در یک گفتوگوی صریح و بی تعارف با برنامه «رُک» به میزبانی و مجرگری افشین امیرشاهی در خبرگزاری رکنا، دکتر محمد رئیسزاده، رئیس کل نظام پزشکی کشور، از پشتپردههای مدیریت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ایران پرده برداشت.
دکتر محمد رئیسزاده با لحنی هشدارآمیز نسبت به وضعیت آموزش پزشکی و آینده نظام سلامت کشور سخن گفت و تأکید کرد که اگر همین روند ادامه یابد باید «تابوت» کیفیت آموزش پزشکی را سفارش داد. او این جمله را صریح و جدی عنوان کرد.
وی با اشاره به افزایش بیرویه ظرفیت پذیرش دانشجویان در برخی دانشگاهها مثال زد: اکنون در یک مقطع تحصیلی، ۸۰۰ دانشجو پذیرفته شدهاند در حالی که پیشتر همان دانشگاه حداکثر ۲۰۰ دانشجو میپذیرفت. این تغییر فاحش در ظرفیتها، بهزعم او، پیامدهای عملی و قابل رؤیتی دارد؛ از جمله اینکه امکان کنترل و مدیریت آموزشی بهطرز اساسی از میان رفته است.
رئیسزاده گفت: «این تعداد دانشجو را مگر میشود سرکلاس حضور و غیاب کند؟ نمیشود. الان حضور و غیاب در کلاسهای ما دیگر انجام نمیشود.»
او توضیح داد که حتی از نظر فضای فیزیکی و ساختار آموزشی نیز مشکل بنیادین است؛ وقتی ظرفیتی برای ۲۰۰ نفر در نظر گرفته شده، چگونه میتوان همان فضا را به ۳۰۰ یا ۴۰۰ دانشجو تسری داد و انتظار داشت کیفیت کلاس حفظ شود؟
دکتر رئیسزاده وضعیت حضور دانشجویان را نیز نگرانکننده خواند و گفت که بسیاری از دانشجویان اساساً در کلاس حاضر نمیشوند، یا اگر حاضر شوند هم امکان ثبت رسمی حضور عملاً میسر نیست.
او افزود که این خلأها به یک فرهنگ مخاطرهآمیز در میان دانشجویان منجر شده است؛ بهطوریکه شایع شده بین دانشجویان اینگونه تصور شده که «دیگر کسی را نمیاندازند» !
یعنی امکان رد کردن دانشجویان کاهش یافته و اساتید نیز بهدلیل فشار جمعیت و جو حاکم جرات ارزیابی سختگیرانه را ندارند.
رئیسزاده تأکید کرد: «ممکن است امکان انداختن کسی وجود نداشته باشد، چون جمع میشوند روی لشکر بعدی که ورود می یابد و جا نیست.»
با این توضیحات محمد رئیس زاده به نظر آموزش پزشکی به مرحلهای از «خاک سیاه» رسیده است؛ جایی که نه فضای مناسب وجود دارد، نه امکان نظارت و حضور و غیاب فراهم است و نه استاد میتواند بهنحو مقتضی دانشجویان را ارزیابی کند. این وضعیت را رئیسزاده یک هشدار جدی نسبت به آینده کیفیت پزشکی در کشور دانست و از مسؤولان خواست برای توقف روند کنونی و بازگرداندن استانداردهای آموزشی اقدام عاجل کنند.
دکتر محمد رئیسزاده در ادامه گفتوگو خطاب به خانوادهها هشدار جدی داد و تأکید کرد: «به هیچ عنوان فرزندتان را برای پزشکشدن، داروساز یا دندانپزشکشدن به خارج از کشور نفرستید.» به گفته او، مسیر بازگشت این افراد به کشور «بسیار سخت و دشوار» است و بسیاری از خانوادهها بدون اطلاع از واقعیتهای قانونی و آموزشی، وارد یک مسیر پرهزینه و بنبست میشوند.
او توضیح داد که نخست، اغلب مراحلی که این دانشجویان در خارج طی می کنند، مورد تأیید وزارت بهداشت نیست زیرا دانشجویانی که بدون شرکت در کنکور به خارج رفتهاند، برای ورود مجدد به نظام آموزشی ایران باید در آزمونهای بسیار دشوار شرکت کنند.
رئیسزاده گفت: «یک دانشآموز مستعد در روستا، فقط به خاطر اینکه نتوانسته دو سال بیشتر درس بخواند، از ادامه تحصیل در رشته پزشکی بازمیماند؛ اما دیگری که پدرش متمول است، بدون کنکور به مجارستان یا روسیه میرود و بعد میخواهد برگردد. این مسیر عادلانه نیست.»
او افزود که بسیاری از این افراد حتی رتبه ۱۰۰ هزار کنکور هم نشدهاند، اما چند واحد در دانشگاههای خارج میگذرانند و سپس انتظار دارند بهراحتی به داخل کشور بازگردند و ادامه تحصیل دهند؛ در حالی که چنین امکانی وجود ندارد.
رئیسزاده با اشاره به نوسانات شدید نرخ ارز گفت: «خانوادهای هفت، هشت سال پیش با دلار ۳۰ هزار تومان فرزندش را به خارج فرستاده، حالا دلار ۱۱۵ هزار تومان شده؛ ادامه این مسیر برایشان غیرممکن است. سه، چهار سال هزینه کردهاند و حالا فکر میکنند حق دارند بچهشان برگردد داخل و ادامه تحصیل بدهد. اما نمیتواند، چون مسیر بازگشت در واقع دور زدن کنکور است.»
او برای روشنشدن ابعاد موضوع به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد و گفت: «معاون آموزشی وقت مصوب کرد که کسانی که در دانشگاههای مورد تأیید وزارت بهداشت درس میخوانند، فقط بعد از گذراندن ۳۶ واحد (که قبلاً ۷۲ واحد بود) میتوانند درخواست بازگشت بدهند. اما این تازه اول راه است؛ این افراد باید در آزمونی شرکت کنند که حتی از کنکور هم دشوارتر است.»
رئیسزاده ادامه داد: «اجازه دهید توضیح دهم: اگر در آن آزمون حداقل ۶۰ درصد نمره را کسب کنند — یعنی به حد نصاب برسند — تازه از میان همین افراد فقط دو درصد برتر پذیرفته میشوند تا اجازه ادامه تحصیل در ایران را پیدا کنند. نه همهشان؛ فقط دو درصد.»
او تأکید کرد که این فرمول تعمداً طوری طراحی شده که معادل سختی کنکور باشد و اجازه ندهد مسیر خارجخواندن به راهی برای دور زدن نظام سنجش عادلانه تبدیل شود.
رئیسزاده بار دیگر خطاب به خانوادهها گفت: «خیلی از خانوادهها به خاطر این ماجرا ویران میشوند، هزینههای سنگین میدهند و در نهایت نه فرزندشان به مدرک میرسد، نه امکان برگشت دارد. خواهش میکنم خودتان را درگیر این مسیر نکنید.»
او گفت این مسئله برای او بسیار مهم است، زیرا با سرنوشت انسانی و اقتصادی خانوادهها گره خورده و «سرخوردگی جوانان» و «ورشکستگی مالی والدین» را توأمان بهدنبال دارد.
دکتر رئیسی در ادامه گفتوگو بهطور جدی از تلاشهای اخیر برای دور زدن سازوکارهای قانونی و نظارتی در حوزه آموزش پزشکی انتقاد کرد و این موضوع را نشانهای آشکار از نیتهای خلافِ حفظ کیفیت آموزشی خواند. او با اشاره به اخبار و جلساتی که اخیراً در کمیسیون آموزش برگزار شده است، توضیح داد که موضوع «در نظر گرفتن دانشجویان دانشگاههای خارجی به عنوان دانشجویان داخلی» در دستور کار برخی نهادها قرار گرفته و حتی پیشنهادها و تلاشهایی برای اجراییکردن این رویکرد مطرح شده است.
او گفت که هفته گذشته جلسهای در کمیسیون آموزش برگزار شده بود — با حضور اعضای کمیسیون بهداشت، وزیر بهداشت و دکتر خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی — که محور اصلی آن افزایش مسیر تبدیل دانشجویان خارجی به دانشجویان داخل و همچنین موضوع صدور مجوز دانشگاههای غیرانتفاعی بود.
رئیس زاده بهصراحت از این رویه انتقاد کرد و آن را «دور زدن نهادهای ذیربط» و خلاف مقررات دانست؛ چرا که مطابق قانون مجلس، سازمان نظام پزشکی باید در امور مربوط به کیفیت آموزش و تعیین ظرفیتهای پزشکی مشارکت داشته باشد.
در ادامه رئیس نظام پزشکی کشور پرسید چرا نظام پزشکی در این جلسات دعوت نشده است و تأکید کرد که عدم دعوت عملاً روشی برای کنار گذاشتن نظر نهاد ناظر و پیشبرد طرحهایی است که از نظر او «تخلف» محسوب میشود.
بهگفتهٔ دکتر رئیس زاده، کسانی که این جلسات را برگزار میکنند «میدانند ما مخالفیم»؛ بنابراین برای پیشبرد اهداف خود، نهادها و رویههای قانونی را دور میزنند.
او هشدار داد که اگر چنین روندی ادامه یابد، همان اتفاقی تکرار خواهد شد که در سالهای گذشته — که به گفته او «سال 1400» نامیده شد — بهطور جدی به آموزش پزشکی کشور آسیب زد.
دکتر رئیس زاده تأکید کرد که این اقدامات هدفمند و از پیش تعیینشدهاند، زیرا طراحان آن از مخالفت نظام پزشکی آگاهند؛ اما در عین حال امیدوار نباشند که بتوانند بدون مواجهه با مقاومت نهاد ناظر به اهداف خود برسند.
او با قاطعیت گفت: «تا زمانی که من در سازمان نظام پزشکی باشم، مقابل این طرحها میایستم و محکم مقابله خواهم کرد.» از نظر او، پذیرش چنین تغییراتی بهمعنای ظلم به آموزش پزشکی و در نهایت ظلم به سلامت عمومی مردم است.
او در بخش دیگری از سخنانش با لحن تند و محکمی به مخاطبان یادآور شد که برخی مسئولان ظاهراً حاضرند عزیزان و اعضای خانوادهٔ خود را به دست سامانهای بسپارند که چنین فارغالتحصیلانی را تربیت میکند، و از اینجهت پرسید چگونه میتوان انتظار داشت همان افراد بعداً برای سلامت عمومی مردم متعهدانه و مسئولانه عمل کنند.
رئیس زاده این نگرانی را بازتابدهندهٔ تهدیدی ساختاری دانست که میتواند اعتماد عمومی به نظام پزشکی و کیفیت خدمات درمانی را بهطور جدی تحتالشعاع قرار دهد.
محمد رئیسزاده با لحن تند و انتقادی از روند صدور مجوزها و رشد بیرویه مؤسسات آموزش پزشکی گلایه کرد و گفت که اگر بخواهیم این پدیده را نامگذاری کنیم، «مافیای آموزش» در حال شکلگیری است.
او با صراحت اعلام کرد که منطقِ پشتِ این تصمیمها واضح نیست و جز منافع پشتپرده توجیه قابل قبولی برای آن وجود ندارد. به گفتهٔ او، در شرایطی که حتی وزارت بهداشت اعتراف میکند ظرفیتهای آموزشی افزون بر مقدارِ پیشبینیشده در برنامههای توسعه پیش رفته است، صدور مجوز برای دانشگاههای علوم پزشکی غیرانتفاعی نه تنها توجیه منطقی ندارد، بلکه «تخلف هدفمند» است.
او با اشاره به پیامدهای اجتماعی و حرفهای این تصمیمات افزود که صدور مجوزهای بیحد و حصر بهمعنای تضعیف استانداردها، کاهش کیفیت آموزش، و در نهایت تهیشدن نظام سلامت از نیروهای آموزشدیده و قابل اتکا است.
رئیسزاده متذکر شد که وقتی فضایی برای رقابت عادلانه و نظارت مستحکم وجود نداشته باشد، بازارِ آموزشی به ساحتی برای سوءاستفاده تبدیل میشود؛ جایی که مدرک و پروانه طبابت بهعنوان کالایی معامله میشود و منافع خصوصی بر منافع عمومی و سلامت مردم مقدم میشود.
او هشدار داد که اگر اجازه داده شود «مافیای آموزش» شکل بگیرد، نتیجهاش نه تنها بحران در دانشگاهها و کلینیکها خواهد بود، بلکه نخستین قربانی این سیاستهای غلط بیمار و جامعه خواهد بود.
دکتر رئیسزاده در ادامه سخنان خود بار دیگر بهصورت صریح و بیپرده نسبت به تصمیمات اخیر در حوزه آموزش پزشکی واکنش نشان داد و گفت اگر بخواهیم از «مافیا» در این حوزه نام ببریم، مصداق روشن آن همان چیزی است که اکنون در حال شکلگیری است: «مافیای آموزش». او تأکید کرد که صدور پیدرپی مجوزهای جدید برای دانشگاههای علوم پزشکی ـ بهویژه غیرانتفاعی و انتفاعی ـ هیچ توجیه منطقی ندارد و تنها میتواند ناشی از منافع پشت پرده باشد.
او خطاب به تصمیمگیران گفت: «خیلی ساده دارم میگویم؛ شما حتی برای دانشگاههای دولتی با این همه بدبختی که درست کردهاید ظرفیت ندارید، در این شرایط چه نیازی به دانشگاه علوم پزشکی غیرانتفاعی داریم؟»
به گفتهٔ او، حتی خود وزارت بهداشت هم اذعان کرده است که افزایش ظرفیتهای آموزشی فراتر از اعداد پیشبینیشده در برنامه پنجساله هفتم بوده و در حالیکه تنها دو سال از اجرای برنامه گذشته، «عدد هدفگذاریشده برای پنج سال آینده همین حالا محقق شده است».
دکتر رئیسزاده هشدار داد که این روند نهتنها به فروپاشی استانداردهای آموزشی منجر میشود، بلکه آینده نظام سلامت کشور را تهدید میکند. او بارها تأکید کرد که تبدیل آموزش پزشکی به یک بازار سودآور برای برخی گروهها به معنای معاملهکردن با جان مردم است و نباید اجازه داد چنین مسیری رسمیت پیدا کند.
دکتر رئیسزاده در پاسخ به پرسشی درباره علل شکلگیری پدیده زیرمیزی در حوزه پزشکی، این مسئله را نه صرفاً محصول بحران اخلاقی بلکه نتیجه مستقیم سیاستگذاریهای غلط در نظام سلامت دانست.
به گفته او، پیش از هر چیز باید فهم درستی از ماهیت پدیده زیرمیزی به دست آورد؛ زیرا «اگر مسئله را درست نفهمیم، حتی اگر صد سال دربارهاش صحبت کنیم، هرگز حل نخواهد شد.»
او تأکید کرد که «فهم درست موضوع، الفبای مبارزه با زیرمیزی است» و اگر این الفبا آموخته نشود، ادامه مسیر نیز بینتیجه خواهد بود. از نظر او، خطای بزرگ در رویکردهای موجود این است که زیرمیزی را یک «کنش» میپندارند؛ در حالی که زیرمیزی در واقع «یک واکنش» است. او گفت: «وقتی واکنش را با واکنش دیگری پاسخ میدهیم، مسئله حل نمیشود؛ باید به سراغ کنش اولیه رفت و آن را اصلاح کرد.»
برای توضیح بیشتر این نگاه، او مثالی ساده مطرح کرد: «فرض کنید کسی بهطور ناگهانی دیگری را میترساند. واکنش طبیعی فرد مقابل چیست؟ ترسیدن، جیغزدن، فرار کردن یا پریدن. حالا اگر بخواهیم این واکنش را درمان کنیم، نباید مدام به فردی که ترسیده بگوییم ‘نترس، جیغ نزن، خودت را کنترل کن’. باید عامل ترساندن را از بین برد. وقتی ترساندن حذف شد، واکنش هم بهطور طبیعی از میان میرود.»
او گفت که مردم در برابر ترس، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند؛ یکی بیحرکت میماند چون تجربه دارد، دیگری ممکن است خود را از ساختمان پرت کند. اما در همه حالات، واکنش معلول عامل است و «اگر بخواهیم معلول را مهار کنیم، باید بر علت تمرکز کنیم.»
او با همین منطق ادامه داد: «در بحث زیرمیزی، ما بیست سال است که به معلول پرداختهایم. دائماً درباره خود پدیده حرف زدهایم، رسانهها نوشتهاند، مسئولان گفتهاند ‘بد است، بسیار هم بد است’، اما نتیجه چه شده؟ نه تنها حل نشده، بلکه بدتر هم شده.» او تصریح کرد که حتی اگر رسانهها و مسئولان «صد سال دیگر هم فقط بگویند زیرمیزی وجود دارد و بد است»، باز هم مسئله حل نمیشود؛ چون «ما همچنان به واکنش میپردازیم و کنش اصلی را نادیده میگیریم.»
دکتر رئیسزاده تأکید کرد که سخنان او به معنای «توجیه زیرمیزی» نیست، بلکه تبیین صحیح مسئله است: «اگر میخواهیم زیرمیزی را کنترل کنیم، باید به علتها بپردازیم، نه صرفاً به برخورد با ظاهر مسئله.» او دو علت اصلی را برشمرد: «سیاستگذاری و تعرفهگذاری نادرست» و همچنین «عدم پرداخت بهموقع مطالبات پزشکان و مراکز درمانی». به گفته او، وقتی نظام پرداخت عادلانه و بهموقع نباشد، رفتارهای غیررسمی و واکنشهای مالی پدید میآیند.
در پاسخ به تذکر مجری برنامه درباره تورم و مشکلات معیشتی مردم، رئیسزاده گفت: «من نمیگویم همه علتها را صددرصد میتوان حل کرد. ما امروز نمیتوانیم قیمت تمامشده خدمات درمانی را کامل بپردازیم، وضعیت اقتصادی کشور روشن است. حرف من این است که اول قبول کنیم باید روی علت تمرکز کنیم؛ حتی اگر فقط ده درصد آن قابل حل باشد.»
او افزود: «عرض من این نیست که همه ریشهها را کَندن و تمام کرد؛ میگویم نوع نگاه را اصلاح کنیم. اگر بخواهیم صرفاً با خود زیرمیزی برخورد کنیم، این پدیده جمع نخواهد شد.»
به بیان دیگر، او راهحل پایدار را نه در «برخورد با واکنش»، بلکه در «اصلاح سیاستهای کنشی» دانست که زیرمیزی را به وجود میآورند. از نظر او، تنها با تغییر نگاه سیاستگذاران و بازنگری در ساختار تعرفهگذاری، نظام ارجاع و شیوه پرداختهاست که میتوان این معضل را بهطور واقعی کنترل کرد.---