به گزارش همشهری آنلاین تقابل روز گذشته فولاد و استقلال خوزستان در هفته نهم لیگ برتر، نه فقط در زمین، بلکه بیرون از آن هم جنجالی شد؛ درگیریهای لفظی و اتفاقات کنار زمین، فضای مسابقه را متشنج کرد و در نهایت هم اظهارات تند حسین کعبی علیه کادر فنی فولاد بازتاب گستردهای پیدا کرد؛ اظهاراتی که به دلیل اشاره غیرمستقیم او به یحیی گلمحمدی واکنشهای زیادی را هم به دنبال داشت.
کعبی که این روزها در کادرفنی استقلال خوزستان حضور دارد، میگوید رفتار نیمکت فولاد و اتفاقات پس از پایان بازی باعث عصبانیت لو شده است. او در گفتوگو با ورزش سه از پشتپرده حواشی بازی دیروز، رابطهاش با یحیی گلمحمدی و همچنین شرایط دشوار استقلال خوزستان گفت و تأکید کرد که قصد دارد واقعیتها را بدون سانسور بیان کند.
این گفتگوی جنجالی را در ادامه میخوانید:
* در بازی دیروز چه اتفاقی افتاد که باعث آن حواشی و مصاحبه جنجالی شما شد؟
متاسفانه حاشیه از سمت نیمکت حریف شروع شد. به بعضی از دوستان بر خورده، چون ما بازی را به آبادان بردیم. تیمی که میزبان باشد، باید میزبانی کند و ما هم این کار را به خوبی انجام دادیم. زمین نداریم، در استادیوم خودمان نمیتوانیم بازی کنیم و به آبادان رفتیم. از طرفی به خاطر جوانهای خوبی که داریم، به آنها بر خورد که در نیمه اول گل زدیم و چند گل دیگر هم میتوانستیم بزنیم. نیمکتشان تحت فشار و عصبی بود. دقیقه ۶۵ بازیکن ما اخراج شد که صادقانه میگویم صد درصد درست بود، اما از آن به بعد سوت داوری کاملا به ضرر ما بود و خواستند بازی را کنترل کنند. داور که یازده دقیقه وقت اضافه گرفته، چه دلیلی دارد سه دقیقه بیشتر هم بگیرد تا بیش از ۱۰۰ دقیقه بازی کنیم.
* اما صحبتهای شما در پایان بازی مشخصا علیه یحیی گلمحمدی بود.
سرمربی حریف و همکارانشان صحبتهایی لب خط داشتند و بی احترامی میکردند، چون تماشاگران بالای سرشان بودند و شعار میدادند و همین موضوع باعث شد فشار به آنها وارد شود. بعد از بازی، من اولین نفر به تونل رفتم که به رختکن بروم؛ دیدم که حمید بوحمدان با داور صحبت میکند و سرمربی حریف هم میگفت عالی و فوقالعاده سوت زدی، ما هر چی دلمان بخواهد در خوزستان انجام میدهیم و کسی نمیتواند جلویمان را بگیرد. من هم جوابش را دادم؛ خواستم بگویم تو دو سال است اینجا هستی و پارسال با آنهمه هزینه تیم را پنجم کردی. فرق پنجم با چهاردهم چیست؟ امسال نزدیک ۲۵ نفر بازیکن آوردی اما چون گفتند استقلال خوزستان جوانگرایی کرده، حسادت به چشمش آمده است. ما این بازیکنانی را که در استقلال خوزستان بازی میکنند، از پایههای فولاد برداشتهایم. ما هر وقت از جوانها حرف میزنیم، به آنها بر میخورد. چرا؟ ناراحتی ندارد. تو میگویی اینجا هر چیزی دلم میخواهد انجام میدهم، میخواهم بگویم صد تا مثل تو هم نمیتوانند کاری کنند. یک نفر هم چهار سال پیش در فولاد سرمربی بود و من با او کار میکردم و برنامههایشان را میدانم؛ هم آن آقا و هم ایشان مردم خوزستان را به جان هم میاندازند. قرارداد میبندند و پولهایشان را میگیرند. همین امسال سرمربی فولاد قبل از اردو ۳۰ میلیارد گرفته است. بعد میگویی هر کاری دلم بخواهد در فوتبال خوزستان انجام میدهم؟ تو کی هستی که انجام بدهی؟ همه میدانند قهرمانی تو با پرسپولیس چطور است؛ پرسپولیس تیم بزرگی است که نیاز به سرمربی نداشت و قهرمان شد. مگر پرسپولیس به تو نیاز داشت؟ اسم پرسپولیس بزرگ بود که قهرمان میشد. الان اینحا چندم جدول هستی؟ با بازیکنان چطور قرارداد میبندی؟ یادت هست سال ۹۳ ماشین نداشتی و میآمدم دنبالت و سوار لندکروزم میشدی و چه حرفهایی میزدی؟ اینها را یادت هست؟ نگذار خیلی چیزها را بگویم. میتوانم خیلی چیزها را بگویم که مردم خوزستان را بیدار کنم. این شخص و شخصی که چهار سال پیش اینجا مربی بود و الان دبی است، هر کاری خواستند در فوتبال خوزستان انجام دادند.
* اما صحبتهای شما به قدری تند بود که حتی واکنش ساسان انصاری را هم به دنبال داشت.
پیجها را خریدهاند که از آنها حمایت کنند، میلیاردی خرج کردهاند و حالا هم ساسان انصاری را میفرستند که حرف بزند. من و ساسان نان و نمک خوردهایم و کاری به او ندارم. من سر سفره پدر و مادرم بزرگ شدهام و از همینجا به ساسان میگویم میدانم تو را جلو میفرستند که خرابت کنند اما میخواهم بگویم همین شخص امسال تو را نخواست. همین شخص سه چهار نفر از بازیکنان خوزستان را بیرون انداخت. خوزستان انقدر بدبخت است که ۲۵ بازیکن از بیرون بیاوریم؟ آن هم در باشگاه بزرگی مثل فولاد؟ چرا دستیار تو ۲۰ میلیارد قرارداد دارد؟ همین دستیار تو تراکتور را نابود کرد، نساجی را نابود کرد و بعد او را به اینجا آوردی و قرار بود به سپاهان بروی و او اینجا ماندگار شود. همین امسال با سپاهان و پرسپولیس مذاکره میکردی که دستیارت با ۲۰ میلیارد قرارداد، اینجا سرمربی شود. فکر کردی ما اینها را نمیدانیم؟ من تا چه زمانی ساکت شوم و چیزی نگویم؟ من در خوزستان زندگی میکنم، فقط امیدوارم روزی چشمم در خیابان به چشم تو نخورد. قربان دهان مهدی هاشمنسب بروم که حرف خوبی زد؛ گفت حسین کعبی، خیلی باید مراقب این فرد باشی. الان تازه به حرف او رسیدم. تو که ۷۰ میلیارد قرارداد میبندی، دنبال چه چیزی هستی؟
* همه این صحبتها و عصبانیت فقط برای یک جمله است که آقای گلمحمدی به داور گفتهاند؟
بله. چون من را دید این حرف را زد. چون من با او مشکل دارم، محمد علوی با او مشکل دارد. خیلی حرفها هست که باید بگویم. الان هم عصبی نیستم و لحن حرف زدنم تند است. این شخص را در فوتبال همه میشناسند. من دیروز چیزی نگفتم اما امروز باید صحبت کنم، چون ساسان را فرستاده که مصاحبه کند. میخواهد ساسان را به جان ما بیندازد، مثل آن رفیقمان که در دبی زندگی میکند. او هم ما خوزستانیها را به جان هم انداخت و حالا هم سرمربی فعلی فولاد همین را میخواهد. تو نمیتوانی این کار را کنی. دو نفر را در شرکت گذاشتهای که کارهای دیگری برایت انجام میدهند و مدیرعامل عوض میکنند. تو اگر مرد بودی، اول میگذاشتی بازیکنانت پول بگیرند و بعد ۳۰ میلیارد میگرفتی.
* شما دوست و همدوره بودید و اصلا درست نیست که الان این اتهامات را علیه همتیمی سابق خودتان مطرح میکنید.
من سالها در این فوتبال بودم و هر کاری کردهام، برای دوستان و مردمم است. همه جا ما را در این فوتبال خراب کردهاند؛ از سرمربی سابق گفته تا سرمربی فعلی ویم. واقعا دیگر تحمل این اتفاقات را ندارم. روزی که آن فرد سرمربی فولاد بود، من و علوی را به جان یحیی میاندخت و بعد از بازی خودش زنگ میزد به یحیی و معذرتخواهی میکرد. آدم از این اتفاقات ناراحت میشود. ما سیاه بازی بلد نیستیم. باید مردم بدانند و متوجه شوند که این چه آدمی است. البته شناختهاند که دیروز او را هو کردند. من ترسی از کسی ندارم، صحبت میکنم تا هر اتفاقی هم قرار است بیفتد، برای من بیفتد.
* شما بین صحبتهایتان گفتید یحیی در پرسپولیس کاری نکرد و پرسپولیس تیم بزرگی بوده که قهرمان شده است. اگر صرفا تیم بزرگ بودن میتواند باعث قهرمانی شود، چرا پرسپولیس سال قبل قهرمان نشد؟
روزی که برانکو تیم را گذاشت و رفت، اول کالدرون آمد که نتیجه گرفت و بعد از او یحیی آمد و پس از آن هم اوسمار آمد که قهرمانی آورد. پرسپولیس نیاز به مربی داشت؟ اینهمه بازیکن به سرمربی نیاز داشتند؟ برانکو چهار جام آورد و شیک و خوشگل و خوشتیپ تیم را گذاشته و رفت. پرسپولیس به سرمربی نیاز داشت؟ این حرف را نزنید. ما فوتبالی هستیم و میدانیم پرسپولیس نیازی نداشت. شخصیت پرسپولیس، شخصیت قهرمانی بوده است.
* مگر میشود یک تیم تا ۴-۵ سال با میراث سرمربی سابق خود قهرمان شود؟
قسم میخورم که همینطور است، نه به خاطر اینکه با این آقا مشکل دارم. این آقا چرا با فولاد نتیجه نمیگیرد؟ چرا با پدیده قهرمان نشد؟ چهار سال در فولاد بودم و دو باخت در زمین خودمان داشتیم، ایشان چند باخت در زمین خودش دارد؟ هر بازیکنی خواست برایش گرفتند یا نه؟ هر مدیرعاملی خواست عوض کرد یا نه؟ یادتان است که مهدی مهدوی کیا را با چشم گریان از پرسپولیس بیرون انداخت؟ دل مهدی را شکست یا نه؟ رفاقت سر جایش است اما این شخص رفاقت سرش نمیشود. محمد علوی یک ماه پیش از بحرین آمده که سرپرست شود اما آقای سرمربی تیم گفته این درباره من مصاحبه کرده، او را نمیخواهم. آقای علوی به فولاد خدمت کرده است. مگر ما دنبال پول فولاد هستیم؟ ما دنبال این هستیم که آدمهای سالم در فوتبال کار کنند. من به استقلال خوزستان خدمت میکنم و هشت هفته است که هزار تومان نگرفتهایم؛ اینها به خاطر من و امیر خلیفه جان میدهند. من نمیگذارم یک شخص که در شبکههای اجتماعی رفیق دارد، این کارها را کند. چند سال در این فوتبال خیلی چیزها را نگفتم اما دیگر نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم.
* شما خودتان مربی هستید و کار فنی میکنید. چطور میتوانید تا این حد نقش سرمربی را به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در موفقیت تیم کمرنگ کنید و قهرمانیهای یک تیم را نتیجه کار سرمربی سابق بدانید؟
من این موضوع را تایید میکنم که ما همکار هستیم و نباید پشت سر هم حرف بزنیم اما شرایط در فوتبال طوری است که بعضی از دوستان با جان و دل کار نمیکنند. درست است که سرمربی وقت میگذارد اما برای مثال اگر میخواهد پول حلال دربیاورد، باید هفت روز در شهر باشد، نه سه روز در تهران و سه روز در اهواز. باید واقعیت را گفت. اینها آدمهای سالمی هستند که در فوتبال کار میکنند؟ من آدمهای سالم را نام میبرم؛ از نویدکیا و حدادیفر گرفته تا وحید هاشمیان و کریم باقری. آدم سالم مثل اینها کم نداریم و زیاد هستند. من با اینها زندگی کردهام و واقعیت را میگویم. ای کاش آن موقع حرف مهدی هاشمینسب را گوش میکردم.
* شما در حال حاضر در استقلال خوزستان حضور دارید اما شاید بیش از حد به مسائل مربوط فولاد میپردازید؛ شاید این موضوع برای فولادیها هم جالب نباشد.
من اینجا بزرگ شدهام و فولاد به شخص خود من نان رسانده است. سال ۸۳ به قطر رفتم و خودم برای این باشگاه پول آوردم. از من حمایت کردند و پشتم ایستادهاند و حالا هم وظیفه من است که صحبت کنم. من باشگاه فولاد و هواداران را در این مسئله قاطی نکردم، بحث من یک نفر است. من عاشقانه فولاد و پرسپولیس را دوست دارم و بحثم این باشگاهها نیستند. من با تماشاگران فولاد مشکلی ندارم و میدانم که آنها خودشان هم خسته شدهاند. من نان و نمک فولاد را خوردهام و وظیفهام است صحبت کنم. اگر چند نفر هم به من توهین کنند، مشخص است که از کجا خط میگیرند. همه در این فوتبال حسین کعبی را میشناسند. اگر ساکت بنشینیم و حرفی نزنیم، هیچ اتفاقی نمیفتد. البته قرار نیست من به تنهایی فوتبال ایران را درست کنم، من حرف حق را میزنم. من با کسی مشکل ندارم، چند وقت قبل هم با آقای محمدی حرف زدم و برای زمینی که برای بازی با استقلال به ما دادند، تشکر کردم و الان هم از باشگاه صنعت نفت آبادان تشکر میکنم؛ آدم نباید بدذات و نمک نشناس باشد، باید واقعیتها را بگوید. من این موضوع را تا روز آخر ادامه میدهم و فقط امیدوارم چشممان به چشم هم نخورد که اگر بخورد، اتفاقات عجیب و غریبی میفتد. من وارد بحث نشده بودم اما به خاطر حرفی که دیروز زد، ورود میکنم و اگر حقم را از این آقا نگرفتم، حسین کعبی نیستم. چهار ماه بعد هم در فولاد آرهنا بازی داریم، البته اگر آن زمان هم خودش باشد.
* احساس نمیکنید این تهدیدها جالب نیست؟
نه، هر چیزی که میخواهد بشود. به جان بچهام و به خاک پدر و مادرم تا به حال به هیچکس در فوتبال بی احترامی نکرده بودم، اما این شخص و سرمربی سابق تیم کاری در فوتبال خوزستان کردند که بدجور دلم از آنها پر است، چون ما مردم خوزستان را به جان هم میاندازند و میگویند برو در پیجها این کار را بکن. این کارها زشت است. حرف شما درست است و ما همکار هستیم، اما واقعا این حرفها درست نیست. من با جان و دل یحیی را دوست داشتم، تیم ملی با هم بودیم، ۹ سال با هم زندگی کردیم و رفیق بودیم، اما این رفتارها به خاطر ۷۰ میلیارد درست است؟ من خودم سر ماجرای سعادت حردانی به یحیی زنگ زدم و گفتم سعادت میخواهد به استقلال برود، او را برای پرسپولیس بگیر.
* ۹ هفته از لیگ گذشته و همچنان مصاحبههای جنجالی شما درباره اشخاص مختلف ادامه دارد و جالب اینکه مورد توجه هواداران هم قرار میگیرد. دلیل این موضوع چیست؟
متاسفانه بعضی از دوستان عادت به دروغ گفتن کردهاند اما من سر سفره پدر و مادرم بزرگ شدم؛ یک خانواده پرجمعیت که با سختی و بدبختی میتوانستیم خودمان را سیر کنیم. روزی که پایم را به تهران گذاشتم، پدرم یک حرف زد؛ گفت تو کوچک این خانه هستی، مراقب باش و گول نخور، اگر میخواهی فوتبالیست شوی، روی پای خودت بایست. من هنوز هم آن حرف در گوشم است. شاید بعضیها به دروغ عادت کردهاند. برخی برای ۱۰۰ میلیارد سر خم میکنند اما من بلد نیستم و رنگ این مبالغ را تا به حال ندیدهام و دوست هم ندارم ببینم. دوست دارم یک آدم عادی باشم و خانوادهام را سیر کنم. خدا را شکر خیالم از این نانی که به زندگیام آوردهام راحت است که زبانم دراز است. در این چهل سال در فوتبال اینهمه حرف زدهام و یک نفر هم نتوانسته بگوید حسین کعبی، بنشین سر جایت، تو فلان کار را کردهای. من به کسی آتو ندادهام، اگر آتویی هم داده باشم در زمین فوتبال بوده است. بیرون از فوتبال با کسی کاری ندارم. من سر سفره پدر و مادرم بزرگ شدهام؛ در زمین فوتبال برای پیراهن تیم ملی با همه دعوا کردم و الان هم با مربیگری با همه دعوا میکنم اما دعوای فوتبالی؛ بیرون از فوتبال نوکر همه هم هستم و احترام بزرگترم را بلدم. لحن صحبتم تند است و رفیقباز هستم و گردنم را میدهم.
* از این بحث خارج شویم؛ پس از بازی تیم شما اعتصاب کرده بود. دریافتی داشتید که اعتصاب شکست؟
نه متاسفانه، فعلا هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. ۹ هفته گذشته و بازیکنان هزار تومان دریافتی هم نداشتهاند. الان به تمرین میرویم تا ببینیم چه میشود. بازیکنان به خاطر امیر خلیفه، من و حمید بوحمدان که در تیم بزرگی میکند، بازی میکنند. میخواهم از همینجا از حمید بوحمدان تشکر کنم که برای تیم بزرگی میکند. کاش چند آدم پاک و فوتبالی مثل حمید بوحمدان در فوتبال داشته باشیم که فوتبال خوزستان به این روز نیفتد.
* با وجود تمام مشکلات، تیمتان هم فراتر از انتظار ظاهر شده است.
تیم ما همدل است و واقعیت را میگویم که بخش زیادی از همدلی هم به خاطر حمید بوحمدان است؛ او با بچهها زندگی میکند و عصای دست باشگاه و کادرفنی است. کنترل کردن جوانها در این فوتبال کار سادهای نیست. جوانها خرج دارند و کنترل کردن تیمی با این شرایط خیلی سخت است اما ما بوحمدان و چند بزرگتر دیگر داریم که کمکمان میکنند. با این حال نباید بیش از حد از این جوانها سوءاستفاده کنیم؛ اینها آینده فوتبال خوزستان و ایران هستند و باید زودتر مشکلات حل شود تا با آرامش بیشتر به مسیر ادامه بدهیم. این جوانها نمیتوانند بدون پول بازی کنند و هر روز امروز و فردا کنند. درست نیست.
* درباره شرایط پرسپولیس هم صحبت کنید؛ شما اعتقاد داشتید که باید به وحید هاشمیان زمان بدهند اما در نهایت این اتفاق نیفتاد.
این تصمیم باشگاه بود. میتوانستند به وحید فرصت بدهند. سال اول برانکو هم پرسپولیس نتیجه نمیگرفت اما بعد از فوت هادی بچهها همقسم شدند و نتیجه گرفتند. وحید هاشمیان خیلی وقت بود مربیگری نکرده بود اما یک آدن جنتلمن و باسواد و باشخصیت است. در فوتبال ما آدم باشخصیت جایی ندارد، باید هوچی و لات و دروغگو باشد و زیرمیزی بدهد. من امروز مصاحبه قاسم حدادی را دیدم که گفت چیزهایی از من میخواهید که من نیستم. وحید هم همینطور بود. یک خاطره بگویم؛ ما با کرواسی بازی داشتیم و من در بازی به وحید پاس ندادم، وحید شاکی شد و من گفتم ببخشید، ندیدمت، ولم کن. وحید به قدری خوش قلب بود که یک ساعت و نیم دنبال من میگشت که معذرتخواهی کند؛ تا این حد باشخصیت و بزرگ و جنتلمن است. در فوتبال ما آدمهای این مدلی نمیخواهند، آدمی که حرف حق بزند نمیخواهند. ما باید پیش چه کسی اعتراض کنیم؟ همین باعث شده فوتبالمان به این روز بیفتد. دم وحید گرم که وقت گذاشت و من خیلی چیزها از او یاد گرفتم. ما با هم در تیم ملی بزرگ شدهایم و حالا به عنوان یک نماینده کوچک از او به خاطر ادب و شخصیتش تشکر میکنم. خودش میداند که قلبا دوستش دارم.
* آینده پرسپولیس را با اوسمار چطور میبینید؟
من درباره شخص حرف نمیزنم، فقط میگویم برای باشگاه بزرگ پرسپولیس آرزوی موفقیت دارم. من فولاد، پرسپولیس، سپیدرود رشت و صنعت نفت آبادان را از ته دل دوست دارم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.












