به گزارش مشرق، مهدی محمدی در توئیتر نوشت:
این مقاله در ساینس را گویی برای وضع و حال امروز ما نوشته اند. داستان این مقاله این است که چرا سیاست چنین قطبی و خشن می شود و هواداران تفکرات سیاسی معارض تا این حد بی رحمانه با هم برخورد می کنند. این سوالی است در تقاطع علوم شناختی، سیاست، هوش مصنوعی و مطالعات امنیتی.
احتمالا تصدیق می کنید که این مستقیما سوال جامعه امروز ماست. خصوصا پس از جنگ که قاعدتا باید همدلی افزایش پیدا کند، سطح خشونت سیاسی بویژه در بستر شبکه های اجتماعی افزایش پیدا کرده و هر روز قربانی جدیدی می گیرد.
این مقاله پاسخ های سنجیده و بسیار پیچیده ای به این معضل داده است. یکی از مهم ترین آنها، که مستقیما به مفهوم ‘عملیات خارجی روی افکار عمومی ایران’ مربوط می شود این است: سطح قطبیدگی و خشونت سیاسی در ایران بالاست چون الگوریتم شبکه های اجتماعی چنین تنظیم شده است!
به زبان بسیار ساده، بخش مهمی از قصه احتمالا این است که چون درصد بالایی از عملیات سیاسی در جامعه ایران درون شبکه های اجتماعی -یعنی درون موبایل های من و شما- رخ می دهد، الگوریتم های درونی این شبکه هاست که معلوم می کند نهایتا ما چگونه با هم تعامل و همدیگر را درک می کنیم.
فرض کنید صاحب پلتفرم -مثلا توییتر- تصمیم گرفته الگوریتم شبکه را طوری تنظیم کند که جامعه ایران قطبی تر شود و افراد، مخالفان سیاسی خود را خصمانه تر درک کنند. این مصداق کاملی است از یک کمپین جنگ شناختی بی ثبات ساز، که برای کاهش تاب آوری جامعه در مقابل فشارها طرح ریزی شده است.
من اکنون در میانه نوشتن کتابی درباره جنگ ۱۲ روزه هستم. در آن کتاب -احتمالا- خواهید دید که اسراییل و امریکا چگونه به طور گسترده از الگوریتمهای شبکه های اجتماعی برای ‘جمع آوری اطلاعات’ و ‘جنگ با افکار عمومی ایران’ استفاده کرده اند. این مقاله یکی از منابع آن داستان بلند است.
خلاصه داستان این است که افکارعمومی ایران در بستر شبکه های اجتماعی توسط دشمن به روش های ناپیدا دستکاری می شود تا ناشکیباتر و خشن تر باشد؛ خصوصا میان رقبای سیاسی. ما باید از خود در مقابل دشمنی که در الگوریتم های شبکه خفته محافظت کنیم؛ علاوه بر خیلی کارهای دیگر!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.