و در عین حال در سرقتها با یکدیگر همدستی داشتند.
با ادله و مدارک و مستنداتی که شاکیان در اختیار مراجع قضایی قرار دادند، متهم اصلی یعنی آقای راننده به اتهام هفت فقره سرقت و آدمربایی مقرون به آزار، ایجاد آزار و اذیت جنسی در چند مورد و همچنین یک فقره تجاوز به عنف پای میز محاکمه رفت.در همین حال زن جوان همدست او نیز به اتهام همدستی در چند فقره آدم ربایی و سرقت محاکمه شد.
متهم اصلی به اتهام تجاوز به اعدام، به اتهام آدمربایی به 22 سال حبس و به اتهام سرقت به 15 سال حبس و همچنین رد مال محکوم شد. همچنین به دلیل آزار جنسی برخی زنان به تحمل 99 ضربه شلاق محکوم شد.زن همدست او نیز به اتهام مشارکت در سرقت مقرون به آزار و آدمربایی به 18 سال حبس و تحمل 74 ضربه شلاق و رد مال محکوم شد.
رای صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور مهر تائید خورد و به مرحله اجرا در آمد اما در همین زمان مرد محکوم به اعدام موفق به جلب رضایت زنی شد که به او تجاوز کرده بود و این زن با ارائه اشتباه نامه در طرح شکایت خود خواستار لغو حکم اعدام شد. به همین جهت در حالی که اجرای بقیه بندهای رای صادر شده لازمالاجرا است، متهم صرفا به جهت اتهام تجاوز بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی متهم در دفاع از خود گفت:«من اشتباه بزرگی انجام دادم و خیلی پشیمانم.در زمان ارتکاب جرایم تحت تاثیر مصرف مخدر شیشه بودم اما اتهام تجاوز را قبول ندارم و ارتباط من با این شاکی در حد آزار و اذیت بود و تجاوزی صورت نگرفت.»قاضی گفت:«اما قبلا اعتراف کرده بودی و حالا که به طریقی رضایت شاکی را جلب کردی حرفت را نقض میکنی؟»
متهم گفت:«اعتراف قبلی من تحت فشار بود و حتی شاکی هم به این نتیجه رسید که آزار و اذیت من در حد تجاوز نبوده است.»قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم برای صدور رای وارد شور شدند.در چنین شرایطی چنانچه ادله کافی مبنی بر وقوع جرم در دست باشد اظهار اشتباهنامه شاکی بیاثر بوده و حکم اعدام مجددا صادر میگردد. اما در صورتی که اشتباه شاکی محرز شود، متهم به مجازات درخور جرم جز اعدام محکوم خواهد شد.