خبرگزاری مهر: گروه فرهنگ و ادب – فاطمه نعمتی: «فرار ماردوش» به نویسندگی سمیه سلیمانی، داستانی برای نوجوانان است که در حوزه تاریخ انقلاب نوشته شده و انتشارات چاپ و نشر بینالملل آن را منتشر کرده است. این اثر در چهارمین دوره جایزه شهید اندرزگو، رتبه سوم را در بخش داستان کودک و نوجوان کسب کرده است. این کتاب، اولین داستان سمیه سلیمانی در حوزه ادبیات نوجوان است.
داستان «فرار ماردوش» از علی سیزدهساله میگوید و نرگس پانزدهساله. علی، شبها برای صید مخفیانه، همراه پدرش به دریا میرود و در جریان سختیهای زندگی با دریای بزرگتری مواجه میشود که در پیچوخم موجهایش، مسیر نجات واقعی را پیدا میکند. قصههای شاهنامه در ذهن علی الگویی برای ایستادن میسازد و همراهی همدلانه دوستانش، درستماندن را به علی میآموزد. از طرفی، خواهرش نرگس نیز به علی میپیوندد تا با ظلم مبارزه کند؛ اما آنها لو میروند و خان میخواهد خانواده علی و نرگس را با اجبار نرگس به ازدواج با او تحت فشار بگذارد تا آنها را تحویل ساواک ندهد.
سمیه سلیمانی در گفتوگو با ما از قصه پشت انتشار این کتاب گفته و از ضرورت جزئینویسی در حوزه تاریخ بهویژه تاریخ انقلاب اسلامی برای نوجوانان. این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
قصه پشت انتشار این کتاب چیست؟
من در شهر زیبای بندر انزلی به دنیا آمده و در همین شهر بزرگ شدهام. همیشه دلم میخواست از شهرم بنویسم. شهید بایندر یکی از قهرمانهای کمترشناختهشده بندر انزلی است. این شهید بزرگوار اهل بندر انزلی نیست؛ اما در شهریور ۱۳۲۰ ایشان فرمانده نیروی دریایی ایران در شمال کشور و شهر بندر انزلی بودند. علیرغم اینکه به ایشان فرمان داده شد تا پست فرماندهی را ترک و راه را برای ورود دشمن به شهر باز کنند اما ایشان ایستادگی کردند تا ننگ خیانت به کشور را بر دوش نکشند. مزار این شهید هم در مقر نیروی دریایی بندر انزلی است. «فرار ماردوش» با هدف گفتن از شهید یدالله بایندر شروع شد؛ هرچند که جریان داستان به مسائل دیگری هم کشیده شد و فضای شهر بندر انزلی را در سال ۵۷ به تصویر کشید.
همچنین، بندر انزلی در بزنگاههای مهم تاریخ ایران به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و داشتن مرز دریایی از شهرهای بسیار مهم به حساب میآمد؛ شهری که علیرغم این اهمیت، چندان شناختهشده نیست و لزوم گفتن از تاریخ این شهر را برای خودم از ضروریات میدانستم.
شما داستانی نوشتهاید با پسزمینه تاریخی و اجتماعی که از بیعدالتی میگوید و فعالیتهای مبارزاتی نوجوانان و جوانان برای به سرانجام رسیدن انقلاب اسلامی. از چه تکنیکها و قواعدی استفاده کردید تا این موضوعات نسبتاً سنگین و مفاهیم کلان برای نوجوانِ امروز جذاب و خواندنی شود؟
یکی از مؤثرترین ابزارهایی که در نوشتن این داستان به کمکم آمد، استفاده از عناصر بومی و اقلیمی بود. مددگرفتن از طبیعت زیبای بندر انزلی و تطابق حالوهوای متغیر دریا با رفتارهای دوران نوجوانی، ملموسکردن فضای داستان را برای مخاطب آسانتر کرد. از طرفی تلاش در پویا نگه داشتن جریان داستان در همراهی مخاطب نوجوان میتواند بسیار مؤثر باشد. نهایت تلاش در ایجاد فراز و نشیبهای مناسب در فضای داستان که مطابق با حوادث و واقعیتهای تاریخی باشد، انجام شده است؛ امیدوارم که این مهم محقق شده باشد.
در این داستان، ازدواج یک دختر پانزدهساله گره خورده است به حقالسکوت یک خان و ظلم او به مردم بهویژه خانواده این دختر. او مجبور است بهخاطر لو نرفتن مبارزاتشان با آن خان ازدواج کند. در اسناد و مدارک بهجایمانده از قبل انقلاب یا مشاهدات و تجربه مردم، چقدر اینگونه رفتارها و ظلمها بین خانها و مردم رواج داشته است؟
گمان میکنم همه شهرهای ایران که تجربه نظام ارباب و رعیتی را در حافظه تاریخی خود داشته باشند، این قبیل تجربههای تلخ و ظلم به طبقه رعیت را درک کردهاند. هنوز هم در قصههای پدربزرگ و مادربزرگهایی که دوران ظلم طاغوت را درک کردهاند، این چنین خاطراتی که بین فامیل و دوست و آشنا اتفاق افتاده به وفور یافت میشود.
آیا شما بر خود وظیفهای احساس کردید که این رنج و ظلمی را که بر دختران تحمیل شده، برای نسل امروز بهویژه دختران امروز روایت کنید یا نگاهتان معطوف به دختران نبود و کل بیعدالتیها را مدنظر داشتهاید؟
هدف اصلی به تصویر کشیدن ظلم و بیعدالتی بهصورت کلی بود؛ اما زندگی نرگس این ظلم و بیعدالتی را شفافتر نشان میداد. از طرفی مقایسهای اجمالی بین شرایط زندگی دختران در گذشتهای نهچندان دور با شرایط فعلی در ایجاد انگیزه و حس امید به زندگی در دختر نوجوان امروزی میتواند مؤثر باشد. نرگس، نماینده تمام دخترانی است که رنج زندگی در دوران طاغوت را درک کردهاند. نرگس در جریان داستان رشد میکند و تلاشی برای مقابله با ترسهایش دارد. این تلاش میتواند بهطور ضمنی برای نوجوان امروزی الگوساز باشد.
جزئینویسی در تاریخ انقلاب (مثل انتخاب یک سوژه ملموس برای مخاطب) چقدر برای روایت کامل و انتقال درست آن به نسل امروز مهم است؟
به نظر من در حوزه ادبیات نوجوان جزئینویسی یکی از ابزارهای بسیار مهم و کارساز به حساب میآید. نوجوان با محیطهای کوچکتر بهتر میتواند ارتباط بگیرد. از طرفی مشاهده حجم ظلمی که در یک شهر کوچک مثل بندر انزلی اتفاق میافتاد برای ذهن نوجوان این امکان را به وجود میآورد همین نظام را به کل کشور تعمیم داده و عمق فاجعه را بهتر درک کند. ذکر این نکته هم لازم است که هر کدام از شهرهای ایران بسته به اقلیم و شرایطی که داشتند نوع خاصی از ظلم را تجربه میکردند؛ مثلاً بندر انزلی در حوزه شیلات و صید ماهی مشکلات فراوانی داشت و سیاستهای غلط دوران پهلوی، زندگی صیادان را دچار مشقتهای زیادی کرده بود. بهطور کل، توجه به محیطهای کوچکتر، وجوه جدیدی از ظلم دوران پهلوی را نمایان میکند.
وضعیت ادبیات نوجوان بومی بهخصوص داستانهایی را که از گیلان بگویند، چطور میبینید؟ در حوزه انقلابنویسی برای نوجوانان نیز چطور است؟
ادبیات نوجوان چه در حوزه اقلیمینویسی و چه در وجه رمانهای انقلابی، نیازمند یک همت جهادی از سوی نویسندگان دغدغهمند ایرانی است. با توجه به حجم تألیفات برونمرزی و محتوای آثار ترجمهشده در کشور که عمدتاً فضایی تاریک و مملو از ترس و ناامیدی را برای نوجوان به تصویر میکشند و سعی در قهرمانسازیهای پوچ و بیاساس دارند، لازم است تا نویسندگان داخلی آستین همت را بالا بزنند و با بهرهگیری از محتوای تاریخی غنی این مرز و بوم، الگوهای صحیحی از قهرمانان ملی و روند روبهرشد این سرزمین را برای نوجوان در قالب داستانهای پرکشش به رشته تحریر درآورند.
چرا داستان را به شاهنامه مرتبط کردید و این ارتباط به چه صورت شکل گرفته است؟
شاهنامه بخشی جدانشدنی از تاریخ ایران است و خرد جمعی مردمان این مرز و بوم، ارتباطی ناگسستی با این گنج ارزشمند تاریخی دارد. متأسفانه در دنیای امروز که اتکای نوجوانان به واقعیتهای توخالی فضای مجازی زیاد شده و روزمرگیها بخشی از گنجینههای ارزشمند تاریخی را در پیچوتاب تصویرسازیها و محتواهای نادرست به سمت فراموشی میبرد، لزوم گفتن از اساطیر ایرانی و گنجینه ارزشمند زبان فارسی لابهلای قصهای که از تاریخ ایران میگوید، ضروری بود. این مسئله هم در گفتوگوها و روابط دوستانه دو نفر از شخصیتهای اصلی داستان شکل گرفت.
ارزشهای پهلوانی در داستان شما دیده میشود. در زمانه امروز که سیاستهای پشتِ تولید ابزارهای نوین، سعی در حذف ارزشهای اخلاقی و پهلوانی دارند، تألیف آثاری مانند داستان «فرار ماردوش» چه کمکی به تربیت کودکان و نوجوانان ایرانی میکند؟
آنچه که مسلم است ضرورت گفتن از ارزشهای اخلاقی و پهلوانی است؛ اما چطور گفتن این مفاهیم از اهمیت بیشتری برخوردار است. زبان نصیحت برای نوجوان امروزی که در معرض انواع تبلیغات رنگارنگ و جذاب رسانههای معاند قرار گرفته، نمیتواند چندان کارساز باشد؛ آنچه در این بین به کمک دغدغهمندان عرصه فرهنگ میآید، زبان داستان است. داستان اگر جذاب و پرکشش باشد میتواند ارزشها و مفاهیم متعالی را با زبانی خواستنی برای نوجوان مطرح کند و نوجوان در جریان همذاتپنداری با شخصیتهای داستان، ارزشها را زندگی کند.
این اثر رتبه سوم در چهارمین دوره جایزه شهید اندرزگو را کسب کرده است. تأثیر کیفی و کمی این جایزه و دیگر جوایز حوزه انقلاب اسلامی در ترویج داستاننویسی با این موضوعات را چطور میبینید؟
از یک جهت چنین جشنوارههایی میتوانند با ارائه منابع مستند و قوی، برگزاری دورههای آموزشی، ایجاد محفلهای گفتوگوی محتوامحور و شناخت آسیبهای حوزه نوشتن در غنای آثار نویسندگان این عرصه تأثیرگذار باشند. از سویی دیگر، شناخت شخصیت ارزشمند و والایی همچون شهید اندرزگو میتواند الگویی مؤثر در جهت قوتگرفتن انگیزه نویسندگان برای ادامه مبارزه باشد؛ مبارزهای که امروز نیاز به شدت و قوت بیشتری دارد، چه اینکه عرصه فرهنگ بیش از هر زمان دیگری در معرض تهاجمات دشمن قرار گرفته است.