به گزارش تابناک به نقل از خبرآنلاین؛ خبر بازداشت یک بازیگر معروف به اتهام تجاوز به دختری جوان، از صبح دیروز در رسانههای کشور منتشر شد و واکنشهای مختلفی را به دنبال داشته است. ماجرا اینطور در رسانهها مطرح شده است که دختر جوان ۲۰ سالهای که هنرجوی بازیگری است، با حضور در پلیس آگاهی تهران از یکی از سوپراستارهای مطرح سینما و تلویزیون شکایت کرد. او در اظهارات خود مدعی شد که این بازیگر معروف با وعده همکاری در پروژهای هنری، وی را فریب داده و پس از سوار کردن به خودرو، به اجبار به منزل شخصیاش برده، در آنجا او را محبوس کرده و مورد آزار و تجاوز قرار داده است. پس از ثبت شکایت، پرونده با دو عنوان اتهامی «آدمربایی» و «تجاوز به عنف» در دستور کار مراجع قضایی قرار گرفت.
شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری، در توضیح اقدامات مهم بعد از تجاوز که زنان باید مد نظر قرار بدهند، میگوید: تجاوز خیلی سهمگینتر از این است که بخواهیم آن را به یک اتفاق یا واقعه تقلیل دهیم و مسئلهای که وجود دارد این است که متاسفانه میتوانم ادعا کنم که هر روز از این نوع موارد در سطح شهر رخ میدهد و خب ماجرای تجاوز یک بازیگر مطرح کشور به یک دختر جوان به دلیل سرشناس بودن این بازیگر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
او ادامه میدهد:، چون قانون ما در مورد تجاوز، خیلی قانون ناقصی است، زنها در خیلی از موارد به دلیل عدم برخورداری از حمایت کافی و برخوردهای بدی که با آنها صورت میگیرد، عطای شکایت را به لقایش میبخشند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
اگر زنی در معرض تجاوز قرار گرفت و به او تجاوز شد، چه کند؟
بعد از وقوع تجاوز، زمان ۲۴ ساعت اولیه به عنوان زمان طلایی بسیار مهم است و باید به مواردی که در ادامه میگویم دقت شود؛ البته میدانیم که شرایط روانی همه خانمها شبیه هم نیست و فشار روانی زیادی روی فرد مورد تجاوز واقع شده وجود دارد و از همه مهمتر نبود حمایتهای قانونی، خانوادگی و ... باعث میشود که نتوانیم از همه انتظار داشته باشیم که بعد از اینکه مورد تجاوز واقع شدند، یکجور رفتار کنند.
ما میگوییم که ایدهآل این است که زنان در اولین فرصت لباسهای خود را از تن دربیاورند {و لباس دیگری بپوشند}، بدون اینکه آنها را بشویند، به حمام نروند و ترجیح این است که حتی توالت هم نروند و به اولین کلانتری مربوطه مراجعه کرده و موضوع را اطلاع دهند؛ کلانتری اجازه ورود و تحقیقات ندارد و فقط باید نامه بدهد و فرد مورد تجاوز واقع شده را به پزشکی قانونی معرفی کند.
بعد از دریافت نامه از کلانتری باید به نزدیکترین پزشکی قانونی رفته و بخواهند که معاینات اولیه را انجام دهند و اگر فکر میکنند که قبل از تجاوز به آنها داروی خوابآور، روانگردان، فراموشیآور، مواد الکلی، مخدر، بیهوش کننده یا هر چیز دیگهای داده یا به زور به آنها خورانده شده است، درخواست بدهند که آزمایش خون گرفته شود و حتما لباسهای خود را تحویل بدهند که اگر آثاری از مرد متجاوز مثل مو، ترشحات و مایعات بدنی روی لباسها باقیمانده است، مورد آزمایش قرار بگیرد که با انجام آزمایش DNA روی متجاوز، قابل راستی آزمایی و اثبات است.
گر زنی در ۲۴ ساعت اول بعد از تجاوز توسط پزشکی قانونی معاینه نشود، تکلیفش چیست؟
نه اینکه بگوییم دیگر نمیشود تجاوز را اثبات کرد، اما خب کار خیلی سخت میشود؛ مسئله این است که قانونگذار در اینطور مواقع به اشتباه، اثبات جرم تجاوز را سختگیرانهتر کرده است.
برای اینکه دادگاه به نفع فرد مدعی مورد تجاوز واقع شده رای بدهد، چند مورد باید اثبات شود؛ اول اینکه اصل عمل رابطه جنسی با زور، اکراه و اجبار یا در حالت خواب و بیهوشی و مستی باید اثبات شود و بنابراین پزشکی قانونی ممکن است بتواند این تجاوز و رابطه جنسی را اثبات کند، اما زور و اجبار آن بحث دیگری است که مثلا اگر دارو یا موادی به زور به زن توسط فرد متجاوز خورانده شده است، باید مطرح و مورد آزمایش قرار بگیرد و البته اگر آثار توسل به زور توسط متجاوز برای تجاوز روی بدن فرد باقی مانده باشد میتواند مفید واقع شود و زور و عنف و اجبار تجاوز را اثبات کند.
در خبر بازداشت بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به یک زن که از او شکایت کرده، اینطور آمده که زن ادعا کرده که متهم دست و پای او را بسته و سپس به وی تجاوز کرده و البته ما نمیدانیم که این زن چقدر بعد از این جنایت رفته و شکایت کرده است و اگر آزمایش و معاینه بدنی در همان ساعات اولیه بعد از تجاوز انجام شده باشد، حتما آثار بستن دست و پای زن توسط پزشکی قانونی قابل تشخیص و تایید است که میتواند نشان دهنده عنف و زور باشد؛ چون در روابط جنسی با رضایت اصولا دست و پای کسی بسته نمیشود.
شرایط جامعه و برخورد افراد با فرد مورد تجاوز قرار گرفته را چطور میبینید؟
شرایط خاصی است، متاسفانه جامعه، جامعه آگاهی نیست، خانوادهها و زنها هم همینطور و برخی موارد دیدهام که پلیس برای ارائه معرفی نامه به پزشکی قانونی همکاری نمیکند و این وظیفه دادستان است که به عنوان نهادی که ناظر بر پلیس است به عنوان ضابط قضایی، باید آموزشهای لازم را به پلیس مربوطه بدهد.
نامه کلانتری حتما باید توسط فرد مورد تجاوز واقع شده به پزشکی قانونی تحویل شود و مراجعه مستقیم به پزشکی قانونی هیچ کمکی نمیکند؛ چون پزشکی قانونی حتما نامه مرجع انتظامی را میخواهد و در غیر این صورت آزمایشی از فرد نمیگیرد.
مرجع رسیدگی به جرم تجاوز کدام نهاد است؟
دادگاه و آنهم (دادگاه کیفری یک) در هر استان، مرجع صالح رسیدگی به این قبیل پروندهها است و دادسرا مطلقا به هیچ عنوان اجازه دخالت و ورود در جرم تجاوز را ندارد؛ به این دلیل که اگر اقراری قرار باشد اخذ شود، حتما باید عندالحاکم یعنی در حضور قاضی باشد که قابلیت استناد داشته باشد، برای همین نه دادسرا و به تبع آن نه مقام انتظامی به عنوان ضابط قضایی، حق دخالت، بازجویی یا برخورد دیگری را به هیچ عنوان ندارند.
مجازات تجاوز در قانون چیست؟
مجازات قانونی تجاوز یا همان زنای به عنف، در صورت اثبات اعدام است و لاغیر؛ اما خب اثبات تجاوز بسیار سخت است و به دلیل مجازات سنگین (اعدام) رویه دادگاهها طوری است که معمولا این جرم را محقق شده نمیدانند و ممکن است که به طرق دیگری فرد متهم به تجاوز را محاکمه و مجازات کنند.
در اغلب موارد کاری که دادگاهها انجام میدهد این است که دخول را اثبات شده نمیبینند؛ من در چند پرونده مربوط به تجاوز که شخصا داشتم، دیدهام که گزارشی که پزشکی قانونی میدهد به هیچ عنوان گزارش دقیقی نیست و مثلا اگر رابطه جنسی مقعدی بوده باشد پزشکی قانونی مینویسد (یا در اثر دخول جسم سخت یا در اثر بیماری مزمن گوارشی) و البته اینها از نظر پزشکی کاملا مشخص و قابل اثبات است، اما متاسفانه پزشکی قانونی صریح و شفاف نظر نداده است.
علت این صراحت و شفافیت نداشتن پزشکی قانونی در خصوص تجاوز چیست؟
اگر بخواهم نگاه بدبینانهای داشته باشم این است که خب اینها هم (عوامل مسئول اعلام نظر در پزشکی قانونی) در این جامعه مردسالار دارند زندگی میکنند و نمیخواهند تجاوز اثبات شود که مردها اعدام شوند؛ اگر بخواهم خوشبینانه نگاه کنم بخاطر این است که میدانند مجازات تجاوز اعدام است و اگر چنین نظری بدهند و نظر آنها منجر به صدور حکم اعدام شود، در مقابل آن مسئولیت دارند و مثلا میخواهند از اجرای اعدام جلوگیری کنند و اینها همه خارج از قسم اولیهای است که همه پزشکان میخورند.
در مواردی هم که از بین رفتن پرده بکارت در تجاوز رخ داده است، میآیند و دخول را اثبات شده فرض میکنند ولی دادگاه فرض بر عنف و اکراه را در رویه خود زیر سوال میبرد و فرض را بر این میگذارد که این رابطه جنسی با رضایت زن بوده است و بر خلاف اغلب جاهای دنیا که رابطه جنسی با رضایت جرم نیست، در کشور ما جرمانگاری شده است و به همین دلیل مرد متجاوز را محاکمه و مجازات میکنند و فاصله مجازات رابطه جنسی با رضایت با رابطه جنسی با عنف و اکراه خیلی زیاد است. یعنی اگر زن با اکراه مورد تجاوز قرار بگیرد مجازات فرد متجاوز اعدام است و اگر با رضایت خود زن باشد ۱۰۰ ضربه شلاق مجازات آن است و این رویهای است که دادگاهها در پروندههای مربوط به تجاوز دارند.
بارها گفتهام که تعیین و اجرای مجازات اعدام برای متجاوز خیلی مجازات سنگینی است و شاید از یک طرف بشود به سیستم قضایی حق داد و باید انگشت مطالبهگری خود را سمت سیستم قانونگذاری کشور بگیریم و قانون باید تغییر کند.
مسائلی که زنان با آن مواجه هستند، چیست؟
خیلی وقتها زنها با مطرح کردن و پیگیری قانونی تجاوزی که به آنها شده است، تقبیح میشوند. بحث مهم دیگری که در تجاوز داریم "قربانی نکوهی" است که در جامعه مطرح است و باز میگویند زن مقصر بوده است و نباید میرفت، نباید فلان لباس را میپوشید، زن نباید فلان لباس را میپوشید و همیشه انگشت اتهام به سمت زن است.
چرا دادگاه رسیدگی به پروندههای مربوط به تجاوز علنی نیست؟
قانونگذار به صورت کلی در مورد همه جرایمی که اصطلاحا به آنها "منافی عفت" گفته میشود، تعیین کرده است که دادگاه آنها به طور غیرعلنی برگزار شود و شاید بخشی از آن بخاطر حمایت از فرد بزهدیده که مورد تجاوز واقع شده است باشد که اسم و مشخصاتی از او به بیرون درز پیدا نکند.
چرا خیلی از زنهایی که مورد تجاوز واقع میشوند، حاضر به شکایت از متجاوز نیستند؟
قطعا به این دلیل است که زنها برای ثبت شکایت و پیگیری شکایت خود از متجاوز از طرف دستگاههای مربوطه غیرقضایی که باید زیرنظر دستگاه قضایی یکسری از کارشناسیها را انجام دهند و همچنین از طرف خانواده و جامعه مورد حمایت قرار نمیگیرند و در نتیجه سکوت کرده و شکایتی را هم ثبت و دنبال نمیکنند. قوانین فعلی قوانین بسیار سختگیرانهای هستند و رویه قضایی هم این را اثبات کرده است؛ من حتی شنیدهام که پزشک زنی که معاینات اولیه بعد از تجاوز را از زنان انجام میدهد، با قربانیان تجاوز بدرفتاری و قربانینکوهی کرده است و همه این عوامل باعث میشود که زنی که یک آسیب بسیار بزرگ از تجاوز دیده است، از هرگونه پیگیری منصرف شوند.
اینکه زنها حمایت قانونی ندارند، امنیت اجتماعی وجود ندارد، پلیس یا عوامل دادگاه آموزش لازم را ندیدهاند که با زنهایی که مورد تجاوز واقع شدهاند چطور رفتار کنند که حس امنیت داشته باشند تا مسائل خود را مطرح کنند، خانوادههایشان بعضا همراهشان نیستند، نهادهای جامعه مدنی در این سالها آنقدر سرکوب شدهاند که نیستند که بخواهند به زنان آموزش بدهند که در این موارد چه کنند، همه این موارد باعث شده است که ما از این دست جرایم یعنی تجاوز در جامعه زیاد داشته باشیم.