ارشناس فوتبال کشورمان معتقد است سرمربی جوان پرسپولیس قربانی طی نکردن پروسه مربیگری حرفهای و انتخاب اشتباه مدیران باشگاه شد.
به گزارش ایرنا، اوایل هفته بود که کاسه صبر مدیران پرسپولیس از نتایج این تیم لبریز شد و با وجود برد برابر ذوبآهن، آنها پرونده وحید هاشمیان را بستند. سرمربی جوان قرمزپوشان کمتر از ۵ ماه روی نیمکت قرمزها دوام آورد و با کسب ۱۱ امتیاز از ۸ بازی با این تیم خداحافظی کرد.
برکناری هاشمیان سبب شد برخی عنوان کنند جنس مربیانی مانند هاشمیان با توجه به شخصیت و کاریزمای متفاوتی که نسبت به خیلی از همدورههایشان دارند، نمیتوانند در ایران موفق باشند. هاشمیان و مربیانی مانند او با توجه به پشت سر گذاشتن دورههای عالی مربیگری فوتبال جهان و همچنین شخصیت بدون حاشیهشان، کمتر در لیگ ایران میتوانند به نتیجه برسند.
با این حال در سمت دیگر کارشناسان فوتبال با نگاهی فنی به کارنامه هاشمیان و چگونگی رسیدن او به نیمکت پرسپولیس، معتقدند او مسیری را که برای نشستن روی نیمکت قرمزها طی کرده است، باید فارغ از شخصیت خارج از فوتبال او نقد کرد.
جلال چراغپور، کارشناس فوتبال کشورمان، مربیگری حرفهای را یک پروسه چندین ساله عنوان میکند: «ورود به دنیای حرفهای برای همه یک مسیر مشخص دارد، یک پروسه چند ساله است، در هر دوره و هر اتفاقی که در این مسیر میافتد، یک درس برای مربیان دارد. یک مربی باید از سطح پایین آغاز کند، به عنوان مثال از مربی چهارم شروع کند و بعد پله به پله بالا بیاید و دستیار سرمربی شود. با مربیان بزرگ کار کند تا با تصمیمات بزرگ آگاه شود.»

او رفتن به کلاس و و آشنایی با جنبه تئوری این حرفه را برای حضور در دنیای مربیگری کافی نمیداند: «مربیگری به این نیست که فقط من باید دوره ببینم و سرکلاس بروم. یکی مربی علاوه بر دانشی که باید کسب کند، باید توان انتقال این دانش را هم داشته باشد. یک مربی حرفهای یک معلم باید باشد و بتواند بر اساس آموختههایی که دارد، تمرینهایی طراحی کند که آن دانش را به بازیکنان منتقل کند. او باید یک تمریندهنده خوب باشد.»
چراغپور بازیخوانی را دیگر فاکتور یک مربی حرفهای برمیشمرد: «مربی باید توانایی کوچ کردن داشته باشد. وقتی یک بازی در جریان است، او باید با توجه به تجربهای که به دست آورده است، بتواند بازیخوانی کند. بر اساس روندی که در بازی حریف در جریان است، قدرت پیشبینی داشته باشد و بتواند ضد آن را برنامهریزی کند تا بتواند تیمش موفق باشد.»
به گفته مربی سابق استقلال، باور بازیکنان به توانایی مربی هم فاکتور مهمی است: «بازیکنان باید توانایی سرمربی را باور داشته باشند. او باید این اعتماد را به بازیکنان منتقل کند که میتواند با داشتهها و تجربهای که دارد تیم را با آنها به موفقیت برساند. این فاکتور مهمی است. به همین خاطر معتقدم هر مربی در یکی از ۴ موردی که اشاره کردم، ضعف داشته باشد، نمیتواند موفق باشد.»
چراغپور در ادامه کریم باقری را مثال میزند و با اشاره به حضور چندین ساله او به عنوان دستیار در پرسپولیس، میگوید: «میبینید باقری با چه حوصلهای در حال طی کردن پروسه مربیگری است؟ همچنان به عنوان دستیار ادامه میدهد و هر وقت پیشنهاد سرمربیگری به او میشود، اشاره میکند که هنوز آمادگی ندارد.»

کارشناس فوتبال کشورمان با توجه به مسیری که یک مربی برای رسیدن به سرمربیگری طی کند، انتخاب هاشمیان را اشتباه دانست: «بحث بر سر این نیست که هاشمیان سواد و دانش فوتبال ندارد. جایی مشکل به وجود میآید که پروسه پله به پله مربیگری به صورت کامل طی نشود. البته در این اینجا، مدیر باشگاه را مقصر میدانم که چنین انتخابی داشت.»
او چنین انتخابهای را تنها مربوط به یک باشگاه یا دو باشگاه نمیداند: «هر بازیکنی خداحافظی میکند، فردا به عنوان مربی همان تیم کارش را آغاز میکند. بازیکن پیکان، مربی پیکان میشود، بازیکن سایپا، مربی سایپا میشود. در حالی که این بازیکن باید از پایینترین ردهها مربیگری را شروع کند. وقتی پروسه یک مربیگری حرفهای طی نشود، مشکل به وجود میآید.»
علاو بر این اینکه یک مربی باید پله به پله بالا بیاید، چراغپور به تجربه بزرگی که یک مربی در کنار مربیان مربیساز میتواند کسب کند، هم اشاره داشت. او با بیان اینکه فوتبال ایران به مربیان مربیساز احتیاج دارد، پپ گورادیولا را مثال میزند: «کار کنار دست این مربیان یک کلاس درس بزرگ است. میکل آرتتا، دستیار گواردیولا بود و با آن تجربه حالا تبدیل به یک سرمربی بزرگ شده و نتایجش را در آرسنال میبینید. فوتبال ایران هم به چنین مربیانی احتیاج دارد. فیروز کریمی یکی از این مربیان است و دستیاران او مانند ساکت الهامی و فراز کمالوند تبدیل به مربیان تاثیرگذاری در باشگاهها شدهاند.»