خبرگزاری مهر، گروه استانها: در یکی از کافههای نزدیک چهارباغ عباسی، گروهی از دختران جوان دور یک میز نشستهاند. پوششهای متفاوت، رنگارنگ و گاه متناقض در میانشان به چشم میخورد؛ از مانتوی بلند و شال ساده گرفته تا لباسهای کوتاهتر و رنگهای تند. اما در میان این تنوع، گفتوگوی آنان به موضوعی مشترک بازمیگردد؛ آرامشی که از انتخاب آگاهانه حاصل میشود.
زهرا کاظمی، ۲۴ ساله و دانشجوی رشته حسابداری دانشگاه اصفهان، از تجربه شخصیاش سخن میگوید. وی میگوید: مدتی بعد از ورود به دانشگاه و تجربه آزادیهای بیشتر، به این فکر افتاد که چرا حجاب را حفظ میکند و آیا این انتخاب خودش است یا عادتی از خانواده. چند سال با انواع پوششها زندگی کرد تا بفهمد چه چیزی با درونش سازگار است.
وی در ادامه میافزاید: اکنون بعد از عبور از آن دوران تردید، احساس میکند بازگشتش به حجاب انتخابی آگاهانه است، نه اجباری.
زهرا معتقد است بخش زیادی از نسل او به دنبال معنا و هویت شخصیاند، نه دنبالهروی کورکورانه از ارزشها یا نفی آنها.
وی گفت شاید جامعه تصور کند بازگشت به حجاب نوعی عقبگرد است، اما برای برخی از آنان این تصمیم حاصل یک روند فکری عمیق است.
جامعهشناسان میگویند این بازگشتهای آرام و بیصدا در میان بخشی از دختران جوان اصفهانی، نه به دلیل فشار اجتماعی بلکه بهواسطه نیاز به مرزبندی هویتی و آرامش روانی شکل گرفته است. در شهری که سنت و مدرنیته همزمان در خیابانها جریان دارد، انتخاب نوع پوشش به میدان گفتوگویی فرهنگی تبدیل شده است؛ گفتوگویی که برخلاف ظاهر سادهاش، لایههای پیچیدهای از دغدغههای روانی و اجتماعی را در دل خود دارد.

میان فردیت و جمع؛ روانشناسی انتخاب پوشش در نسل Z
میلاد مشایخی، روانشناس اجتماعی و عضو انجمن روانشناسی ایران، معتقد است انتخاب پوشش برای نسل جوان امروز نه فقط یک کنش فرهنگی بلکه واکنشی روانی به بحران هویت جمعی است.
وی در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: نسل جدید در معرض حجم گستردهای از اطلاعات، تصاویر و ارزشهای جهانی قرار دارد. در چنین فضایی، هویت فردی بهشدت سیال شده است و حجاب یا بیحجابی دیگر فقط یک نماد مذهبی نیست، بلکه تبدیل به زبانی برای بیان «من کی هستم» شده است.
وی ادامه داد که در گفتوگوهای بالینیاش با دختران نوجوان و جوان، متوجه شده است بسیاری از آنان در دورهای از زندگیشان بین دو قطب پوشش آزاد و پوشش سنتی نوسان میکنند و در نهایت، بسته به احساس تعلق، امنیت یا آرامش درونی خود، یکی را انتخاب میکنند.
این روانشناس اجتماعی تأکید کرد: باید حجاب را در بستر روانی درک کرد. برخی از دختران احساس میکنند حجاب، نوعی کنترل بر نگاه دیگران و استقلال از قضاوتهای بیرونی به آنان میدهد. در حالی که برخی دیگر آن را محدودکننده میدانند. اما در هر دو حالت، مسئله اصلی احساس اختیار است. اگر پوشش بهعنوان انتخاب آزادانه تجربه شود، میتواند به افزایش عزت نفس و انسجام شخصیتی منجر شود.
به گفته مشایخی، موج جدید بازگشت آگاهانه به پوشش پوشیدهتر در میان برخی دختران اصفهان، بیشتر ناشی از خستگی روانی از هیاهوی بیپایان فضای مجازی و نیاز به آرامش درونی است.
وی گفت: بسیاری از مراجعان جوان بیان میکنند که از مقایسه دائمی، دیده شدن سطحی و فشار برای «زیبا بودن در همه زمانها» خستهاند و پوشش سادهتر را نوعی رهایی از این چرخه میدانند.
دوگانه سنت و مدرنیته؛ تحلیل جامعهشناختی یک روند آرام
عباس خسروانی، دکترای جامعهشناس و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار مهر، حجاب را یکی از شاخصهای پویایی فرهنگی شهر دانست.
وی اظهار کرد: اصفهان شهری است که هم ریشه در سنت مذهبی دارد و هم در دهههای اخیر با رشد دانشگاهها، گردشگری و رسانههای دیجیتال، شاهد تغییرات فرهنگی گسترده بوده است. از همین رو، انتخاب پوشش در این شهر همیشه معنایی دوگانه داشته؛ هم نشانه تعلق به ارزشهای دینی است و هم عرصهای برای بیان فردیت.
این جامعه شناس گفت: در بررسیهای میدانی دانشجویان جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، مشاهده شده است که بخش قابل توجهی از دختران جوان در سالهای اخیر گرایش دوبارهای به پوشش پوشیدهتر پیدا کردهاند. اما این گرایش نه از جنس تبعیت از هنجار بلکه نوعی بازتعریف هویت است. آنان میخواهند بگویند میتوان مدرن بود، تحصیلکرده و مستقل، و در عین حال وقار زنانه خود را حفظ کرد.
وی افزود: در جامعهای که ارزشها به سرعت تغییر میکنند، بازگشت آگاهانه به حجاب میتواند نوعی مقاومت فرهنگی در برابر مصرفگرایی و بیثباتی هویتی تلقی شود.
به باور این استاد دانشگاه، رسانهها و شبکههای اجتماعی باید این پدیده را با نگاهی علمی تحلیل کنند. زیرا این روند اگر درست فهمیده شود، میتواند الگویی از «دینداری انتخابی» و نه «تحمیلی» ارائه دهد؛ نوعی زیست فرهنگی که در آن فرد میان سنت و مدرنیت آشتی برقرار میکند.

از تجربههای شخصی تا سبک زندگی جدید؛ دختران اصفهانی چه میگویند؟
سمانه رحیمی، ۲۷ ساله و طراح لباس ساکن اصفهان، از تجربه متفاوتی سخن میگوید.
وی میگوید در سالهای ابتدایی کارش، تصور میکرد اگر حجابش را ساده کند، مشتریان بیشتری جذب میکند. اما بعد از مدتی فهمید که زنان جوان اتفاقاً از طرحهای محجبه و درعینحال شیک استقبال میکنند.
رحیمی معتقد است: نسل جدید به دنبال «زیبایی همراه با احترام» است، نه تقلید از مدهای بیریشه.
او گفت در طراحی لباس، تلاش میکند میان رنگ، فرم و پوشیدگی توازن برقرار کند و از نظر او این همان تعریف تازهای از حجاب در دنیای امروز است.
در خیابان آمادگاه یا میدان نقشجهان، دختران زیادی دیده میشوند که پوشش پوشیده اما مدرن دارند. برخی شالهای روشن و مانتوهای بلند با برشهای خاص میپوشند. این ترکیب، بازتابی از ذائقه فرهنگی جدید اصفهان است که در آن حجاب دیگر تنها نماد مذهبی نیست، بلکه نشانهای از سلیقه و هویت فردی است.
نرگس شمس، ۲۲ ساله و دانشجوی هنر، میگوید: تا دو سال پیش از حجاب فاصله گرفته بود اما امروز دوباره با علاقه آن را برگزیده است.
وی میگوید: در ابتدا تصور میکرد آزادی یعنی بیقید بودن، اما اکنون میبیند آزادی واقعی یعنی انتخاب از روی شناخت، نه از روی فشار اجتماعی یا واکنش به دیگران.
او افزود بازگشت به حجاب برایش بازگشت به آرامش است، نه بازگشت به گذشته.
در گفتوگو با چند زن و دختر جوان دیگر نیز همین مضمون تکرار میشود. آنان میگویند: حجاب برایشان یک «باید» نیست، بلکه «حق انتخاب» است؛ انتخابی که به آنها احساس امنیت، هویت و استقلال میدهد. برای برخی، این پوشش فرصتی برای تمرکز بیشتر بر تواناییهای فردی و ذهنی است، بیآنکه نگاه دیگران در ظاهرشان خلاصه شود.

رسانه، خانواده و نسل جدید؛ چگونه باید درباره حجاب گفتوگو کرد؟
مینو اصلانی، رئیس اندیشکده زن و خانواده در گفتوگو با خبرنگار مهر تأکید کرد: حجاب اگر به گفتمانی درونی تبدیل نشود، دوام نمیآورد. خانوادهها و رسانهها باید فضا را برای گفتوگوی آزاد، احترامآمیز و غیرتحمیلی فراهم کنند تا نسل جوان بتواند خود به ارزش آن پی ببرد.
به باور وی، هرجا که گفتگو جای دستور را گرفته است، نتایج پایدارتری حاصل شده. اگر دختران جوان احساس کنند صدایشان شنیده میشود، از موضع دفاعی بیرون میآیند و به بازتعریف مثبت از حجاب میرسند.
اصلانی گفت: وقتی دختران احساس کنند که انتخابشان محترم است، تمایل دارند تصمیمشان را از روی باور و نه ترس اتخاذ کنند. چنین انتخابی ماندگارتر و از نظر روانی سالمتر است.
در سطح اجتماعی نیز کارشناسان بر این باورند که باید حجاب را در قالب «سبک زندگی ایرانی» بازخوانی کرد. سبکی که در آن پوشش، آراستگی، وقار و استقلال فکری در کنار هم معنا پیدا میکنند. این نگاه نه در تقابل با مدرنیته است و نه در نفی سنت، بلکه تلاشی است برای ترکیب هویت بومی با نیازهای نسلی تازه.

نسل جدید دختران و زنان اصفهانی، نه در پی حذف سنتها هستند و نه در بند تعصبهای گذشته. آنان بهدنبال تعریفی تازه از زن بودن، وقار، آزادی و زیباییاند.
در این میان، بازگشت آرام و آگاهانه بخشی از آنان به پوشش کامل، نماد تغییری عمیقتر در ذهن و روان جامعه است؛ تغییری از اجبار به اختیار، از تکرار به معنا، و از فشار بیرونی به آرامش درونی.












