خبرآنلاین - سیاست بینالملل در جهان امروز بیش از آنکه بر اصول ثابت استوار باشد، بر منافع قدرتهای بزرگ بنا شده است. ایالات متحده در دهههای اخیر بارها نشان داده که برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک خود، از هر بهانهای بهره میگیرد؛ از «مبارزه با تروریسم» گرفته تا «حمایت از حقوق بشر» و «مقابله با برنامههای هستهای».
اکنون نیز موضوع «مبارزه با قاچاق مواد مخدر» به ابزاری تازه برای توجیه مداخلات نظامی بدل شده است. نمونه بارز این رویکرد را میتوان در ونزوئلا مشاهده کرد؛ جایی که واشنگتن با ادعای مقابله با کارتلهای مواد مخدر، حضور نظامی خود را در دریای کارائیب و اطراف مرزهای این کشور افزایش داده است.
در همین حال، در ایران بحثی جدی درباره قانونیسازی کشت خشخاش برای مصارف دارویی در جریان است. طرحی که در ظاهر میتواند به خودکفایی دارویی و افزایش درآمد ارزی کمک کند، اما در عین حال میتواند بهانهای تازه به دست آمریکا بدهد تا فشارهای خود علیه ایران را تشدید کند.
ونزوئلا و بهانه «مبارزه با مواد مخدر»
در سالهای اخیر، دولت آمریکا بارها ونزوئلا را به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر متهم کرده است. اکنون اما دولت ترامپ پا را فراتر گذاشته و با طرح احتمال حمله نظامی، اعزام ناوهای هواپیمابر و بمبافکنهای راهبردی به نزدیکی سواحل این کشور را توجیه میکند. در این باره، شبکه سیانان گزارش داده است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در حال بررسی طرحهایی برای حمله به تأسیسات تولید کوکائین و مسیرهای قاچاق مواد مخدر در داخل ونزوئلا است. دولت او مدعی آغاز عملیات گستردهای علیه کارتلهای مواد مخدر در نزدیکی سواحل این کشور شده، اما مقامات کاراکاس از جمله نیکولاس مادورو رئیسجمهور ونزوئلا، بر این باورند که هدف اصلی واشنگتن نه مبارزه با مواد مخدر، بلکه افزایش فشار نظامی و تلاش برای تغییر حکومت در ونزوئلا است.
سیانان گزارش داده است که ترامپ هنوز گزینههای دیپلماتیک برای مهار جریان مواد مخدر را رد نکرده است. اما همزمان نشانههای افزایش تحرکات نظامی آمریکا آشکار است. پیت هگزث، وزیر جنگ آمریکا، دستور اعزام ناو هواپیمابر «یو اس اس جرالد فورد» به کارائیب را صادر کرد و همزمان ترامپ به سیا مجوز عملیات مخفی در ونزوئلا داده است. ترامپ همچنین از احتمال عملیات زمینی در ونزوئلا خبر داده و گفته است: «ما کسانی را که مواد مخدر به کشورمان میآورند، خواهیم کشت.» وی همچنین به احتمال انجام یک عملیات زمینی در ونزوئلا اشاره کرده و گفته است: «مواد مخدر از طریق زمین وارد میشوند، میدانید. زمین، هدف بعدی خواهد بود.»
از اوایل ماه سپتامبر، ایالات متحده چندین کشتی را که به ظن حمل مواد مخدر در دریای کارائیب و اقیانوس آرام در حرکت بودند، مورد حمله قرار داده است. در روزهای اخیر، نیز بمبافکنهای «B-52» و «B-1B Lancer» در نزدیکی سواحل ونزوئلا پرواز کردهاند، در حالی که جنگندهها و پهپادها هفت قایق مظنون به قاچاق مواد مخدر را غرق کردهاند. این عملیات تاکنون به کشته شدن دهها نفر منجر شده است.
دولت آمریکا اعلام کرده که این کشتارها قانونی است، اما هیچ توجیه حقوقی مشخصی برای استفاده از نیروی نظامی علیه غیرنظامیانی که در جنگ مشارکت ندارند، ارائه نکرده است. با این وجود، تحلیلگران مستقل تأکید دارند که هدف اصلی آمریکا نه مبارزه با مواد مخدر، بلکه افزایش فشار نظامی بر دولت نیکولاس مادورو و در نهایت تغییر حکومت در کاراکاس است. به عبارت دیگر، مواد مخدر صرفاً بهانهای برای مشروعیتبخشی به سیاستی است که ریشه در رقابتهای ژئوپلیتیک و اقتصادی دارد. این تجربه نشان میدهد که آمریکا در صورت نیاز، میتواند هر موضوعی- حتی قاچاق مواد مخدر- را به ابزاری برای مداخله نظامی و فشار سیاسی بدل کند.
طرح قانونیسازی کاشت مواد مخدر در ایران
در ایران مدتی است طرحی برای قانونیسازی کشت خشخاش با هدف تأمین نیازهای دارویی مطرح شده است. این پیشنهاد نخستین بار در اردیبهشت ۱۴۰۴ از سوی یکی از نمایندگان مجلس ارائه شد و پس از بررسیهای کارشناسی، دولت در ۱۸ شهریور، با اصل بازگشت به کشت داخلی در چارچوب نظارتهای سختگیرانه موافقت کرد. تصمیم دولت همچنین تحت تأثیر تحولات منطقهای، بهویژه روی کار آمدن طالبان در افغانستان و ممنوعیت کشت خشخاش در آن کشور که موجب کاهش عرضه جهانی شده است، اتخاذ شد.
بر این اساس، دولت اعلام کرده است که کشت داخلی در چارچوب قوانین و با نظارت دقیق و مشارکت نهادهای اجتماعی و رسانهای دنبال خواهد شد. این موضوع ابعاد پیچیدهای دارد و فراتر از نیازهای دارویی یا کشاورزی است، زیرا در تلاقی سیاستهای اقتصادی، بهداشتی و امنیتی قرار میگیرد. بنابراین فارغ از اینکه این طرح در در نگاه نخست میتواند مزایای متعددی، از جمله خودکفایی دارویی، کاهش وابستگی به واردات مواد اولیه، افزایش درآمد ارزی از صادرات قانونی داشته باشد، همچون دهها موارد دیگر، باید از منظر امنیت ملی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه است.
در این باره، از منظر ژئوپلیتیک، ورود ایران به عرصه تولید قانونی مواد مخدر، برای مصارف دارویی میتواند جایگاه کشور را در زنجیره جهانی تأمین مواد اولیه داروهای مسکن تغییر دهد. کشورهایی مانند هند، ترکیه و استرالیا سالهاست با مجوز بینالمللی خشخاش دارویی تولید میکنند و از آن سود اقتصادی و سیاسی بردهاند.
ایران نیز میتواند با پیوستن به این جمع، از یک سو وابستگی خود به واردات مواد اولیه دارویی را کاهش داده و از سوی دیگر، از این ظرفیت به عنوان اهرم چانهزنی در مذاکرات اقتصادی و سیاسی استفاده کند.
با این حال، این مسیر بدون چالش نیست. یکی از مهمترین نگرانیها، خطر انحراف بخشی از محصول به بازار غیرقانونی است. تجربه کشورهایی که تولید قانونی خشخاش دارند نشان داده که حتی با وجود سیستمهای نظارتی پیشرفته، احتمال نشت محصول به شبکههای قاچاق وجود دارد.
در ایران، با توجه به گستردگی مرزهای شرقی و فعالیت شبکههای سازمانیافته قاچاق، این خطر میتواند جدیتر باشد. چنین رخدادی نهتنها امنیت داخلی را تهدید میکند بلکه میتواند بهانهای برای فشارهای و تهدیدهای بینالمللی جدید شود. بر این اساس، از منظر امنیت ملی، ایران باید با نهادهایی مانند هیئت بینالمللی کنترل مواد مخدر (INCB) همکاری کامل داشته و گزارشدهی شفاف و منظم ارائه دهد.
هرگونه ضعف در این حوضه میتواند به اتهام نقض تعهدات بینالمللی منجر شود و وجهه کشور را در مجامع جهانی خدشهدار کند. تجربه جهانی نشان داده که کشورهایی که توانستهاند تولید قانونی مواد مخدر را با موفقیت مدیریت کنند، معمولاً دارای نهادهای نظارتی مستقل، شفافیت بالا و همکاری نزدیک با جامعه بینالمللی بودهاند. در ایران، تحقق چنین شرایطی نیازمند اصلاحات ساختاری، آموزش گسترده نیروهای نظارتی و استفاده از فناوریهای نوین برای ردیابی محصول از مزرعه تا کارخانه است.
در سناریوی خوشبینانه، ایران میتواند با اجرای دقیق این سیاست، به یکی از بازیگران مسئول در بازار جهانی تبدیل شود، امنیت ملی خود را تقویت کرده و ضمن مرتفع کردن وابستگی دارویی خود، جایگاه ژئوپلیتیک خود را ارتقا دهد. اما در سناریوی بدبینانه، ضعف در کنترل و نظارت میتواند به معضل بین المللی جدید، بحران امنیتی با هزینههای سنگین بلندمدت بدل شود.
سناریوی ونزوئلایی برای ایران
در این راستا، اگر تجربه ونزوئلا را با طرح اخیر ایران برای قانونیسازی کشت خشخاش- حتی با اهداف دارویی- مقایسه کنیم، یک سناریوی نگرانکننده به تصویر کشیده میشود. ایالات متحده سالهاست که جمهوری اسلامی ایران را با دلایل مختلف تحت شدیدترین فشارها قرار داده است؛ از برنامه هستهای و ادعای دستیابی به سلاح اتمی گرفته تا مسائل حقوق بشری و حمایت از گروههای مقاومت در منطقه.
حال، اگر ایران گام به عرصه تولید قانونی مواد مخدر- هرچند با توجیهات پزشکی- بگذارد، این نگرانی وجود دارد که واشنگتن از این فرصت به عنوان بهانهای جدید برای تشدید تحریمها و حتی اقدام نظامی استفاده کند. همانگونه که در مورد ونزوئلا شاهد بودیم، اتهامات مرتبط با قاچاق مواد مخدر، بهانهای برای اعزام ناوهای هواپیمابر و بمبافکنهای آمریکایی شد. در مورد ایران نیز ممکن است کشت خشخاش- حتی تحت نظارت دولتی- دستمایه تحریمهای بیشتر، انزوای اقتصادی و تهدیدات نظامی مشابه قرار گیرد.
ایالات متحده سابقه طولانی در استفاده از دلایل متنوع برای پیشبرد اهداف خود دارد؛ از ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق و مبارزه با تروریسم در افغانستان، تا حمایت از حقوق بشر و مقابله با برنامههای موشکی و هستهای. این موضوع زمانی خطرناکتر میشود که به حساسیت افکار عمومی آمریکا نسبت به مسئله مواد مخدر توجه کنیم. مبارزه با مواد مخدر همواره یکی از دغدغههای اصلی جامعه آمریکا بوده و طرح چنین موضوعی میتواند پشتوانه مردمی لازم برای اقدامات سختگیرانه علیه ایران را فراهم آورد. در چنین شرایطی، بعید نیست که ایران با دور جدیدی از فشارهای حداکثری، محاصره اقتصادی و تهدیدات نظامی مشابه آنچه ونزوئلا در حال تجربه آن است، روبرو شود. این وضعیت، ضرورت برنامهریزی دقیق و در نظرگیری تمامی پیامدهای امنیتی و بینالمللی را بیش از پیش نمایان میسازد.
جمع بندی
بررسی تجربه ونزوئلا و طرح قانونیسازی کشت خشخاش در ایران نشان میدهد که موضوع مواد مخدر میتواند به ابزاری تازه برای فشارهای سیاسی و حتی تهدیدات نظامی آمریکا بدل شود. واشنگتن در گذشته بارها ثابت کرده است که برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک خود از هر بهانهای استفاده میکند؛ از برنامه هستهای ایران گرفته تا حقوق بشر و حمایت از گروههای مقاومت. اکنون نیز همانگونه که در ونزوئلا «مبارزه با مواد مخدر» بهانهای برای حضور نظامی و فشار بر دولت ونزوئلا شده است، در ایران نیز این احتمال منتفی نیست که کشت قانونیمواد مخدر- با اهداف دارویی- به دستاویزی تازه برای تحریمها، فشارهای و حتی تهدیدات نظامی بدل شود. از این رو، ایجاد سازوکارهای نظارتی سختگیرانه، همکاری شفاف با نهادهای بینالمللی و بهرهگیری از دیپلماسی فعال، تنها راهی است که میتواند این سیاست را از تهدیدی بالقوه به فرصتی راهبردی برای تقویت امنیت ملی و جایگاه ژئوپلیتیک کشور بدل سازد.
* پژوهشگر ژئوپلیتیک












