ضرورت روایت‌گری در دوران پسا جنگ برای ثبت حافظه زنده ملت

خبرگزاری مهر جمعه 09 آبان 1404 - 22:37
پژوهشگر و کارشناس گفت: روایت‌گری پسا جنگ یعنی جان دوباره دادن به حقیقت‌هایی که ممکن است در هیاهوی روزمرگی از یاد بروند.


به گزارش خبرگزاری مهر، به همت انجمن ادبی هزارداستان، چهارمین نشست مجازی این مجموعه با عنوان «روایت‌گری در زمانه پساجنگ» شامگاه سه‌شنبه، ششم آبان‌ماه و با ارائه‌ی مرضیه نفری، پژوهشگر و کارشناس برگزار شد.

در این نشست که با حضور علاقه‌مندان به حوزه ادبیات پایداری، روایت‌نگاری و مطالعات اجتماعی جنگ به‌صورت مجازی برپا شد، سخنران برنامه به بررسی جایگاه روایت‌گری در دوران پس از جنگ، ضرورت استمرار آن برای ثبت حافظه جمعی ملت و نقش روایت در بازسازی فرهنگی جوامع پس از منازعه پرداخت.

در نشست تخصصی «روایت‌گری در دوران پسا جنگ»، مرضیه نفری، کارشناس و پژوهشگر، با تأکید بر اهمیت ثبت تجربه‌های مردمی پس از جنگ و ضرورت پرهیز از تکرار خطاهای گذشته گفت: دغدغه ما در روایت‌گری پسا جنگ از جایی آغاز شد که دیدیم در جریان حمله اخیر رژیم اسرائیل به ایران، بسیاری از تجربه‌ها و واقعیت‌های میدانی به سرعت فراموش شدند. ما پیش‌تر هشت سال با حمله رژیم بعث مواجه بودیم و حالا باید از آن تجربه بیاموزیم تا اشتباهات روایت‌گری آن دوران تکرار نشود.

او با طرح این پرسش که «آیا با پایان جنگ همه چیز تمام می‌شود؟» افزود: وقتی گلوله‌ها خاموش می‌شوند و صدای آژیرها فرو می‌نشیند، به ظاهر آرامش بازمی‌گردد؛ اما آیا واقعاً همه چیز پایان می‌یابد؟ ما اکنون دو تجربه مهم داریم؛ جنگ هشت‌ساله و درگیری خردادماه امسال که برخی آن را جنگ دوازده‌روزه می‌خوانند، اما واقعیت این است که ابعاد آن گسترده‌تر و همچنان ادامه‌دار است. در چنین شرایطی وظیفه ما تازه آغاز می‌شود؛ چراکه نباید بگذاریم حقیقت زیر خاک بماند و فراموش شود.

نفری ادامه داد: روایت‌گری پسا جنگ یعنی جان دوباره دادن به حقیقت‌هایی که ممکن است در هیاهوی روزمرگی از یاد بروند. باید از همان لحظه‌های نخست، کار را آغاز کرد تا آنچه رخ داده در حافظه جمعی ملت باقی بماند. ما در دفاع مقدس گاهی دیر شروع کردیم و همین باعث شد بسیاری از خاطرات ارزشمند یا از میان برود یا بعدها به‌درستی روایت نشود. حالا نباید اجازه دهیم این اتفاق دوباره تکرار شود.

روایت، راهی برای انسان‌سازی و جلوگیری از تبدیل انسان‌ها به عدد

این کارشناس حوزه روایت با اشاره به نقش روایت در بازگرداندن «انسانیت به آمار و ارقام جنگ» اظهار کرد: در اخبار می‌شنویم که مثلاً ۲۴ کودک در بمبارانی جان باختند یا ۱۲۰ نفر بر اثر یک حادثه از بین رفتند، اما نباید فراموش کنیم که پشت این اعداد انسان‌هایی زنده، خانواده‌دار و صاحب احساس هستند. آن‌ها عدد نیستند، زندگی‌اند. روایت‌گری ما باید به این انسان‌ها دوباره حیات ببخشد.

او افزود: روایت کردن فقط کار نویسندگان حرفه‌ای نیست. هر کسی که توان نوشتن دارد باید قلم به دست بگیرد و از تجربه خودش بنویسد. هدف این است که نگذاریم انسان‌ها در آمار گم شوند. روایت یعنی زنده کردن چهره، احساس و زندگی پشت هر عدد.

نفری با یادآوری تجربه کشورهای دیگر گفت: در برخی کشورها، روایت‌گری حتی به‌عنوان یک روش درمانی شناخته می‌شود. آسیب‌دیدگان از جنگ، بحران‌های طبیعی یا همه‌گیری‌ها با روایت تجربه‌هایشان درمان می‌شوند. ما هم در زندگی روزمره حس کرده‌ایم که نوشتن یا گفت‌وگو کردن، نوعی تخلیه روحی است؛ همان فرایند درمان از طریق روایت است.

روایت‌گری به‌عنوان حافظه زنده ملت

او ادامه داد: اگر ما ننویسیم، دیگران ما را روایت می‌کنند و این یعنی تحریف. ثبت روایت‌ها فقط یک کار فرهنگی نیست، بلکه نوعی مصون‌سازی تاریخی است. ابزارهای تبلیغاتی دشمن زیاد است و اگر ما روایت نکنیم، آنان با روایت خودشان ذهن نسل‌های بعد را می‌سازند. حتی نسل ما، با این‌همه ورودی ذهنی، خیلی از چیزها را زود فراموش می‌کند، چه برسد به نسل‌های بعد.

نفری با اشاره به تجربه شخصی خود در جنگ خردادماه گفت: من پوشه‌ای با عنوان جنگ درست کرده بودم و از همان روزها شروع کردم به نوشتن روزنوشت‌ها. فضای آن روزها حماسی بود، اما فقط حماسه نبود؛ لحظه‌های ترس، ابهام و امید در کنار هم بود. وقتی حالا برمی‌گردم و نوشته‌ها را می‌خوانم، می‌بینم چقدر آن‌ها توانسته‌اند حس و حال آن روزها را زنده نگه دارند. این یعنی روایت‌گری توانسته حافظه زنده یک ملت باشد.

از بی‌معنایی پس از جنگ تا ضرورت پاسخ به پرسش‌ها

نفری در بخشی دیگر از سخنان خود به فضای پس از جنگ اشاره کرد و گفت: بعد از هر جنگ، معمولاً موجی از بی‌معنایی به‌وجود می‌آید. در سال‌های پس از جنگ ایران و عراق، بسیاری می‌پرسیدند چرا جنگ را ادامه دادیم، چرا زودتر تمامش نکردیم. این پرسش‌ها نتیجه همان خلأ روایی بود.

اگر روایت‌های دقیق و انسانی از آن دوران وجود داشت، بسیاری از این پرسش‌ها پاسخ خود را پیدا می‌کردند. روایت، معنا می‌آورد و مانع از بی‌معنایی می‌شود.

او در ادامه خاطرنشان کرد: فراموشی، نوعی مرگ است. ما یک‌بار در جنگ می‌میریم، اما اگر خاطره‌ها را فراموش کنیم، دوباره می‌میریم. مرگ دوم، همان فراموشی است. اگر تجربه‌های جنگ را کنار بگذاریم، در واقع خودمان را از بخشی از هویت تاریخی‌مان تهی کرده‌ایم. فراموشی خطرناک‌تر از خود جنگ است، چون ما را از چرایی مقاومت و ایستادگی دور می‌کند.

هرکس می‌تواند راوی باشد

این پژوهشگر حوزه روایت با اشاره به اهمیت مشارکت مردم در روایت‌گری گفت: گاهی وقتی به کسی می‌گوییم بنویس، می‌گوید من که چیز خاصی ندارم. اما واقعیت این است که هر کسی تجربه‌ای دارد. حتی یک زن خانه‌دار در روزهای جنگ، اگر از حس و حال آن دوران بنویسد، بخش مهمی از تاریخ را ثبت کرده است. تجربه‌های روزمره هم ارزش ثبت دارند، چون بخش پنهان جنگ را نشان می‌دهند.

او افزود: من وقتی برای نگارش رمان شب‌های بی‌ستاره با زنان قمی که در پشت جبهه پتو می‌شستند گفت‌وگو کردم، تازه فهمیدم چقدر روایت‌هایشان زنده و انسانی است. یکی از آن‌ها گفت سال‌ها در حیاط خانه پتو می‌شستند، درحالی‌که نوزادشان را کنار حوض شیر می‌دادند و دوباره برمی‌گشتند سر کار. وقتی پرسیدم آیا کسی این را جایی نوشته، گفت نه، چون فکر می‌کردیم کار خاصی نیست. درحالی‌که همین تجربه‌ها بخش مهمی از حافظه فرهنگی ماست.

نفری تأکید کرد: روایت فقط از خط مقدم نیست؛ در خانه‌ها، کوچه‌ها و بیمارستان‌ها هم جریان دارد. کسی که غذا می‌پزد یا پتو می‌شوید هم در جنگ حضور دارد. روایت این حضورها، بخش نادیده تاریخ است که باید بازگو شود.

او با اشاره به تجربه خود به‌عنوان مدیر کتابخانه‌ای در شهر قم گفت: در روزهای جنگ خرداد، مدارس تعطیل بودند اما کتابخانه‌ها همچنان فعال بودند. در قم، برخلاف شهرهای درگیرتر مانند تهران، فضا آرام‌تر بود، اما حضور مردم در کتابخانه‌ها بیشتر شده بود. حتی اعضای تهرانی که به قم پناه آورده بودند، دوستان و خانواده‌هایشان را هم با خود می‌آوردند. این برای من به‌عنوان یک کتابدار، تجربه‌ای منحصربه‌فرد بود که با شهرهای دیگر تفاوت داشت.

نفری افزود: هر شهر، هر محله و هر شغل تجربه خاص خودش را دارد. ثبت این تفاوت‌ها اهمیت دارد، چون تاریخ شفاهی فقط با تنوع روایت‌ها معنا پیدا می‌کند. اگر ما روایت نکنیم، تفاوت‌ها از بین می‌رود و تصویری یکنواخت از جنگ باقی می‌ماند که واقعیت را نشان نمی‌دهد.

ضرورت ثبت علمی و نظام‌مند روایت‌ها

او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما باید سبک کارمان را از این به بعد علمی و دقیق‌تر کنیم. ثبت روایت‌ها باید نظام‌مند باشد تا بتواند به عنوان منبع تاریخی معتبر مورد استفاده قرار گیرد. اگر از همین امروز معلمان، دانشجویان و کارمندان شروع به نوشتن کنند، ما گنجینه‌ای از تجربه‌های واقعی خواهیم داشت که به کار تاریخ‌نگاران آینده می‌آید.

نفری افزود: یکی از اشتباهات ما در جنگ ایران و عراق این بود که ثبت خاطرات با تأخیر انجام شد و مصاحبه‌ها هم چندان روش‌مند نبود. همین باعث شد بسیاری از کتاب‌ها شبیه هم شوند و روایت‌های تکراری شکل بگیرد. بعدها، وقتی روایت‌ها از زبان خانواده‌ها و همسران شهدا منتشر شد، تازه فهمیدیم که چقدر آن زاویه نگاه می‌تواند روایت را انسانی‌تر و اثرگذارتر کند.

او ادامه داد: کتاب‌هایی مانند آثار مجموعه روایت فتح یا خاطرات همسران شهدا باعث شد شخصیت‌های واقعی جنگ برای مردم ملموس شوند. گاهی یک شهید نه به خاطر مقام فرماندهی، بلکه به خاطر روایت خوب و انسانی از زندگی‌اش در دل مردم ماندگار شد. این همان قدرت روایت است که می‌تواند یک شخصیت را به الگو تبدیل کند.

در پایان، مرضیه نفری با تأکید بر مسئولیت جمعی در حفظ حافظه جنگ گفت: اگر ننویسیم، فراموش می‌کنیم. اگر فراموش کنیم، دوباره می‌میریم. هر نوشته‌ای ساده‌ترین یادداشت روزانه می‌تواند بخشی از حافظه تاریخی ما باشد. روایت‌گری یعنی ماندگار کردن انسان‌ها، و این وظیفه همه ماست.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.