
به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، «نفرینشکن» رمانی فانتزی است که با خلق جهانی تاریک و پیچیده، ماجرای نوجوانی به نام کلن را روایت میکند که توانایی نادری در باطل کردن نفرینها دارد. کلن همراه و متحدی دارد به نام نتل، دختری که کلن نفرینش را باطل کرده و در دل خود رازی دارد از جنس همان تاریکی.
ایناثر ترکیبی از ژانرهای فانتزی سیاه، معمایی و ماجراجویی است. فرنسیس هاردینگ با شخصیتپردازی عمیق و فضاسازی غنی، رمانی خواندنی و تأثیرگذار خلق کرده است. او با ترسیم جهانی تازه و یک فانتزیِ فراتر دنیایی میسازد که هرچند انسانها ساکنان آناند، قوانین و شیوهی زندگیشان با انسانهای دنیای ما تفاوت دارد. در دل اینجهان پررمزوراز، معماهایی نهفته که خواننده از همان فصل نخست در پی حل آنها است: گال کیست؟ گروه رهایی چه هدفی دارد؟ و جنگ قدرت میان خانسالارها و رهایی چطور پیش خواهد رفت؟
نفرینشکن را نشر افق با خرید حق انحصاری نشر (کپیرایت) و ترجمه پیمان اسماعیلیان منتشر کرده است. داستانی که مخاطب آن نوجوانان و بزرگسالاناند و در دنیایی خیالی و وهمآلود به نام ردیت اتفاق میافتد. در این جهان، نفرین کردن امری شایع است و افراد بهراحتی میتوانند یکدیگر را به حیوان، سنگ یا شیء تبدیل کنند. بستگی دارد تخم نفرینی که در دل دارند، چگونه باشد و چه زمانی نفرت به آن حدی برسد که تخم بشکند و پرندهی نفرین پر بکشد و سراغ نفرینشده برود. در مقابل این نیروی تاریک، نفرینی که میتواند آدمها را به پرنده، سنگ و حتی ساز تبدیل کند، کلن ایستاده است؛ یک نفرین شکن که میتواند گره نفرینها را باز کند اما این قدرت از او شخصیتی محبوب و دوستداشتنی نساخته است. او قهرمانی نیست که همه برای دیدارش سر و دست بشکنند. کلن اشتباههای خودش را دارد، و متحدش نتل هم همینطور.
جهان رمان نفرینشکن با مکانهایی مانند میزلپورت، ردیت و وحشستان توصیف شده است. هاردینگ با توصیفهای دقیق و زنده از جنگلهای مهآلود، خانههای عجیب، بندرهای کثیف و مردابهای سرد، فضایی خلق میکند که خواننده بهراحتی در آن غرق میشود.
درونمایه اصلی رمان بررسی مفهوم نفرین، پیامدهای آن و اثرهای ماندگاری است که حتی پس از باطل شدن بر زندگی افراد باقی میگذارد. نفرینکننده که موجودی ناتوان است با یک نفرین انتقام خودش را گرفته، اما این به معنی خنک شدن دلش و آسودگی خیالش نیست. نفرینگرها سرنوشت خوبی ندارند. هرچند نفرینشدهها هم ندارند. اهمیت نقش کلن اینجا آشکار میشود.
کلن شخصیتی چندلایه دارد که شجاعت، آسیبپذیری، مسئولیتپذیری و ترس را همزمان در خود جای داده است. او از خانواده بافندههاست، اما هر پارچهای را که لمس میکند، تاروپودش از هم باز میشود و تبدیل به گلولهای نخ میگردد. کلن فکر میکند طی اشتباهی چیزی را از یک برادر بزرگتر به ارث برده و نمیداند این خودش موهبت است.
یکی از ویژگیهای رمان نفرینشکن روایت غیرقابل پیشبینی داستان است. داستان ساختاری پرپیچوخم با گرهها، سرنخها و چرخشهای غافلگیرکننده دارد که تا آخرین صفحهها، ذهن خواننده را درگیر میکند. ویژگی دیگر این اثر رابطه غیرکلیشهای بین قهرمان و متحدش است. رابطه کلن و نتل با لطافت و ظرافت و بهدوراز کلیشههای عاشقانه است. این همراهی یکی از ارکان اصلی پیشبرد داستان است.
داستان استعارههای قدرتمندی دارد. نفرین و نفرینشکنی در این رمان فراتر از یک عنصر جادویی صرفاند و استعارهای برای مفاهیم عمیقتری مانند طردشدگی، آسیب، بهبودی و اثرهای ماندگار تروماهای کودکی.
نفرینشکن اثر فرانسیس هاردینگ فقط یک داستان فانتزی نیست؛ بلکه سفرى است به عمق طبیعت انسان، نفرت، بخشش و رهایى. این رمان نشان میدهد که چگونه نفرینها، حتى پس از باطل شدن، ردپایى بر زندگى به جا میگذارند و چگونه شجاعت روبهرو شدن با تاریکى میتواند مسیر جهان را تغییر دهد.
معصومه میرابوطالبی، نویسنده و منتقد ادبی