1- امروز در انديشكدههاي سياسي و راهبردي و نيز در ذهن فلسوفان سياسي و همچنين كسانيكه در حوزه مديريت جوامع به نظريههاي جديد فكر ميكنند اين سؤال مطرح است كه در سلسله مراتب قدرت يا در رأس کشوری رهبر يا مديري پيدا شد كه دچار بيماري «تكبر» ، «خودشيفتگي» ، «روانپريشي» ، «خودبزرگبيني» و بالاخره «سمومات فكري ماكياوليسم» بود چه بايد كرد؟!
كسانيكه به اين مقوله فكر ميكنند همه اين صفات را در قامت ترامپ رئيسجمهور آمريكا ميبينند!
امروز مردم آمريكا دچار چنين رئيسجمهوري است كه در 50 ايالت هفته گذشته به خيابانها رختند و اعلام كردند؛ ما به «رئيسجمهور» راي داديم «پادشاه» از كار درآمد!
امروز مردم جهان در رأس قدرت كشوري كه بزرگترين اقتصاد دنيا را دارد و بزرگترين قدرت نظامي در عصر خود است كسي را ميبينند كه ادعاي سلطنت بر كل جهان را دارد.هر روز كه از خواب بلند ميشود يك صورتحساب روي ميز دولتهاي رقيب تحت عنوان جنگ تعرفهها ميگذارد! با يك فرمان اجرايي دستور كشتار بيگناهان، زنان و كودكان را در چند نقطه جهان بهويژه در غرب آسيا را صادر ميكند.حتي رفتارش با رفتار همپيمانان خود لودگي ، مسخرگي و تحقيرآميز است.
2- پاسخ نهادهاي ياد شده در انديشكدهها و فيلسوفان سياسي اين است.
آنچه در گذشته از مفاهيم سرمايهداري، «ليبراليسم» ، «آزادي» ، «حقوق بشر» ميگفتيم مرده است.بايد دنبال صورتبندي نظريات و تئوريهاي جديد در «مديريت» و «حكمراني» بود.
آنها ميگويند وقتي حاكمان كه در يك فرايند دموكراتيك به قدرت ميرسند اگر دچار «عشق بيحدوحصر به خود» يا «خودارزشمندي بيش از حد» باشند ، كاري از دست ما برنميآيد.
آنها ميگويند همانقدر كه «چگونه بايد حكومت كرد» مهم است، «چه كسي بايد حكومت كند» هم اهميت دارد.
3- يك مطالعه كتابخانهاي در مورد اختصاص بودجه نظامي در دولتهاي فعلي جهان نشان ميدهد به طرز فجيعي اعداد و ارقام آن در حال افزايش است.
اين نشان ميدهد انساني كه ، دو قرن اخير دو جنگ خانمانسوز جهاني را با ميليونها كشته و زخمي با آموزههاي مدرنيسم و عصر مدرنيته پشت سر گذاشته خود را براي يك جنگ جهاني ديگري آماده ميكند كه مخربتر و ويرانگرتر از دو جنگ قبلي است.
رصد نخبگان و انديشمندان و كساني كه دغدغه حقوق بشر به معناي واقعي آن را دارند نشان ميهد، آمريكا و رژيم صهيونيستي در صدر كشورهايي هستند كه «صلح» و «امنيت جهاني» را تهديد ميكنند و هر روز براي «جامعه جهاني» شاخ و شانه ميكشند و سعي ميكنند تنور جنگ را روشن نگه دارند. آنها پيشبيني كردهاند حداقل تا 5 سال ديگر يعني تا سال2030 ميلادي اين جنگ خانمانسوز حتما رخ ميدهد!
4- امامين انقلاب از نيم قرن پيش تاكنون با تأسيس يك نظام الهي به فيلسوفان غرب و شرق گفتند ؛ «چگونه حكومت كردن» و نيز «چه كسي بايد حكومت كند» هر دو مهم است و دومي از اولي مهمتر است . آنها پرچم مقابله با كسي كه صلح و امنيت جهاني را هدف قرار دادند به دست گرفتند اكنون زير اين پرچم خوبان عالم در داخل و خارج كشور جمع شدهاند. روز به روز اين قطب قدرت جهان قوي تر ميشود و «قدرت معنايي» خودر ا به رخ رهبران فاسد دنيا ميكشد.
به همين دليل است ملتهاي جهان و حتي برخي دولتهاي جهان تكليف خود را با حاكمان خودشيفته در واشنگتن و چكمهپوشان تروريست صهونيست در سرزمينهاي اشغالي مشخص كردند و از همگرايي با جنايتها و كشتارهاي بيرحمانه آنان پرهيز ميكنند.
5- اين مطالبه در افكار عمومي جهان وجود دارد؛ آيا كسي نيست در برابر قلدريها و لودگيهاي ترامپ بايستد؟! آيا كسي نيست در برابر جنايات بيحدوحصر صهيونيستها در منطقه بايستد؟!
امام خامنهاي در ديدار با قهرمانان و پهلوانان ورزشي و دانشمندان جوان مدالآور به اين دو سؤال پاسخ كليدي دادند و فرمودند ملت ايران و جبهه مقاومت در برابر اين زورگوئيها ايستاده و ميايستند. سخنان رهبري دو پيام براي دوستان و دشمنان ايران داشت .
الف- اقتدار
ب- بازدارندگي
رهبر انقلاب با طرح پرسش از ترامپ كه ؛ چه كاره دنيا هستيد!؟ و با طرح اين مطلب كه اگر لازم باشد از موشك براي تنبيه شما استفاده ميكنيم. به اين مطالبه افكار عمومي جهان پاسخ شجاعانه دادند.