به گزارش همشهریآنلاین، حقیقتا هیچ قطعیتی وجود ندارد که وحید هاشمیان تا پایان عمرش بار دیگر بتواند موقعیتی در حد سرمربیگری پرسپولیس بهدست بیاورد. البته که هیچچیز غیرممکن نیست و چه بسا اصلا او به آرزوی معروفش یعنی هدایت بایرنمونیخ هم برسد، اما اگر قرار باشد منطقی به ماجرا نگاه کنیم، هاشمیان فرصت بسیار بزرگی را آسان از دست داد. فسخ قرارداد اسماعیل کارتال و شرایط بسیار خاص ایران در آن روزها، موقعیتی نصیب هاشمیان کرد که شاید حتی برای یک نفر از هواداران فوتبال هم قابل انتظار نبود. با این حال بادآورده را باد برد و آقا وحید پس از ۸بازی از هدایت پرسپولیس کنار رفت. با اینکه او روز شنبه هم در تمرین ریکاوری قرمزها شرکت کرده بود، اعلام خبر عقد قرارداد با اوسمار ویرا به منزله پایان رسمی حضور این مربی در پرسپولیس بود.
نتایج ضعیف
بیگمان نخستین سنجه برای ارزیابی عملکرد مربیان و تعیین سرنوشت آنها، نتایجی است که بهدست میآورند. هاشمیان در ۸بازی فقط ۱۱امتیاز به دست آورد که میانگین خیلی بد ۱.۳۷امتیاز از هر مسابقه را نشان میدهد. بدتر اینکه ۶دیدار از این ۸بازی در تهران برگزار شد. هاشمیان کلا ۲پیروزی به دست آورد که هر دو مقابل تیمهای اصفهانی بود. او در تهران به فولادی امتیاز داد که این هفته در خانه خودش به شمسآذر قعرنشین باخت. فولاد در این فصل فقط ۳گل زده که یکی از آنها به پرسپولیس بوده، با این حال هاشمیان تا مدتها از کیفیت بالای خط دفاعی تیمش تمجید میکرد! این نتایج در حالی بهدست آمد که پرسپولیس برخلاف سایر مدعیان، در مسابقات آسیایی هم حضور نداشت و همه تمرکزش روی لیگ برتر بود.
نمایشهای بد
گاهی یک مربی نتایج ضعیفی میگیرد، اما نوع فوتبالی که تیمش بازی میکند بهقدری خوب است که همه منتظر عبور آن از بحران میمانند. شاید بهترین مثال از این ماجرا، پرسپولیس برانکو در مقطع ابتدایی لیگ پانزدهم باشد که سرخپوشان حتی قعرنشین هم شدند، اما کاملا روشن بود آن تیم آینده را خواهد ساخت و چنین هم شد. تیم هاشمیان اما هرگز چنین علائمی بروز نمیداد. از هفته اول تا هشتم، پرسپولیس تقریبا هیچ پیشرفتی نداشت و به سختی میتوان یک نمودار منظم حرکتی برای این تیم تعریف کرد. حتی در همین دیدار با ذوبآهن هم که طلسم شکست و قرمزها پس از چندین هفته به پیروزی دست یافتند، شاهد برتری تیم حریف در تمامی پارامترهای آماری بودیم. آنها موقعیتهای بیشتری هم ساختند که چندین بار نیازمند مانع از گلزنیشان شد، یک توپ به دیرک دروازه خورد و یک فرصت عالی هم با بدشانسی محض از دست رفت. شاید گل شدن هر یک از این توپها، حتی خداحافظی هاشمیان را هم تلخ و متشنج میکرد.
افق تاریک
حتی کل این بسته، یعنی نتایج بد و نمایشهای ضعیف را میشد تحمل کرد، اگر دستکم افق روشنی در مورد آینده تیم وجود داشت. نکته اما اینجاست که در عملکرد هاشمیان چنین نکتهای به چشم نمیخورد. ابراز رضایت غلیظ او از عملکرد بازیکنانش در پایان هر بازی، نشان میداد سرمربی پرسپولیس پارامترهای دیگری در ذهن دارد. بنابراین میشد حدس زد که او مثلا در پایان فصل پرسپولیس را هفتم کند و بگوید: «عملکرد خیلی خوبی داشتیم و هفته به هفته بهتر شدیم. مطمئن باشید فصل به فصل پیشرفت خواهیم کرد!» طبیعی بود که این روند برای هواداران قابلقبول نباشد و در نهایت فشار آنها منجر به تغییر در کادرفنی شد. هاشمیان بابت از دست رفتن این فرصت بزرگ، بیش از همه باید از خودش ناراحت باشد.












