مقابله با خشونت خانگی از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه در کشور ما به طور جدی به آن پرداخته نمی شود ولی در سال گذشته تعداد زیادی از زنان مورد خشونت خانگی قرار گرفتند. اکنون به این موضوع که چه اعمالی خشونت خانگی محسوب می شوند و برای مقابله با آن باید چه کارهایی انجام داد می پردازیم.
خشونت خانگی را باید خشونت و سوءاستفاده خانگی نامید، چراکه تنها به خشونت و آسیب جسمی محدود نمیگردد و گستره بزرگتری از رفتارهای آسیبرسان را در برمیگیرد.
اگر بخواهیم تعریف جامعی از خشونت خانگی داشته باشیم، میتوان آن را بهعنوان مجموعهای از الگوهای اجبار، تهدید، تحقیر و خشونت بهمنظور کنترل طرف مقابل در نظر بگیریم.
بهعبارت دیگر، خشونت خانگی هرگونه تلاش برای کنترل و تسلط بر همسر یا پارتنر در یک رابطه صمیمانه یا ازدواج است.
افرادی را که دست به خشونت خانگی میزنند، متجاوز یا خشونتگر خانگی مینامند. خشونتگران خانگی بازی ناجوانمردانهای را طراحی کرده و از احساسات ترس، گناه، شرم و ارعاب برای کنترل همسر یا دیگر اعضای خانواده استفاده میکنند.
بیشتر بخوانید: اشتغال زنان و راهکارهای خشونت زدایی از محیط کار
مطلع باشید که خشونت، فقط آزار و اذیت جسمی نیست. انواع متعددی از خشونتهای خانگی وجود دارند که موارد زیر از شناختهترین انواع آن بهشمار میآیند:
بیش از ۹۷ درصد از قربانیان خشونت خانگی زنان هستند، ولی در ۳ درصد از موارد، خشونت علیه مردان گزارش شده است.
خشونت خانگی علیه کودکان نیز وجود دارد و مقدار آن بیش از دو گروه ذکر شده است، اما از نظر آماری معمولا جزو آسیب کودکآزاری طبقهبندی میشود.
از آنجاییکه خشونت علیه زنان بسیار بالاتر از خشونت علیه مردان است، روانشناسان این آسیب را خشونت مبتنی بر جنسیت برمیشمارند و دلیل آن را نابرابری اجتماعی زنان و مردان میدانند.
خشونت خانگی در اثر چرخهای رخ میدهد که در خشونتگران ایجاد میشود. این چرخه از مراحل زیر تشکیل شده است:
شریک زندگی شما رفتار توهینآمیز، پرخاشگرانه، تحقیرآمیز یا خشونتآمیز از خود نشان میدهد. این کار برای آن است که به شما نشان دهد که چه کسی رئیس است. برای مقابله با خشونت خانگی چه کنیم؟
شریک زندگی شما پس از خشونت یا سوءاستفاده از شما احساس گناه میکند، اما نه به خاطر عملی که انجام داده است، بلکه او بیشتر نگران عواقب ناشی از رفتار نابهنجار خود یا گیر افتادن در چنگال قانون است.
خشونتگر تلاش میکند تا آنچه را که انجام داده است، منطقی جلوه دهد. او ممکن است برای کارش بهانههایی بیاورد یا شما را به دلیل تحریک کردنش سرزنش کند.
شریک زندگی شما برای بهدست گرفتن کنترل و اطمینان از ماندن شما در رابطه، همه تلاش خود را انجام میدهد. او ممکن است طوری رفتار کند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است، یا ممکن است موتور جذابیت خود را برای شما روشن کند. این ماه عسل مسالمتآمیز ممکن است شما را امیدوار کند که خشونتگر واقعا این بار تغییر کرده است.
خشونتگر شروع به خیالپردازی در مورد تکرار سوءاستفاده میکند. آنها زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد اشتباهات شما و پرداخت هزینه آن توسط شما میکنند. سپس طرحی را برای خشونت و سوءاستفاده مجدد در ذهن خود ایجاد میکنند.
خشونتگر نقشه خود را به مرحله اجرا درمیآورد و شرایطی را به گونهای برای شما ایجاد میکند که خشونت و سوءاستفاده از شما قابل توجیه باشد.
عذرخواهی و ابراز علاقه به شما در فاصله بین خشونتها، ترک این افراد را دشوار میکند. آنها معمولا جوری رفتار میکنند که شما باور داشته باشید که تنها فردی هستید که میتوانید به آنها کمک کنید و امیدوار باشید که آنها رفتار خود را تغییر خواهند داد، ولی بهخاطر داشته باشید که خطرات ماندن با این افراد بسیار زیاد است.
پس به شما توصیه میشود که این رفتارها را بهیچ وجه تحمل نکنید و از راهکارهای زیر برای مقابله با این خطر استفاده نمایید.
اگر قصد دارید بههمراه خشونتگر به رواندرمانگر مراجعه کنید یا اگر میخواهید از او جدا شوید، پیش از هر کاری باید یک جای امن برای ماندن در آن پیدا کنید. شما میتوانید ترجیحا به منزل پدری یا اقوام مورد اعتماد مراجعه کنید یا در صورت امکان از خشونتگر بخواهید که منزل را ترک کند.
شما میتوانید با تماس با اورژانس اجتماعی از آنها کمک بخواهید، ولی به یاد داشته باشید که اورژانس اجتماعی حق مداخله در دعوا رو نداشته و زمانیکه فضای خانه امن شد، برای ارائه مشاوره به مکان زندگی شما مراجعه خواهد کرد.
مراجعه به یک روانشناس خبره یکی از اقدامات مؤثر برای درمان و پیشگیری از مشکلات آینده است. خشونتگران و قربانیان خشونت خانگی میتوانند با یادگیری مهارتهای ساده اما ارزشمند به خود کمک کرده و زندگی خانوادگی آرامتری را تجربه کنند. علاوه بر این، اغلب کسانی که دست به خشونت میزنند، دارای اختلالات شخصیتی و رفتاری بوده و برای درمان نیازمند کمک تخصصی روانشناسان و یا مشاوره خانواده هستند.
بر اساس ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی ایران، اگر زنی در منزل مشترک با همسر خود مورد ضرر جانی، مالی یا شرافتی قرار بگیرد، بدون اینکه ناشزه محسوب شود، میتواند خانه همسر خود را ترک کند و در مقابل، مرد همچنان موظف است که نفقه زن خود را بپردازد.
در قانون مجازات اسلامی به خشونت خانگی علیه زنان پرداخته نشده است، ولی در صورتیکه اقداماتی مانند توهین، افترا، ضرب و شتم انجام گرفته باشد، برای خشونتگر مجازاتهای مختلف مانند دیه در نظر گرفته خواهد شد که همین مجازاتها میتواند بهعنوان مهارکننده خشم فرد عمل کنند.
علاوه بر این، مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اگر یک زن دو بار از سوی همسر خود مورد ضرب و شتم و خشونت جسمی قرار بگیرد، میتواند از دادگاه درخواست طلاق نماید.
پس اگر قربانی خشونت هستید، بلافاصله به کلانتری و سپس به پزشکی قانونی مراجعه نمایید تا مدارک محکمی برای اثبات ادعای خود در محاکم داشته باشید. لازم به ذکر است که شما میتوانید بدون مطلع شدن همسرتان به این مراکز مراجعه کنید.
«سازمان ملل متحد» خشونت علیه زنان را اعمال هر گونه رفتار یا گفتار آزاردهنده از سوی مردان یا زنان که سبب آسیبهای فیزیکی، جنسی، ذهنی یا رنج زنان شود، تعریف میکند و بر اساس آن استفاده از کلمات توهینآمیز و تحقیرکننده، استفاده از عبارات تهدیدآمیز، فریادکشیدن، رفتارهای کنترلکننده، کتکزدن، اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی و عاطفی، آسیبزدن به دستگاه تناسلی، ختنهکردن و تجاوز جنسی از جمله رفتارهای خشونتآمیز هستند.
خشونتی است که زنان را بدون در نظرگرفتن میزان تحصیلاتشان، نژاد و وضعیت خانوادگیشان تهدید میکند. خشونت فیزیکی به شکلهای مختلفی همچون آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، کشیدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانیکردن، اخراج از خانه، کتککاری مفصل، محرومکردن از غذا، سیلی، لگد و مشتزدن، کشیدن و هلدادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل نمود مییابد.در ادامه به شما می گوییم برای مقابله با خشونت خانگی چه کنید.
خشونتی است که هم در خانه و هم بیرون از آن میتواند وجود داشته باشد؛ خشونتی که با دشنام و به کار بردن کلمات رکیک، بهانهگیریهای پیدرپی، داد و فریاد و بداخلاقی، بیاحترامی، رفتار آمرانه و تحکمآمیز و دستوردادنهای پیدرپی، تهدید به آزار یا کشتن، تحقیر زن، قهر و صحبتنکردن و ممنوعیت ملاقات با دوستان اعمال میشود.
ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمهزدن به وسایل مورد علاقه او از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان برشمرده میشوند؛ به طوری که در مواردی زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را هم ندارند.
این خشونت در محیط خانه میتواند به شکل استفاده قهرآمیز، بدون رضایت زن، اجبار در روابط زناشویی غیر متعارف، عدم اجازه استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری ناخواسته و بیتوجهی به نیازهای جنسی زن دیده شود. یکی از مسائل قابل تأمل این است که زنانی که از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار میگیرند، پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیبهای روانی و خطر خودکشی و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.
خشونت خانگی مسألهای نیست که تنها آن را در جوامع در حال توسعه دید؛ چون آمارها و اخبار از وجود این پدیده در جوامع توسعهیافته روایت میکنند؛ به همین منظور هر جامعهای به فراخور شدت این مسأله به دنبال راهکارهایی برای مقابله با خشونت خانگی است؛ اگر چه درنهایت نخستین گام وجود قانونهای حمایتی است.
ارتقای مهارتهای اجتماعی شاید به نوبه خود بتواند در کاهش خشونتهای خانگی نقش مهمی بازی کند. درواقع آموختن تکنیکهای ارتباطی بهخصوص در زندگی مشترک میتواند بسیار تاثیرگذار باشد؛ مهارتهایی همچون ارتقای آستانه تحمل و کنترل خشم، دگرخواهی و کاهش تعلقات فردی.
مطالعات گواه این مسأله هستند که زنان تحصیلکرده کمتر در معرض خشونتهای فیزیکی قرار میگیرند؛ شاید به این دلیل که زنان تحصیلکرده از مهارت بیشتری برای تشخیص و خاتمه به روابط همراه با خشونت برخوردارند.
سوءمصرف مواد مخدر و الکل در مردان هم از عواملی است که ارتکاب به خشونت خانگی علیه زنان را افزایش میدهد. تأثیر منفی الکل و مواد مخدر بر ادراک و قضاوت افراد همراه با مجموعه عوامل اجتماعی و روانی مرتبط سبب افزایش احتمال بروز خشونت میشود.
شاهد خشونتبودن در کودکی هم یکی دیگر از عواملی است که خشونت خانگی را در آینده برای فرد تسهیل میکند. مشاهده یا مواجهه با خشونت در کودکی سبب ایجاد چرخه میان نسلی میشود و کودکان شاهد خشونت خانگی، آن را به عنوان یک روش پذیرفتهشده برای حل تعارضهای خانوادگی میآموزند و قربانیان خشونت هم در معرض خطر مضاعفی برای تجربه خشونت در بزرگسالی هستند.
«میلیونها زن و دختر در سراسر جهان تحقیر میشوند، کتک میخورند، مورد تجاوز قرار میگیرند یا حتی کشته میشوند. آنها در خیابانها، در مدرسه، در محل کار و خانه یا در اجتماع، خشونت میبینند. بیش از ٧٠درصد زنان جهان در زندگی خود خشونت جسمی یا جنسی را تجربه میکنند. یکچهارم زنان باردار در جهان با خشونت روبهرو میشوند.»
آماری که بانکیمون، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، در پیام خود به مناسب روز جهانی منع خشونت علیه زنان در نوامبر ٢٠١٣ به آن اشاره کرد. درواقع در قرن بیستویکم هنوز زنان بسیاری هستند که خشونت را تجربه و سکوت میکنند؛ چون هنوز قوانین مردسالاری یا کاستیهای موجود در قوانین به آنان امکان مقابله قانونی با خشونت را نمیدهند. «نوشتن و گفتن از خشونت خانگی چه دردی از ما دوا میکند، خانم؟ یک سری به دادگاه خانواده بزنید تا ببینید زنان چقدر درد دارند.» زنی لاغراندام که مانتو بلندش به تنش زار میزند، عصبی است و دست راستش لرز دارد. «قانون از زنان حمایت نمیکند.
در ایران اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از مردم خواسته تا خشونتهای خانگی بهویژه کودکآزاری و همسرآزاری را با مرکز اورژانس اجتماعی یا شماره تلفن ۱۲۳ در میان بگذارند.
سازمان بهزیستی از سال ۱۳۹۳ خانههای امن را برای زنان و دخترانی که در معرض خشونتهای خانگی قرار دارند، راهاندازی کرده است. بنابر اعلام معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی خانههای امن مکانهایی هستند که از زنان در معرض خشونت حمایت میکنند و زنان و دخترانی که ممکن است به هر دلیلی شب از خانه رانده شوند یا در خانه خودشان از نظر خشونت در معرض خطر باشند در خانههای امن اسکان داده میشوند.
آدرسهای خانههای امن مخفی است و زنان از طریق تماس تلفنی میتوانند با این خانهها ارتباط برقرار کنند. زنان میتوانند کودکان خود را هم به این خانهها ببرند. در خانههای امن علاوه بر اسکان افراد، به آنها خدمات دیگری مانند خدمات روانشناختی و مشاوره، خدمات مددکاری، خدمات حقوقی، خدمات پزشکی و بهداشتی ارایه میشود.
مهاتما گاندی میگوید: “هر که در برابر ظلم سکوت کند، همانند ظالم است.”
اگر شما به هر طریقی در جریان وقوع خشونت علیه اطرافیانتان هستید، باید به آنها کمک کنید. نباید صبر کنید تا قربانی برای کمک گرفتن نزد شما بیاید، بهتر است که شما پیش قدم شده و سر صحبت را باز کنید. خشونتهای خانگی خطرناک هستند و اگر بهموقع اقدامی برای آنها انجام نشود، ممکن است به فجایع تلخی منتهی شوند.