رضا پهلوی به تازگی در موضع گیری در کشور کانادا گفته است که "اکنون زمان تشکیل و گسترش گروه های کوچک مبارزه و آماده شدن برای نبرد آخر است". تنها اندکی پس از این موضع گیری وی، بسیاری از اکانت های همسو و همراه با سلطنت طلبان، از ضرورت تشکیل تیم های ترور و هسته های مسلح و نکات آموزشی مرتبط با این اقدامات گفته اند. برخی به طور خاص این موضوع را نشانه برنامه رضا پهلوی برای ورود به فاز جنگ مسلحانه و اقدامات تروریستی علیه مردم ایران ارزیابی کرده اند. موضوعی که در رابطه با آن توجه به چند نکته ضروری است.
نخست اینکه در پشت پرده تمامی این مواضع و اقدامات رضا پهلوی، رژیم اشغالگر قدس حضور دارد. چندی قبل بود که افشاگری گسترده ای در رابطه با فعالیت قابلتوجه در فضای مجازی از سوی صهیونیست ها و نهادهای وابسته به آن ها برای برجسته سازی رضا پهلوی صورت گرفت. حتی وی در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به صراحت علیه مردم خود جبهه گرفت و جنایات اسرائیل علیه مردم ایران را انکار کرد و رژیم اشغالگر قدس را صرفا دشمن نظام سیاسی ایران دانست. از این رو، اکنون نیز در پشت پرده موضع گیری اخیر رضا پهلوی، صهیونیست ها قرار دارند. چه در فاز تبلیغات و چه حمایت سیاسی و نظامی، دستِ رژیم صهیونیستی در حمایت از پهلوی ها و حامیانشان به وضوح قابل مشاهده است.
مساله دوم اینکه هر چه به جلو حرکت می کنیم، ماسکِ به ظاهرا مردمدوستانه رضا پهلوی نیز بیش از پیش کنار می رود و واقعیت او پیش چشم همگان قرار می گیرد. باید از وی پرسید که اگر او واقعا مردم ایران را دوست دارد، چرا برای انجام اقدامات تروریستی در داخل ایران که می تواند برای مردم کشورمان خطرناک و آسیبزا باشد، موضع گیری می کند و دستورکار تعیین میکند؟ در عین حال، اگر وی از پشتوانه مردمی برخوردار است، چرا باید به رژیم اشغالگر قدس و طیف دیگری از دشمنان ایران تکیه داشته باشد که نه فقط مردم ایران بلکه کل جهان با این رژیم و سیاست های تروریستیاش مشکل دارند؟
و در نهایت موضوع سوم اینکه موضع گیری اخیر رضا پهلوی و صدور نوعی فرمان آغاز جنگ مسلحانه علیه ایران، در نوع خود یادآور تجربه عبرتآمیز منافقین در دهه ۱۳۶۰ است که وقتی مسیر دستیابی به قدرت را مسدود دیدند، روی مردم خود اسلحه کشیدند و البته که از همین مردم سیلی سختی خوردند. حال به نظر نمیرسد که سناریوی متفاوتی در انتظار پهلوی و پهلویچیها باشد.