به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا علیاکبر استاداسدی با سابقه سالها بازی برای در تیم ملی، یکی از اعضای دوستداشتنی نسل ۹۸ فوتبال ایران است. مدافعی که خیلیها میگفتند با رایزنیهای مهندس فائقی- معاون وقت سازمان تربیتبدنی- در تیم ملی حضور داشته و در ترکیب قرار گرفته است. استاداسدی اما بعد از بازنشستگی، روزهای دور از فوتبال را سپری میکند.
او که همیشه شیرین صحبت میکند و صریح، از شرایط لیگ، اخراج هاشمیان و همچنین مشکلات فوتبال ایران میگوید.
اول از همه برویم سراغ اخراج وحید هاشمیان از پرسپولیس. نظرتان چیست؟
من نمیدانم مدیران پرسپولیس دنبال چه هستند. بعد از بازی با ذوبآهن، دست هاشمیان را بالا میبَرند و و فردای آن روز اخراجش میکنند! آخر، مربی را که با ۸ بازی عوض نمیکنند. اگر هاشمیان ناسزا میگفت و فحش میداد، خوب بود؟
یعنی شما مخالف اخراج هاشمیان بودید؟
صد در صد. پرسپولیس تازه راه افتاده و هاشمیان هم به نقاط ضعف تیمش پی بُرده بود. درست است پرسپولیس همیشه باید نتیجه بگیرد و جز قهرمانی، عنوانی هوادارانش را راضی نمیکند اما باید به هاشمیان فرصت بیشتری میدادند. حداقل تا نیمفصل پای او مینشستند و بعد بررسی میکردند که آیا قادر است پرسپولیس را به موفقیت برساند یا نه.
نقدی که به هاشمیان وارد میشد، سادگی او در کنار خط بود. خیلیها میگویند در فوتبال ایران، مربی باید سر و صدا کند و خود را در کنار زمین به آب و آتش بزند تا تیمش نتیجه بگیرد. خلاصه اینکه باید دریده باشد.
الان من از نقدها اینطور فهمیدم که مربی باید ناسزا بگوید. آیا یک مربی که ناسزا میگوید، خوب است؟ این حرفها چیست که میزنند؟ هاشمیان در بالاترین سطوح بازی کرده و در مربیگری هم جزء استعدادهای جوان فوتبال ما است.
در فوتبال ایران اینطور است دیگر. شما که خودتان سالها در سطح اول حضور داشتید و این را میدانید.
خوب نیست دیگر. خیلی از مربیان وجود دارند که فنی نیستند اما میدانند لب خط چطور برخورد کنند، حرف بزنند و بد و بیراه بگویند.
در دوران بازیات به موردی اینچنینی برخورد کرده بودی؟
هرگز. خدا رحمت کند آقای محمود یاوری را؛ ایشان بیاحترامی نمیکرد اما آنقدر دیسپلین داشت و روحی-روانی حرف میزد که بازیکنان به خودشان میآمدند و بهتر کار میکردند. من از سبک مربیگری فیروز کریمی هم خیلی خوشم میآمد. او هم بلد بود با صحبتهایی که انجام میداد، بازیکن را راه بیندازد.
شما در دوران علی پروین و آن رختکنهای پر حرف و حدیث که در تیم ملی حضور نداشتی؟
نه، من نبودم. یکی دو سال بعد از آن به اردوی تیم ملی رسیدم. آن زمان اینطور بود دیگر. بازیکنان با صحبتهای پروین، غیرتی میشدند، به زمین میرفتند و بازی را میبُردند.
بگذریم. علیرضا اکبرپور که سابقه سالها بازی برای استقلال را دارد، در گفتگویی مدعی شده که کریم باقری استقلالی دوآتشه بوده و بعدها رنگ آبی را با قرمز عوض کرده است.
اینکه کریم در دوران نوجوانی طرفدار کدام تیم بوده را نمیدانم اما از وقتی او را میشناسم، به تیمی جز پرسپولیس فکر نمیکند. او در اردوهای تیم ملی فقط درباره پرسپولیس حرف میزد و اصلاً اجازه نمیداد استقلالیها صحبت کنند. اکبرپور الکی میگوید؛ باقری پرسپولیسی تیر است.
تو که سالها با کریم باقری هماتاق بودی، فکر میکنی چرا او سرمربیگری را قبول نمیکند؟
کریم از قدیم تا امروز، از حواشی فراری است. نمیخواهد نفر اول باشد و در هیاهو و دید. حضور باقری اما حواشی پرسپولیس را کم میکند؛ بازیکنان از او حرفشنوی دارند و همین بخش بزرگی از مشکلات را برطرف میکند.
لیگ ایران را پیگیری میکنی؟
اصلاً حوصله ندارم فوتبال ببینم.
چرا؟ این بیحوصلگی از کجا نشأت میگیرد؟
چون تماشای فوتبال دیگر به من نمیچسبد. از طرفی فشار زندگی زیاد است و مردم مثل قبل شاداب نیستند. یک زمان برای بازیهای تیم ملی، ۱۲۰ هزار نفر به ورزشگاه میآمدند اما الان اگر خانمها را فاکتور بگیرید، جمعیت آنچنانی به استادیومها نمیآید. تازه خیلی از آنها هم که به ورزشگاه میروند، فوتبالی نیستند و برای کنارِ هم بودن و خوشگذرانی راهی استادیوم میشوند!











