۱۰ پیام بنیادین علیه حکمرانی لیبرالیستی

همشهری آنلاین شنبه 03 آبان 1404 - 09:24
این تظاهرات میلیونی، یک لیست از مطالبات مشخص نیست‌، بلکه مجموعه‌ای از انتقادات ساختاری است‌ که به‌صورت موجی از خشم نهفته و آشکار عمومی به‌سوی نهادهای قدرت روانه شده ‌است. در ادامه به تبیین این ۱۰پیام می‌پردازیم:

به گزارش همشهری آنلاین، محمدمهدی ایمانی‌پور؛ رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در روزنامه همشهری نوشت؛ تظاهرات گسترده اخیر ۱۸اکتبر در آمریکا، با هر نامی که خوانده شود(از جمله نه به پادشاه)، پیش‌درآمدی بر زلزله سیاسی-اجتماعی عمیق در قلب ساختارهای حکمرانی این کشور است. هنگامی که میلیون‌ها شهروند آمریکایی به خیابان‌ها می‌آیند، این حرکت دیگر صرفا واکنشی زودگذر به یک شخصیت سیاسی خاص مانند دونالد ترامپ نیست، بلکه اعتراض به موجودیت و ماهیت ساختاری است که نتوانسته پاسخگوی مطالبات اساسی شهروندان باشد. این اعتراضات بنیادین، ماهیتی زیربنایی دارد و کانون توجه آنها نه فقط شخص ترامپ، بلکه اصل و شیوه حکمرانی در آمریکاست.

این تظاهرات میلیونی، یک لیست از مطالبات مشخص نیست‌، بلکه مجموعه‌ای از انتقادات ساختاری است‌ که به‌صورت موجی از خشم نهفته و آشکار عمومی به‌سوی نهادهای قدرت روانه شده ‌است. در ادامه به تبیین این ۱۰پیام می‌پردازیم:

ناکامی حکمرانی لیبرالیستی: سیستم لیبرالیستی-دوقطبی حاکم نتوانسته است عدالت اقتصادی و اجتماعی را برای بخش بزرگی از جامعه تأمین کند و نتایج شکست‌های خود را در قالب نارضایتی عمومی پس می‌دهد.

تبدیل شکاف‌های سیاسی به مناقشات اجتماعی: قطب‌بندی‌های سیاسی به سطحی از خصومت و تنش در زندگی روزمره تبدیل شده که جامعه را به جای ۲حزب، به ۲اردوگاه غیرقابل مصالحه تقسیم کرده است. این پدیده فراتر از اختلافات سیاسی سنتی است؛ این یک «جدایی اجتماعی» است. افراد دیگر نه‌تنها در مورد سیاست، بلکه درباره واقعیت‌های اساسی زندگی نیز توافق ندارند.

تبلور نفرت در لایه‌های عمومی‌

این اعتراضات نشان می‌دهد که نارضایتی انباشته، دیگر در چارچوب مناظره‌های سیاسی باقی نمانده، بلکه به سطح عمیق‌تری از نفرت و بیزاری نسبت به نهادهای قدرت تبدیل شده است. این نفرت ریشه در احساس قربانی‌شدن و به حاشیه رانده‌شدن دارد.

از بین رفتن مؤلفه «اعتماد عمومی» در آمریکا
سطح همزیستی و اعتماد شهروندان با نهادهای کلیدی، از کنگره و دیوان عالی گرفته تا رسانه‌های جریان اصلی‌ به مرحله بحرانی رسیده است. این بی‌اعتمادی باعث می‌شود که هرگونه تلاش دولت برای حل بحران‌ها با بدبینی و مقاومت عمومی مواجه شود.

ناامیدی شهروندان آمریکایی از آینده‌
احساس فلج‌شدگی در مواجهه با مسائلی نظیر تورم، نابرابری‌ و بحران‌های جهانی، نسل‌های جدید را از وعده‌های دمکراسی آمریکایی ناامید کرده است. این ناامیدی، یک حالت روانی جمعی ایجاد کرده ‌که منجر به کاهش مشارکت در سازوکارهای سنتی می‌شود و در عوض، به شکل اعتراضات خیابانی انفجاری بروز می‌کند.

تزلزل ساختارهای حکمرانی در سایه وجود بازیگران تنش‌ساز
شخصیت‌هایی مانند ترامپ، گرچه خود معلول وضعیت موجود هستند، اما با تشدید درگیری‌ها، به تزلزل بیشتر ساختارهایی کمک می‌کنند که در گذشته پایدار به‌نظر می‌رسیدند. ترامپ شکاف‌های موجود را به عمق بیشتری رسانده و نشان داده است که مرزهای ساختارهای حکومتی آمریکا چقدر شکننده هستند.

افول جمهوری‌خواهی و تبلور اقتدارگرایی در آمریکا
صاحبان پنهان و آشکار قدرت در آمریکا با زیر پا گذاشتن هنجارهای دمکراتیک واقعی، حرکت به سمت سیاست‌های اقتدارگرایانه‌تر را به جای وفاداری به اصول جمهوری‌خواهی سنتی نشان داده‌اند. مفهوم سنتی «جمهوری‌خواهی» که بر تعهد به قانون اساسی و تفکیک قوا استوار است، با یک فاجعه جایگزین شده است.

تمایل نسل جدید آمریکا مبنی بر خلق زیست‌بوم متفاوت سیاسی-اجتماعی‌
نسل‌های جوان‌تر در حال جست‌وجوی مدل‌های کاملا جدیدی برای سازماندهی سیاسی و اجتماعی هستند که از میراث شکست‌خورده ۲حزب سنتی فاصله بگیرد. این نسل دیگر به راه‌حل‌های حزب دمکرات یا جمهوری‌خواه اعتقاد ندارد. آنها به‌دنبال راه‌هایی برای فعال‌سازی مستقیم، سازماندهی محلی‌ و ایجاد شبکه‌های جایگزین هستند.

دفرمه‌شدن مفهوم «قدرت نرم» و مصادیق آن در حکمرانی آمریکایی‌
تخریب چهره جهانی آمریکا از طریق سیاست‌های متناقض و بی‌ثباتی داخلی، اعتبار و تأثیرگذاری قدرت نرم سنتی این کشور را در سطح بین‌المللی به‌شدت مخدوش کرده است. قدرت نرم آمریکا بر پایه جذابیت ظاهری ایده‌های دمکراسی، آزادی و فرصت بنا شده بود، اما وقتی اعتراضات ساختاری و بی‌ثباتی سیاسی داخلی به نمایش گذاشته می‌شود، این جذابیت ظاهری نیز از بین می‌رود.

پیشرانی جامعه در مقابل مقاومت سیاستمداران بر حفظ وضعیت نابسامان موجود
این تظاهرات‌ نشانه‌ای از آن است که مردم عادی دیگر منتظر اصلاحات از بالا نیستند و خود فعالانه در حال فشار برای تغییر ساختارهایی هستند که سیاستمداران در حفظ آن مقاومت می‌کنند. این یک تحول اساسی است: قدرت از نخبگان سیاسی به خیابان‌ها منتقل شده است. این انتقال قدرت‌ ماهیت دمکراسی ادعایی آمریکا را از نمایندگی به مشارکت مستقیم تغییر می‌دهد. مردم احساس می‌کنند که نهادهای سنتی پاسخگو نیستند و تنها راه تأثیرگذاری‌ اعمال فشار جمعی و بی‌واسطه است.

در مجموع، این ۱۰پیام یکدیگر را تقویت می‌کنند و یک تصویر واحد از یک سیستم در آستانه دگردیسی عمیق ارائه می‌دهند. این اعتراضات دیگر صرفا درباره رأی به فرد نیست‌، بلکه در مورد نحوه حکمرانی است. مردم در حال فریادزدن برای یک بازتعریف اساسی از پیمان اجتماعی در ایالات متحده هستند. شکست در پاسخگویی به این مطالبات زیربنایی‌ آینده دمکراسی لیبرالیستی خودخوانده در آمریکا را در هاله‌ای از ابهام فرو خواهد برد، چرا که ریشه‌های بحران در ساختار حکمرانی کاشته شده است، نه صرفا در کارزار انتخاباتی یک فرد.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.