به گزارش خبرآنلاین، رسانه لبنانی در گزارشی درباره حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران نوشت: شب ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵ متفاوت بود. اگرچه واشنگتن از روز اول شریک جنگ علیه ایران بود اما وارد عمل شد و مستقیما و بدون تردید به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد. اما آمریکا در دستیابی به هدف اعلام شده خود یعنی نابودی برنامه هستهای ایران موفق شد؟
به گزارش ایسنا، «یسری ابو شادی» بازرس ارشد سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به این سوال میگوید: «نه. میتوانم قاطعانه بگویم نه. تمام اظهارات "دونالد ترامپ"، رئیس جمهور آمریکا و اسرائیل در مورد نابودی برنامه هستهای ایران بسیار سطحی است. برای روشن شدن بحث، فرض میکنم که تمام تأسیسات نابود شدهاند. با این حال، ایران صنعت غنیسازی را تا جایی توسعه داده است که دیگر نیازی به تعداد زیادی سانتریفیوژ IR۱ ندارد. امروز، ایران IR۶ و IR۸ تولید میکند که ۱۰ برابر و شاید بیشتر از ظرفیت غنیسازی نوع یک است. بنابراین ایران در وهله اول به این تعداد زیاد واحدهای غنیسازی نیازی ندارد. علاوه بر این، مغز ایرانی هنوز وجود دارد و ترور دانشمندان هستهای این برنامه را متوقف نخواهد کرد. ایران صدها دانشمند، هزاران مهندس و تکنسین و دهها کارخانه دارد.»
در همین زمینه، ابوشادی درباره میزان خسارتهای وارده به تاسیسات هستهای ایران گفت: «فردو آخرین داستان برای آمریکاییها بود و رسانههای آمریکایی به شدت روی آن تمرکز کردند زیرا در ۱۰۰ متری زیر زمین در یک کوه سنگی بسیار سخت قرار داشت. اورانیوم با غنای بالا در آنجا تولید میشود که همیشه غرب را نگران کرده است. اما فردو تنها مکانی نیست که اورانیوم با غنای بالا تولید میکند؛ نطنز نیز آن را تولید میکند. آیا ایرانیها این مواد را در زیر این عمق رها کردهاند؟ من شک دارم.»
وی افزود: «من معتقدم آنچه نابود شد و آمریکاییها را بسیار خوشحال کرد، گذرگاهها و روزنههای منتهی به اتاقهای غنیسازی زیرزمینی بود. با این حال، شک دارم که این حملات عمودی میتوانستند به صورت افقی گسترش یافته باشند. اگر کسی به نقشه کارخانههای غنیسازی در فردو نگاه کند، خواهد دید که آنها به صورت افقی در زیر زمین، در فاصلهای بیش از ۱۰۰ متر پخش شدهاند. فکر نمیکنم بمبها به صورت افقی به آنها رسیده باشند.»
نصیحتهای از دست رفته و پافشاری آمریکا بر مشارکت در تجاوز
طبق گزارش المیادین، یک روز پس از تجاوز اسرائیل، توصیهای در صفحات بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی خطاب به ترامپ منتشر شد که در آن آمده بود: «در این ماجرا دخالت نکن.»
«جیمز اکتون» مقالهای با عنوان «ایالات متحده نباید در درگیری بین ایران و اسرائیل مداخله کند» نوشت.
نویسنده در این مقاله میگوید: نتانیاهو این حمله را با این ادعا توجیه کرد که ایران در ماههای اخیر گامهای بیسابقهای برای تسلیحاتی کردن برنامه هستهای خود برداشته است. این ادعا با گزارشهای جامعه اطلاعاتی آمریکا در مارس ۲۰۲۵ که بیان میکرد ایران در حال ساخت بمب هستهای نیست، در تضاد است و دستورات «سید علی خامنهای» رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران مبنی بر عدم داشتن بمب هستهای، بهرغم درخواستها در داخل ایران برای داشتن آن، همچنان به قوت خود باقی است.
نویسنده فرضیه خود را بر اساس ضرورت عدم مداخله بر اساس چند نکته بنا نهاده و بیان میکند: «حتی اگر فردو نابود شود، ایران قادر به بازسازی برنامه هستهای خود است. دانش هستهای به طور گسترده در ایران منتشر شده است. تواناییهای ایالات متحده از اسرائیل بیشتر است. این درست است اما هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم میتواند مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای به طور نامحدود شود.»
نویسنده در نتیجهگیری نهایی خود میگوید: «ایالات متحده میتواند انتخاب کند که وارد این درگیری نشود. اسرائیل اقدام کرده و باید به تنهایی با عواقب آن روبرو شود.»
دیدار ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید
زمانبندی درباره حمله به ایران چه میگوید؟
رسانه لبنانی در ادمه نوشته که توصیه کارنگی به ترامپ نرسید و حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات هستهای ایران اجتنابناپذیر بود. اما زمانبندی و دلایل اساسی پشت همه اینها چه بود؟
«فواد ایزدی» کارشناس مسائل سیاسی به المیادین میگوید: «از نظر تاریخی، همواره ۲ رویکرد در آمریکا در قبال ایران وجود داشته است. رویکرد اول میگوید تنها راه محدود کردن برنامه هستهای از طریق مذاکره و رسیدن به توافق است. این دیدگاه در کاخ سفید در دوره باراک اوباما رایج بود. اوباما، جان کری و بسیاری دیگر در مناصب دولتی این رویکرد را پذیرفتند. البته این مقامات آمریکایی نگاه مثبتی به ایران نداشتند اما معتقد بودند که برنامه هستهای باید در ابتدا محدود شود و وقتی آمریکا نگرانیهای خود را در مورد این برنامه برطرف کرد، تعامل با ایران را در زمینههای دیگر آغاز خواهد کرد. رویکرد دوم استدلال میکند که دنبال کردن دیپلماسی یا توافق با ایران به نفع ایالات متحده یا اسرائیل نخواهد بود. آنها معتقد بودند که مهار برنامه هستهای میتواند با ترور دانشمندان هستهای، تخریب سایتهای هستهای ایران و حمله نظامی محقق شود. دولت ترامپ این رویکرد را اتخاذ کرده است؛ این دولت اعتماد زیادی به توافق با ایران نداشت.»
وی ادامه میدهد: «آخرین باری که ترامپ روی کار آمد، از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد و این رویکرد در دولت جدید نیز ادامه یافت. آنها معتقد بودند که اقدامات انجام شده در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ باید ادامه یابد، به این معنی که علاوه بر جنگ، فشار و تحریمهای بیشتری اعمال شود اما به نظر میرسد تنها نگرانی ترامپ، تخمین هزینههای انسانی بود که در صورت حمله نظامی بر ایالات متحده تحمیل میشد. به نظر میرسد نتانیاهو با ترویج این ایده که حمله نظامی هزینههای انسانی بالایی برای ایالات متحده نخواهد داشت و فقط برای اسرائیل هزینه خواهد داشت، توانسته ترامپ را به سمت خود بکشاند.»
منازل مسکونی آسیبدیده در حملات رژیم صهیونیستی
تجاوز علیه ایران؛ نقض قوانین بینالمللی
کارشناسان شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز گفتهاند: «این تجاوز، قوانین بینالمللی و قواعد نظم بینالمللی مبتنی بر منع استفاده از نیروی نظامی تهاجمی و احترام به حاکمیت کشورها و عدم دخالت در امور داخلی آنها را نقض میکند و رهبران نظامی و سیاسی ایالات متحده در قبال جنایات و تجاوزات بینالمللی پاسخگو هستند.»
المیادین نوشته نیازی به بحث حقوقی زیادی برای توصیف ماهیت این تجاوز نیست؛ با این حال، روابط قدرت بیش از مفاد منشور سازمان ملل بر نظام بینالمللی حاکم است. این امر با این واقعیت که ایالات متحده تحت پاسخگویی حقوقی دقیق قرار نگرفته و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد تهدید ناشی از تجاوز اقدامی نکرده است، مشهود است.
ابو شادی در این زمینه میگوید: «من از یک کلمه نسبتا تند و شاید آزاردهنده استفاده میکنم. موضع آژانس، شورای امنیت و کل جهان در مورد تجاوز به تأسیسات هستهای ایران یک نمایش مضحک بزرگ است؛ مانند نمایش مضحکی که در غزه با نسلکشی و گرسنگی در حال وقوع است، نمایشی که در سطح تمام بشریت و بی سابقه است.»
ایران پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرده است که تحت حمایت سیستم ضمانتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
پیام حمله ایران به پایگاه العدید آمریکا در قطر چه بود؟
المیادین در ادامه نوشته پایگاه هوایی العدید، مرکز عملیات هوایی ترکیبی (CAOC) فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) است که ۲۱ کشور از شمال آفریقا تا غرب، مرکز و جنوب آسیا را پوشش میدهد.
این پایگاه موارد زیر را ارائه میدهد:
ماموریتهای اسکادران ۳۷۹ رزمی، شناسایی و نگهداری هوابرد
ماموریتهای اسکادران ۳۴۰ سوختگیری هوابرد
سامانههای راداری پیشرفته
نیویورک تایمز گزارش میدهد که در طول جنگ، ۸۰۰۰ سرباز در این پایگاه مستقر بودهاند.
در سال ۲۰۲۰، زمانی که ایران پایگاه عین الاسد را مورد هدف قرار داد، این اولین باری بود که یک پایگاه نظامی ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم بمباران میشد. ایران دوباره این فهرست را بهروزرسانی کرد و العدید را به آن اضافه کرد.
بحث بر سر پاسخ تفاوت چندانی با بحث بر سر خود تجاوز ندارد و بار دیگر این سوال مطرح میشود: میزان واقعی خسارت چقدر است؟ و معیار یک واکنش موفق چیست؟
«اسکات ریتر» نویسنده و افسر سابق نیروی دریایی ایالات متحده میگوید: «فکر میکنم شواهد روشن است. حداقل یک موشک ایرانی و احتمالا بیشتر، موفق به نفوذ به خطوط دفاعی شده و حداقل یک موشک به یک رادار گرانقیمت آمریکایی برخورد کرده است. شواهد تصویری تا حد زیادی قانعکننده هستند و این را نشان میدهند و ما هیچ تلاشی از سوی ایالات متحده برای رد این روایت، مانند ادعای گمراهکننده و نادرست بودن این تصاویر، ندیدهایم. این همچنین نشان میدهد که ایرانیها قادر به هدفگیری دقیق هستند.»
ایزدی در مورد اظهارات آمریکاییها در مورد میزان خسارت گفت: «ما قبلا تجربه مشابهی داشتیم، پس از حمله ایران به پایگاه عین الاسد در عراق پس از شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران. ترامپ که در آن زمان رئیس جمهور آمریکا بود، ساعتی پس از حمله در یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کرد که این حمله جدی و قابل توجه نبوده و برخی از سربازان آمریکایی فقط دچار سردرد شده اند. با این حال، چند ماه بعد، ۱۱۲ سرباز مستقر در عین الاسد نشان «قلب ارغوانی» را دریافت کردند؛ مدالی که توسط ارتش ایالات متحده به رسمیت شناخته شده و معتبرترین جایزه نظامی محسوب میشود و به سربازانی که در میدان نبرد کشته یا به شدت مجروح شدهاند، اعطا میشود. بنابراین معیارهایی وجود دارد که بر اساس آنها این مدال به هر سربازی اعطا میشود. اگر سربازی کشته شود، مدال به خانوادهاش اهدا میشود. اگر سربازی مجروح شود، مدال پس از بهبودی به او اعطا میشود. طبق گزارش رسانههای آمریکایی، پس از حمله ایران به پایگاه عین الاسد، به ۱۱۲ سرباز این مدال اهدا شد که نشان میدهد آمریکاییها این حملات را کماهمیت جلوه میدهند.»
موشکهای ایرانی در آسمان سرزمینهای اشغالی
صلح با زور
المیادین در بخش پایانی گزارش خود مینویسد: «صلح با زور» عموما عنوانی قدیمی است؛ تعدادی از پژوهشگران سیاسی آن را با «صلح رومی» (Pax Romana) مرتبط میدانند که از سلطنت امپراتور آگوستوس تا امپراتور شارل اورلیوس ادامه داشت.
اصل روشن است: وقتی یک طرف قدرتی دارد که نمیتوان با آن مقابله کرد یا پاسخ داد، بهترین گزینه برای طرف دیگر تسلیم کامل است و بدین ترتیب «صلح و آرامش» برقرار میشود. بنابراین، ما در اینجا نه درباره صلح، بلکه بیشتر درباره فرمولی از تسلیم شدن صحبت میکنیم.
روسای جمهور آمریکا بیش از یک بار از این عبارت استفاده کردهاند؛ برای مثال، «رونالد ریگان» در دهه ۱۹۸۰ معتقد بود که جنگ ستارگان و تشدید تنشها علیه اتحاد جماهیر شوروی، جنگ سرد را پایان خواهد داد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این شعار در تعدادی از محافل قوت گرفت و بیان میکرد که این نظم نوین جهانی یک قطب واحد دارد که هر چه میخواهد انجام میدهد و هر چه میخواهد تصمیم میگیرد و بنابراین صلح جهانی محقق خواهد شد زیرا هیچ طرفی در جهان درگیر رویارویی نخواهد شد اما این اتفاق نیفتاد.
ترامپ نیز از این مسیر، شعار و طرز فکر مستثنی نیست. با این حال، ایران در بازگرداندن آرامش از طریق زور، بر اساس منطقی متفاوت و مبتنی بر این ایده که جنون جنگ مهار شده و شعلههای آن صرفا با توانایی ایران در پاسخگویی محدود شده است، یک استثناست. ترامپ نتوانست این اصطلاح را به روش خود ابداع کند و همچنین نتوانست جهان را متقاعد کند که این تجاوز آمریکا علیه ایران بود که جنگ را متوقف کرد.
ایزدی در این زمینه میگوید: «این حرف ترامپ است، چون میخواست جایزه صلح نوبل را ببرد. او در هفتههای پس از حمله چندین بار اشاره کرد که به ۶ جنگ پایان داده است و درباره درگیری بین هند و پاکستان و درگیریها در آفریقا و سایر مناطق صحبت کرد.»
رسانه لبنانی تصریح کرده که «این اسرائیلیها بودند که درخواست آتشبس کردند. در اینجا، به سخنان "جی. دی. ونس"، معاون رئیس جمهور آمریکا اشاره میکنیم که ساعاتی پس از آتشبس گفت با امیر قطر تماس گرفته و به او گفته است که طرف اسرائیلی خواهان آتشبس است. امیر قطر نیز به نوبه خود با مقامات ایرانی تماس گرفت و آنها این پیشنهاد را پذیرفتند.»
بنابراین، این اسرائیل بود که درخواست آتشبس کرد و ترامپ مدعی است که آتشبس در نتیجه حمله او به سایتهای هستهای حاصل شده است. وی همچنین زمانی گفته بود که آنچه در ایران اتفاق افتاده مشابه آن چیزی است که در هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن رخ داد.
۳۱۰۳۱۰












